نعمت الله: سینمای ایران به دست نامحرمان افتاده

    کد خبر :368926

حمید نعمت الله در نشستی تحت عنوان «ابتذال در سینمای ایران» گفت:در این صنعت سینما آدم‌های زیادی کار می کنند که شایسته این حرفه نیستند و آدم‌های شایسته جایشان خالی است، عرصه سینما و فیلمسازی دست آدم های نامحرم افتاده و کسانی مال این کسب نیستند. سینما آدم های جاه طلب و خلاق خودش را می‌خواهد.

عصر چهارشنبه 21شهریور ماه همزمان با روز ملی سینما نشستی تحت عنوان «ابتذال در سینمای ایران» با حضور حمید نعمت‌الله، هوشنگ گل‌مکانی، غلام‌عباس فاضلی، نوید پورمحمدرضا برگزار شد.

در ابتدای این جلسه نوید پورمحمدرضا گفت: با اشاره به مقاله ای تحت نوان شناخت سرگرمی در سینما با صحبت درباره مرز بین سرگرمی و ابتذال بحث را آغاز کرد.

در ادامه هوشنگ گلمکانی مطرح کرد: وقتی اثری قرار است برود به سمتی که تماشاکر بیشتری را جذب کند و راضی کند، بیشتر در معرض مبتذل شدن قرار دارد.

ابتذال در طول زمان معانی مختلف پیدا کرده است، مثلا بعد انقلاب به فلم هایی که صحنه های برهنگی و عریان داشتند مبتذل می‌گفتند.

اما تعریف مبتذل بستگی دارد به آنکه چه کسی به قضیه می نگرد، چیزی شاید از نگاه فردی مبتذل باشد از نگه فرد دیگری نه.

به نظر می‌رسسد در طول سال های اخیر مبتذل در فرم صورت می گیرد نه در موضوع. مثلا اثری شاید موضوی ارزشمند داشته باشد ولی در پرداخت و نگاه مبتذل به نظر برسد.

بنابراین مبتذل کاملا وابسته است به کسی که به آن قضیه نگاه می‌کند.

سپس حمید نمت‌الله عنوان کرد: همواره شناخت خط کشی بین ابتذال و هنر مسئله سختی بوده است. کسی که در سینما ابتذال را پذیرا است و کسی که آن را عرضه می‌کند.

من فکر می‌کنم مبتذل چیزی است که از فرط استفاده کهنه و فاقد معنی شده باشد و سطحی باشد.

نمونه بارزی که از آن مثال می‌زنند فیلم های پورن است، اما اگر در همین پورنو ما کاراکتر ببینیم، روابط تعریف شده ببینیم، موقعیت و قصه ببینیم آیا بازهم مبتذل نامیده می شود؟! یکی دیگر از نشانه‌های ابتذال خنگ و کودن بودن باشد.

یادم است در کودکی وقتی معلمم مشقی می گفت و نمی‌نوشتم، لحظه آخر با کلمات بزرگ و فاصله‌دار می‌نوشتم و بعد بینش را با مداد قرمز علامت می گذاشتم تا خودم و معلمم را گول بزنم که مشقم را تزئین کردم، احساس می کنم الان هم بسیاری از فیلمسازان و همکارانمان فکر می کنم دارند همین کار را می‌کنند.

به نظر می رسد کلی کارشان را با هروسیله ای که دارند تزئین می‌کنند تا گول بزنند تماشاگر را، یعنی در واقع نمی‌خواهند جنس ارزان بسازند، جز جنس ارزان ساختن چیزی بلد نیستند.

هوشنگ گلمکانی: به‌نظرم فهم و تعریف مبتذل بسیار بسته به زمان، مکان و جغرافیا خودش دارد. حتی در تئاتر هم این مسئله دیده می شود، نمونه بیشتر آن در خنداندن و خنده گرفتن از تماشاگر لمس می‌شود، شاید چون خنده واضح‌ترین و راحت‌ترین واکنشی است که می توان از تماشاگر گرفت.

غلام‌عباس فاضلی چنین گفت: ابتذال دو سطح ظاهری و باطنی دارد، سطح ظاهری آن مثل پوشش، موسیقی، کلمات و… زیاد خطرناک نیست، خطر عمیق تر در بخش باطنی یک اثر است، که معمولاً کمتر هم متوجه آن می شوند.

حمید نعمت‌الله: میل به خوشی گاهی عامل این نوع کارها شود. مثل وقتی که انسان گرسنه باشد ابتدا باید به او قند و شیرینی جات برسانیم که سراپا بماند.

به نظر می سد ابتذال تولید کردن خیلی بر می گردد به نیت آنها، مثلا فردی فیلم مبتذل می سازد بخاطر فقط پول و سود بیشتر، ولی شاید یک نفر هم ادعا کند که بخاطر کمبود شادی در جامعه می خواهد بخشی از آن خلاء را پر کند. قصدم دفاع از هیچ‌کدام نیست فقط دارم به هردوگونه ان فکر می کنم.

گلمکانی: از حرف های آقای نعمت‌الله احساس می‌کنم مقصودشان این است که کسانیکه این نوع فیلم‌ها را تولید می کنند بصورت تعمدی و آگاه اثر مبتذل می‌سازند، ولی معتقدم در خیلی از موارد آن فرد دانش و توانش بیشتر از آن نیست و در همان حد بلد است، از طرفی هم به نظرم خیلی اوقات ابتذال متکی به سرگرمی است.

نوید پور محمدرضا: از سال 80 تا الان پرفروش‌ترین فیلم‌های سینما به استثنا دوسه مورد، کمدی بودند، پس به نظرم بیشتر در مورد این نوع از سینما صحبت کنیم. سینمایی که تمام تلاشش را می‌کند که فقط بخنداند. در هر زمانی هم به مناسبت جامعه آن روز و شرایط به چیزی دست می‌آویزد، روزی با مسائل سیاسی شوخی می کند، روزی هم با مسائل اروتیک و شوخی‌های جنسی.

خیلی اوقات هم کارشان به تحقیر و تمسخر انسان‌ها می‌رسد، مثلا اگر یک آدمی چاق بود تو اجازه داری هرنوع شوخی ای با آن مرتکب شوی. که به نظرم گناه بزر و نابخشودنی‌ای است، دلیلش واضح است، فیلمساز یک قاعده برای خودش دارد، بخنداند، فقط بخنداند به هر قیمتی که شده است.

غلام عباس فاضلی: در دهه شصت پرفروش‌ترین کتاب‌ها ترجمه‌های ذبیح‌الله منصوری بود، اما الان مردم همین کشور تمام وقت شان سرشان در گوشی‌های موبایلشان است و به مبتذل‌ترین چیزها می‌خندد. چه اتفاقی افتاده است؟! چرا؟! به این نتیجه می‌رسیم که ذائقه و سلیقه مخاطب است که فیلمساز را وادار می کند چه بسازد.

از نوع کتاب‌ها، تئاتر‌ها، موسیقی ها، ترانه‌ها و… که پرفروش هستند می توان تشخیص داد جامعه چه می‌خواهد.

حمید نعمت‌الله: نه فیلم کمدی نه مثلا شوخی های جنسی به ذات خود مبتذل نیستند، فیلمسازان بزرگی هم از این کارها کرده‌اند ولی خوب ساخته‌اند و دائم دستاوردهای جدید داشته اند. وودی آلن هم از این کارها استفاده می‌کند، اما فاخر.

صنف ما مسئولیت سنگینی دارد با دیگر صنوفی که نگاه تجاری دارند، فرق می‌کند، همواره بحث این نیست که مردم چه می خواهند ما همان را بسازیم. چون مردم فلان فیلم را دوست دارند فقط همان گونه ساخته شود، جنبه دیگری هم دارد. اینکه فیلمسازان و مسئولین چه فیلم‌هایی به مردم نشان دادند و ذائقه آنها را چگونه تربیت کرده اند.

از طرف دیگر گله‌مندم از جشن ها و جشنواره‌هایی که به هر بهانه‌ یا دلیلی به صاحبان، بازیگران و عوامل این فیلم جایزه می‌دهند و آغوش باز می کنند.

حمید نعمت‌الله: ابتذال فقط به کمدی و این نوع کارها محصور نمی‌شود، در هر حالت و شکلی ممکن است اتفاق بیفتد. وقتی کاری برای صلاح جامعه ساخته نشود و دنبال هرنوع کار، شوخی یا حرکت دست خورده و کلیشه و تکراری برود به نظر من مبتذل است.

معتقدم افرادی که سلیقه شان پرورش پیدا کرده است و تربیت شده، حتی برای خوش گذرانی و رها شدن هم دنبال هرنوع فیلمی نمی رود.

در دوره غیر طبیعی‌ای هستیم، اصلا طبیعی نیستیم! همه چیز تغییر کرده است.

این وضعیت فروش فیلم‌هایی که شاهدش هستیم طبیعی نیست.

بعنوان مثال در مورد فیلم «شعله ور» که فیلم غیرکمدی ای است، هرگز توقع نداشتم خوب بفروشد و الان هم در شوک نیستم و احساس عصبانیت ندارم، چون می‌دانستم و پیش بینی کرده بودم.

در این صنعت سینما آدم‌های زیادی کار می کنند که شایسته این حرفه نیستند و آدم‌های شایسته جایشان خالی است، عرصه سینما و فیلمسازی دست آدم های نامحرم افتاده و کسانی مال این کسب نیستند. سینما آدم های جاه طلب و خلاق خودش را می‌خواهد.

هوشنگ گلمکانی در پایان گفت: ابتذال یک پدیده سیاسی است، در اجتماع ملموس است. وابتذال در سینما واکنش آن اس

ابتذال موجود در جامعه، سینما، تئاتر موسیقی و فضای مجازی، واکنش مردم است به فضای سیاسی و وضعیت موجودشان. ابتذال کاملا جنبه سیاسی دارد.

مثلا «هزارپا» اگر در چندسال پیش یا در شرایط ملایم تری اکران میشد ابدا به این میزان از فروش که الان دارد نمی‌رسید.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید