«سورپرایز بولتون برای ایران» دروغ بود

    کد خبر :306870

روز پایانی هفته گذشته شاهد باز نشر سریع خبر «سورپرایز بولتون برای ایران» در فضای خبری کشور بود. این در حالی است که بررسی رسانه‌های معتبر خارجی و داخلی نشان می‌دهد که خبر منتشر شده به احتمال زیاد «شایعه» بوده است. «دنیای اقتصاد» در گزارشی به بررسی این‌گونه اقدامات که تحت عنوان «اطلاعات گمراه‌کننده» شناخته می‌شوند، پرداخته است.

به گزارش بازتاب به نقل از دنیای اقتصاد؛ هفته پیش خبری به نقل از جان بولتون منتشر شد که از سورپرایز ترامپ برای ایران در تیرماه حکایت داشت. یک بررسی ساده کذب بودن این خبر را اثبات کرد. اما این خبر کذب تا حدودی فضای عمومی و اقتصادی را متوجه خود کرد. نکته جالب توجه این است که راوی این خبر حدود شش ماه پیش نیز ادعا کرده بود چینی‌ها به واسطه ناخشنودی از رفتار ایران پس از برجام قصد دارند روابط تجاری خود را در پایان سال ۲۰۱۷ با ایران قطع کنند. ادعایی که بانک مرکزی در اطلاعیه‌ای رسمی آن ‌را «کذب محض» خواند. چنین اخبار و اطلاعات گمراه‌کننده‌ای اگرچه سنخیتی با واقعیت ندارد، اما می‌تواند با جهت‌دهی به اذهان عمومی، آسیب‌زا شود. نمونه‌ای از چنین اثر مخربی را می‌توان در تاثیر مقطعی انتشار خبر «سورپرایز بولتن برای ایران» بر بازارهای مختلف مشاهده‌کرد. اما چه عاملی باعث می‌شود که در برخی از موارد اطلاعات گمراه‌کننده و اخبار کذب در فضای خبری کشور، نقاب واقعیت بپوشد؟
شایعه یا خبر؟

چندی پیش خبری در فضای مجازی دست به دست می‌شد مبنی‌بر اینکه جان بولتن یکی از مشاوران وقت دونالد ترامپ اعلام کرده است که «سورپرایزی ویژه» برای ایران در تیرماه دارد. ردیابی منشا این خبر نشان می‌دهد که خبر «سورپرایز ویژه بولتن برای ایران» نخستین بار ازسوی یکی از خبرگزاری‌های نه‌چندان معتبر و به نقل از یکی از نمایندگان مجلس به انتشار رسیده است. سایر رسانه‌ها نیز با تقطیع نقل‌قول یادشده خبر «سورپرایز مشاور امنیتی ترامپ برای ایران» را بازنشر کرده‌اند. برمبنای این خبرها، به گفته عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، مقامات آمریکایی به‌طور رسمی اعلام کرده‌اند که قصد ایجاد ناامنی در ایران طی ماه نخست سال‌جاری را دارند. البته بررسی نقل‌قول‌های بولتون در رسانه‌های معتبر داخلی و خارجی طی شش ماه گذشته نشان می‌دهد که این سیاستمدار آمریکایی اگرچه پیش از حضور در کاخ سفید بارها از تغییر ساختار قدرت در ایران دفاع کرده ‌است، اما پس از حضور در کاخ‌سفید هیچ‌گاه به‌طور رسمی از برنامه آمریکا برای ایجاد ناامنی در ایران سخن نگفته است. با وجود این خبر یادشده به سرعت در شبکه‌های اجتماعی مختلف بازنشر شده و حتی بازارها را نیز برای مقطعی تحت‌الشعاع قرار داد و حتی برخی تحلیل‌ها و واکنش‌های رسمی در پاسخ به این خبر نگاشته شد. نکته جالب توجه این است که این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست‌خارجی مجلس در ابتدای آذرماه سال گذشته اظهار کرده بود «آقای سیف، رئیس‌کل بانک مرکزی به‌تازگی برای گشایش همکاری‌های پولی و بانکی به چین سفری داشت و در آنجا چینی‌ها به او اعلام کرده‌اند تا پایان سال ۲۰۱۷ یعنی حدود یک ماه دیگر روابط اقتصادی ما با شما تقریبا قطع می‌شود.» ادعایی که البته در واکنش رسمی بانک مرکزی «کذب محض» عنوان شد. تکذیبیه‌ای که البته با شتابی به مراتب کمتر از خبر غیرواقعی «قطع همکاری چین با ایران» در فضای خبری کشور منعکس شد. اما چه عاملی سبب می‌شود که چنین اخبار کذبی در نقاب واقعیت، نه تنها بر اذهان عمومی اثر بگذارد؛ بلکه منجر به واکنش مقامات نیز شود؟
میدان‌دهی به شایعات

یکی از مهم‌ترین عواملی که موجب جولان شایعات در فضای خبری می‌شود ضعف در مرجعیت رسانه‌ای است. در نبود رسانه‌های معتبر که سنگ محک اخبار واقعی از شایعات هستند، شایعات قدرت مانور بالایی در هدایت اذهان عمومی دارند. این درحالی است که در حال‌حاضر بسیاری از مراجع خبری معتبر در کشور نیز در رفتاری مشابه با رسانه‌های «کپی‌کار» بدون «واقعیت‌سنجی» اقدام به انتشار اخبار مختلف می‌کنند. صداوسیما نیز به‌عنوان پرمخاطب‌ترین تریبون انعکاس اخبار در کشور طی سال‌های گذشته نتوانسته است رضایت و اعتماد عمومی را جلب کند. افزون بر این طی چندسال گذشته کارشناسان «ضعف دیپلماسی رسانه‌ای» را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ضعف‌های تیم رسانه‌ای دولت عنوان کرده‌اند. انفعال در واکنش رسانه‌ای، نبود کانال ارتباطی مکتوب بین حاکمیت و مردم و عدم به‌روزرسانی ابزار ارتباطی دولت با مردم طی سال‌های گذشته ضمن فرسایش سرمایه‌اجتماعی، اذهان عمومی را نسبت به خط ارتباطی مراجع رسمی بی‌تفاوت کرده ‌است، بنابراین یکی از مهم‌ترین دلایل جولان شایعات در فضای خبری کشور را باید در ضعف رسانه‌های معتبر و رسمی به‌عنوان سنگ تشخیص واقعیت از شایعه در فضای خبری کشور دانست. این در حالی است که وجود رسانه‌های مستقل و مراجع خبری معتبر، وب‌گاه‌های تشخیص شایعات و سازمان‌های مردم نهاد فعال در زمینه مبارزه با شایعه‌پراکنی تا حدود زیادی مانع از انتشار اخبار نامعتبر به صورت گسترده در این کشورها می‌شود. در برخی از کشورها نیز قوانین خاصی علیه «شایعه پراکنی» تدوین شده‌ است. برای مثال مالزی برای کسانی که به تشخیص قانون و قضات، عامل شیوع اخبار نادرست در فضای مجازی هستند تا شش سال حبس تعیین کرده است. سیاستی که در بسیاری از کشورهای جنوب‌شرقی آسیا نیز در حال تصویب است. البته «بلومبرگ» در گزارشی که حدود سه ماه پیش منتشر کرده است، استدلال کرده است که چنین سیاستی قدرت چندانی برای مقابله با «سیل اخبار غیرواقعی» ندارد. بلومبرگ راه کنترل محتوای خبری منتشرشده در فضای مجازی را تدوین چارچوبی برای افزایش مسوولیت‌ و حساسیت مراجع خبری در قبال محتوای منتشر شده عنوان کرده است؛ چراکه در چنین حالتی رسانه‌ها به جای نهادهای عمومی بر محتوای خبری در حال انتشار نظارت خواهند کرد. بدون شک در این بین تلاش رسانه‌ها برای تبدیل به «برندهای انتشار اخبار معتبر»، مراجع لازم برای تشخیص اخبار نادرست از واقعیت بدون دخالت دولت ایجاد خواهد شد.

اطلاعات گمراه‌کننده، نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورها نیز پتانسیل اثرگذاری بالایی دارند و ردپای آنها حتی در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری در آمریکا نیز دیده‌می‌شود. این سیگنال‌های اشتباه در برخی از موارد ریشه در انگیزه‌های سیاسی و سودجویی اقتصادی و همچنین سابقه طولانی در فضای رسانه‌ای ایران دارد و اکنون با شکلی متفاوت و دربرگیرندگی بالاتری در حال بروز است. اطلاعات گمراه‌کننده پیش از این در برخی موارد مانند موسم اجرای اصلاحات اقتصادی سعی در ایجاد مانع بر سرراه توسعه اقتصادی کشور داشته است و اکنون در حوزه‌های بیشتر و با سرعت جابه‌جایی بالاتری در حال اثرگذاری بر سرمایه‌ اجتماعی است؛ بنابراین حالا که بحث بر سر ایجاد یک پایگاه برای مقابله با توطئه‌ها و برنامه‌های خصمانه مطرح است لازم است که سیاست‌گذاران توجه ویژه‌ای به این مهم داشته باشند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید