نگاهی به عملکرد «تاپ سیکس» در رقابت‌های لیگ برتر / بیم و امید

  • ورزشی
  • جمعه ۲ شهریور ۱۳۹۷ ۱۰:۵۳
    کد خبر :353194

شش تیم مدعی قهرمانی در رقابت های لیگ برتر فصل جدید را با شرایطی متفاوت شروع کرده اند. در این میان آرسنال با تغییرات جدید شرایط پیچیده تری دارد.

درحالی که رقابتهای لیگ برتر انگلیس هفته های ابتدایی خود را پشت سر می گذارد چند تیم مدعی شرایط متفاوتی دارند که در گزارشی زیر به وضعیت آن پرداخته ایم.

تاتنهام
نشریه معتبر فوربز در مارچ ۲۰۱۸ اعلام کرد که جو لوئیز (یکی از دو مالک تاتنهام) سیصد و هشتاد و هشتیمن فرد ثروتمند در جهان است! بی تردید ناکامی آنها در پنجره نقل و انتقالات یکی از نامتعارف ترین اتفاقات ممکن در تابستان امسال بود. آنها حتی یک پوند هم خرج نکردند. از جون ۲۰۱۴ تا تابستان امسال نیز مخارج خالص اسپرز در بازار نقل و انتقالات فقط ۲۹ میلیون پوند بود!

این بدان معنی است که از آن تاریخ، آنها ۱۵۴ میلیون پوند کمتر از تیم پنجم جمع تاپ سیکس(لیورپول) خرج خالص کرده اند. همین مسئله سبب شده که در مصاحبه های اخیر پاچتینو رگه های آشفتگی عیان شود. او حتی بعد از پیروزی برابر فولهام اعلام کرد که هر بازیکنی که اگر نمی خواهد برای تیم بازی کند، می تواند از اینجا برود یا صبر کند که دیگر من در تیم نباشم.

با تمام چاله های پیش رو اما ظاهرا تیم پاچتینو هنوز ثباتش را از دست نداده است. آنها توانسته اند ستاره های تیمشان را حفظ کنند و در دوبازی ابتدایی‌شان در لیگ، با پنج گل زده، دو گل خورده، شش امتیاز کسب کنند که ماحصل خوبی محسوب می شود. همچنین، شکسته شدن نفرین طویل هری کین در این ماه _(با گلزنی برابر فولهام ) اتفاق خوشایند دیگری بود که برای آنها می تواند تا حد ناچیزی مایه دلگرمی باشد. ولیکن آنچه که قابل توجه هست این است که تیم پاچتینو هنوز مجک جدی نخورده. سفر پرماجرایشان تازه شروع شده و لیگ قهرمانان و تورنمت های دیگر نیز در راه هستند. بایست منتظر بود و دید که آیا عدم موفقیت در بازار نقل و انتقالات تابستانی در ادامه ی مسیر، آنها را زمین گیر خواهد یا خیر ؟

آرسنال
اونای امری در کنفرانس مطبوعاتی اش پس از دربی لندن یک واژه را بیشتر از سایر واژه به کار برد. نیاز به «آرامش». آن خصیصه ی روانی که حتی سایه اش نیز ماه هاست که از آرسنالی ها کیلومترها فاصله گرفته! اکنون پس از شکست مقابل چلسی، آرسنال امری چیزی شبیه به یک کلاف سردرگم شده. دو بازی، دو شکست. این اولین باری بود که بعد از فصل ۹۳_۹۲ توپچی ها در دوبازی ابتدایی شان در لیگ شکست می خورند و امری بعد از تامس میشل در سال ۱۸۹۷، تبدیل به اولین سرمربی آرسنال شد که در دوبازی نخستش در لیگ برتر بازی هایش را واگذار می کند.

شاید این از بد اقبالی او بود که دو بازی ابتدایی اش را برابر دو تیم از جمع « تاپ سکیس » بازی کند. و شاید این از بداقبالی دیگر او بود که مهاجمان گران قیمتش در امر گلزنی ناموفق بودند. اما کامبک ناپایدارشان، با نمایشی طوفانی در ۱۵ دقیقه پایانی نیمه اول، پژواکی از بارقه های امیدواری برای آن ها بود. آنچه که قدر مسلم هست این است که می بایست و می شایست به امری در لندن زمان بیشتری داد. برای تیمی که احتمالا بزرگترین غایتش در این فصل بازگشت به رقابت های چمپیونز لیگ است. البته حضور در تاپ فور تنها راه دستیابی آنها به این هدف نیست. گویی برای مردی که توانسته سه بار فاتح یورولیگ شود_ که از حیث نیز رکوردار می باشد _ این تورنمنت میانبری است که تلاطمش کمتر از حضور در جمع تاپ فور می باشد. میانبری که نه تنها می تواند آرسنال را به هدف اصلی اش در این فصل برساند بلکه نام امری را هم زمره ی مشاهیر توپچی ها _(به عنوان اولین سرمربی که توانسته یکی از دو جام مهم اروپایی را برایشان به ارمغان آورد) جاودانه کند .

چلسی
شاید تنها چیزی که در جهان ثابت باشد، تغییر است. و تغییر یکی از نشانه های چلسی آبراموویچ می باشد. و اکنون سیزدهمین تغییر او در لندن با یک ایتالیایی دیگر گره خورده. با مائوریتزیو ساری. با پنجمین ایتالیایی از جمع ایتالیایی های همیشه خوش یمن عصر آبراموویچ. اگرچه چلسی ساری در بازی نخستش برابر هادرزفیلد نمایش درخشانی نداشت اما با سه گل توانست پیروز میدان گردد و در هفته دوم مقابل آرسنال بیمار امری، در واپسین دقایق بازی توانست میدان را با پیروزی پشت سر بگذارد.

اما آنچه که در این بازی قواره تیم ساری را متزتزل نشان می داد، عملکرد نامطلوب خط دفاعی تیمش بود که ساری را نیز برافروخته کرده بود. دو گلی که آنها دریافت کردند هریک از خلا کناره ها و عدم پوشش فضاهای خالی بود تا ساری نکته ی منفی و چشم خراش تیمش را در غیاب پرس های کافی بداند؛ بنابراین با توجه به اینکه او به تازگی سکان هدایت این تیم را بر عهده گرفته نیاز به زمان دارد تا بتواند این معضل را حل و فصل کند، در غیراینصورت آن می تواند پاشنه ی آشیل تیمش در آتیه گردد.

با این تفاسیر عملکرد چشمگیر آبی های لندن در مقوله ی گلزنی، عملکرد خوب خریدهای جدید و ادان هازارد فوق آماده، نوید روزهای درخشانی را به هواداران چلسی می دهد. به هوادارانی که پیش از آغاز این بازی، بنر۱۵ سال، ۱۵ جام را در ستایش مالک پر ططمراق تیمشان بلند کرده بودند. تا شاید سال آینده به کمک ساری و « ساری بالش » این بار بنر ۱۶ سال، ۱۶ جام( و شاید هم بیشتر) را به افتخار مالکش روس تیمشان، بلند کنند.

منچسترسیتی
تیم گواردیولا تا آخرین دقایق این بازی نیز هم مثل هیمشه عطش گل زدن را داشت. بدین ترتیب آنها با شش گل هادرزفیلد نگون بخت را له کردند تا به صدر جدول بازگردند. گواردیولا در این بازی با سیستم سه دفاعه، ۲۰۰ میلیون پوند بر روی نیمکت و پنج تغییر نسبت به بازی اولشان برابر آرسنال، مطابق معمول تیم پر طراوت و با صلابتی را روانه میدان کرد.

در این بازی که تک تک بازیکنان خوب ظاهر شدند، عملکرد سه تن بیش از سایرین چشم نوازی می کرد. یک، سرخیو آگوئرو که نهمین هتریکش با پیراهن سیتی او را تبدیل به دومین بازیکنی( در کنار رابی فاولر) در تاریخ لیگ برتر کرد که بیشترین هتریک را به ثمر رسانده و مضاف بر آن او به سیاهه ی ده گل زن برتر تاریخ لیگ برتر نیز وارد گردید. دو، بار دیگر داوید سیلوا و پاهای جادویی اش. نمایش درخشان او در سمت راست زمین و ضربه کاشته هنرمندانه اش از نکات بسیار مثبت این بازی برای تیم منچستر سیتی بود. او از زمانیکه به لیگ برتر آمده(سال۲۰۱۰) بیشتر از هرکسی توانسته پاس گل( ۷۵) دهد و موقعیت گل(۶۷۶) خلق کند.

و گویا به لطف انگاره های گواردیولا قریحه ی او بار دیگر شکوفا شده. سه، از نکات قابل توجه دیگر این بازی عملکرد قابل قبول بنجامین مندی بود( که تقریبا تمام فصل پیش را به دلیل مصدومیت از دست داده بود). او به انضمام این بازی، مجموعا توانست در دوبازی، سه پاس گل و پنج موقعیت گل خلق کند. بی شک، در این فصل نیز تیم گواردیولا شانس اول قهرمانی است؛ وهمانطور که وینی کمپانی در مصاحبه اخیرش گفته، بعید است که سیتی به سرنوشت شوم قهرمانان فصول گذشته ی لیگ برتر مبتلا شود؛ البته برای تیمی که از زمان حضور گواردیولا اندکی بیش از ۵۱۰ میلون پوند خرج کرده و سه ماه دیگر ستاره بلژیکی مصدومشان(دی بروینه) را نیز در اختیار خواهد داشت، انتظاری غیر از این هم نمی رود. قطعا چالش بزرگتر آنها در این فصل قهرمانی در لیگ قهرمانان است. اتفاقی که هرگز در تاریخ این باشگاه حادث نشده اما این فصل محتمل تر از هر فصلی دیگر می تواند برای آنها میسر شود .

منچستریونایتد
در زمان بازی من یو برابر لسترسیتی، کارگردان تلویزیونی بارها و بارها تصویر «اد وود وارد» را به قاب تلویزیون می چسباند. لانگ شاتی از وودوارد که سینه ای مالامال از گفته ها و نا گفته ها را با خودش به همراه داشت. منچستریونایتد آن بازی را به سختی پیروز شد تا در هفته دوم در استادیوم «فالمر» مهمان «برایتون اند هو آلبیون» شود. با این حال پیش و بعد از این بازی، گویا سه نام بیش از هر نام دیگری حول گوش ها و چشم های آقای خاص می چرخید و هنوز نیز می چرخد.

اد وود وارد، پل پوگبا، پل اسکولز. عملکرد ضعیف منچستریونایتد در نقل و انتقالات تابستانی انگشت های اتهام را سوی اد وود وارد(نائب رئیس اجرایی باشگاه) برد. گرچه مورینیو به طوری علنی از او انتقاد نکرد اما بارها و بارها به طور تلویحی نارضایتی خودش را از این وضعیت اعلام نمود. ولیکن گویا آنچه که شکاف بین آن دو و عدم مقبولیت یونایتدی ها در بازار نقل و انتقالات سال های اخیر( علم رغم اینکه در چهار سال اخیر، ۴۷۶ میلیون پوند را به طور خالص در نقل و انتقالات صرف خریدها نمودند) را بیشتر و بیشتر گردانید، عدم وجود یک مدیر ورزشی( مدیر فوتبالی یا مدیر تکنیکی) است.

در واقع در جمع « تاپ سیکس » منچستریونایتد تنها تیمی است که به همان سبک سنتی که از زمان فرگوسن نهادینه شده عمل می کند، در صورتی که امروزه در فوتبال مدرن، اکثر تیم های موفق از وجود چنین کاراکتری در باشگاهشان بهره می برند. مسئله نیش دار این است که پس از فرگوسن، یونایتدی ها به راحتی هزینه های هنفگتی می کنند اما این هزینه ها بیشتر برای آنها به مضرت نزدیک است تا منفعت. با این شرایط مسیر تا جایی پیش رفت که مسئولین باشگاه به تازگی اعلام کرده اند که سرانجام تصمیم دارند که یک مدیر ورزشی را راهی تیمشان کنند. شکاف دوم در من یو اختلاف بین مورینیو با چند تن از بازیکنانش، علی الخصوص گران قیمت ترین بازیکن تیمش است.

گرچه پس از داستان طولانی اختلاف مورینیو و پوگبا، هر دو در مصاحبه های اخیرشان گفته اند که از حضور در کنار یکدیگر خوشحال و راضی اند، ولیکن آنچه که عیان است ، این است که آتش نزاع این دو هنوز به طور کامل خاموش نشده است. از سویی دیگر یکی از آیکون های باشگاه(پل اسکولز) بارها و بارها در طول یک سال اخیر از هردوی آنها به دلیل عملکرد پر فرازو فروشان خرده گرفته، طوریکه حتی پای مینو رایولا( ایجنت پوگبا) نیز به میان این مجادله ها کشیده شده تا پاسخ انتقادهای اخیر اسکولز علیه پوگبا را به تندی بدهد. و شکاف سوم، تنها و تنها، شخص خوزه مورینیو است!

اینکه او همواره درگیر فرافکنی ها و جنگ های لفظی و حواشی و غیره و ذالک هست، مقوله عجیب و غریبی نیست اما آنچه که او را به سوی قهقرا نزیک و نزیکتر می کند، انگاره و تفکرات کهنه و به روزنشده او می باشد. حتی اگر می خواهید دفاعی بازی کنید می بایست خود را مانند اتلتیکو مادرید دیه گو سیمیئونه با تاکتیک های به روزشده، تطبیق دهید تا کارایی مطلوبی را داشته باشید ؛ اما سبک تدافعی مورینیو اکنون نیز همانند گذشته می باشد که از قافله ی تکامل و تحول عقب مانده و گرفتار کلیشه ها شده. در واقع آنها در فاز تهاجمی به رغم وجود مهره های مناسب، فرصت های گلزنی زیادی را نمی توانند خلق کنند و حتی در فاز دفاعی هم مایوس کننده ظاهر شده اند. همچنین ناکامی در خرید یک مدافع شاخص در نقل و انتقالات مشکلات مورینیو را در این فاز دو چندان کرده است. اگرچه آنها برای خرید چند مدافع برجسته تلاششان را کردند اما حتی آن بازیکنان هم خواهان آمدن به تیم خوزه مورینیو نبودند و این به آن معناست که اگر آقای خاص یک دگردیسی در اندیشه اش نکند، شاید، شاید دوران فرمانروایی اش در نیمکت پر ماجرا رو به انقضا برسد. اما، اما آیا خواهد رسید ؟ بزودی زمان آن را آشکار خواهد کرد.

لیورپول
« زمانی که در سال ۱۹۹۹ در یوونتوس، سرمربی زیدان بودم، یاد گرفتم که گاهی اوقات یک بازیکن می تواند از یک سیستم مهمتر باشد.» پس از پیروزی دو بر صفر برابر کریستال پالاس می توان این جمله کارلو آنجلوتی را با کمی تغییر و اقتباس در ستایش یکی از بازیکنان قرمزها گفت. اما نه در خط حمله و نه در خط هافبک، بلکه در خط دفاع. بلی، درست حدس زدید! آن بازیکن ویرجیل فن دایک می باشد. بیشترین کلین شیت در لیگ برتر، بدون گل خورده در آنفید از فبریه ۲۰۱۸ و دو کلین شیت در فصل جدید، همه و همه از ثمره ی حضور گران قیمت ترین مدافع تاریخ فوتبال در لیورپول است که از ژانویه ۲۰۱۸ به آنفیلد آمد.

اما این تنها اتفاق قابل توجه این بازی نبود. جیمز میلنر در این بازی به روند شکست ناپذیری اش ادامه داد. او در واپسین لحظات نیمه اول بازی مقابل کریستال پالاس به واسطه خطایی که در محوطه جریمه بر روی صلاح صورت گرفت (که البته می توانست پنالتی نباشد)، گل اول تیمش را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. تا در ۴۸ بازی که در لیگ برتر توانسته گل بزند، هرگز تیمش بازی را با شکست به پایان نرساند. اگرچه پسران یورگن کلوپ در بازی برابر کریستال پالاس به خوبی بازی قبل( مقابل وستهام) ظاهر نشدند، اما بر خلاف معمول در گذشته ( که در روزهایی که خوب نبودند، پیروز هم نمی شدند) و به لطف سیوهای آلیسون بکر، درخشش کیتا در میانه ی میدان، پاس گل صلاح و پاهای پرسرعت مانه و گل دقیقه ۹۳ اش، و بازی پرقدرت فن دایک در خط دفاع توانستند این بازی را نیز با پیروزی پشت سربگذارند تا بار دیگر نشان دهند همانطور که قریب به اکثر کارشناسان اتقاق نظر دارند، لیورپول دومین شانس قهرمانی در لیگ برتر می باشد. اکنون خانه تکانی پر رنگ و لعاب کلوپ در سال ۲۰۱۸ بهترین فرصت را نصیب او کرده تا بتواند روح فلسفه ی تاکتیکی اش ( کانتر _ پرسینگ یا به زبان آلمانی، گگن پرسینگ) را بر جان تیمش بدمد تا شاید، شاید پایان این فصل به منزله پایان حسرت بیست و نه ساله قرمزها، باشد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید