مصطفی تاجزاده: ترامپ دنبال معامله است نه حقوق بشر

  • سیاسی
  • چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۴۲
    کد خبر :306372

بهترين درس از اين تجربه آن است كه در برابر عظمت اين ملت تعظيم كنيم و راه براي مشاركت آنان در تمام عرصه‌ها بگشاييم و اين ممكن نخواهد شد مگر با رعايت حقوق شهروندي. يعني با احترام گذاشتن به سبك زندگي مردم و اجازه دادن به آنان در گرد آمدن در تشكل‌هايي كه مي‌پسندند.

مذاكره بين كيم جونگ اون و ترامپ يكي از مهم‌ترين تحولات سياست خارجي اين روزها است؛ ديداري كه در صورت توفيق بر مناسبات بين‌المللي ايران نيز بي‌تاثير نخواهد بود. در چنين شرايطي اين پرسش مطرح مي‌شود كه تهديدات و فرصت‌هاي مذاكره امريكا و كره شمالي براي ايران چه مي‌تواند باشد.

به گزارش اعتماد، مصطفي تاجزاده، فعال سياسي اصلاح‌طلب معتقد است كه حل چالش كره شمالي به معناي آن است كه تنها ايران باقي مي‌ماند كه بايد تكليفش از ديد كاخ سفيد روشن شود. او بيان مي‌كند كه پيام اين ملاقات براي ما اين است كه مي‌توانيم با يك ديپلماسي تهاجمي ترامپ را در يك دوراهي قرار دهيم با اين راهبرد كه اگر ترامپ حاضر باشد همان روشي را كه در كره شمالي دنبال كرد، درباره ايران نيز پي بگيرد، جمهوري اسلامي نيز حاضر به مذاكره دو جانبه مستقيم و استراتژيك با امريكا است.

پس از حرف و حديث‌هاي بسيار بالاخره كيم جونگ اون، رهبر كره شمالي با ترامپ ديدار كرد. ارزيابي شما از اين ملاقات چيست؟

اين ملاقات سرآغاز يك راه مهم و پر‌فراز و نشيب ارزيابي مي‌شود كه چشم‌انداز آن كاملا روشن نيست اگرچه اميد زيادي ايجاد كرده و به همين دليل با استقبال جهانيان مواجه شده است. از ياد نبريم كه دو كشور هم گذشته خونباري دارند و هم چند بار به توافق رسيدند و آن را به هم زدند. اين‌بار نيز ممكن است توافق تا پايان نپايد.

با وجود اين اصل ملاقات مثبت و به سود طرفين است. چه اتفاقي باعث شد تا كره شمالي تن به مذاكره بدهد؟

به نظر من به دو دليل رهبر كره شمالي چنين ملاقاتي را پذيرفت و استراتژي خود را درباره امريكا تغيير داد. اول مشكلات طاقت‌فرساي اقتصادي است كه هم حكومت و هم مردم كره‌شمالي را به ‌شدت رنج مي‌دهد و دوم موفقيت كشورهاي پيرامون كره در دست يافتن به توسعه اقتصادي در ۴ دهه گذشته؛ از چين تا كره جنوبي و از سنگاپور و هنگ‌كنگ تا مالزي و اندونزي. به نظر مي‌رسد حزب كمونيست كره شمالي با توصيه حزب كمونيست چين به اين جمع‌بندي رسيده است كه مي‌تواند با حفظ سلطه سياسي خود گام‌هاي بزرگي به سمت توسعه اقتصادي بردارد و تعريف جديدي از امنيت ملي براي خود ارايه كند. به اين معنا كه بيش از تكيه بر سلاح اتمي و موشك‌هاي بالستيك و قاره‌پيما بر قدرت اقتصادي كشور تكيه كند؛ همان مسيري كه چين پيمود.

تعليق تاسيسات هسته‌اي كره شمالي در قبال قول امريكايي‌ها براي رشد و توسعه اقتصادي در كره شمالي را توافق برد-برد مي‌دانيد؟

اگر حزب كمونيست كره شمالي تصميم گرفته باشد كه بين دو استراتژي «كره هسته‌اي» يا «كره توسعه‌يافته» راهبرد دومي را انتخاب كند، آنگاه به پرسش شما مي‌توان پاسخ مثبت داد. پيشرفت و توسعه اقتصادي كره شمالي ارزش آن را دارد كه شبه‌جزيره كره، اعم از جنوبي و شمالي هسته‌اي‌زدايي شود، به شرط آنكه نيروهاي امريكايي هم خاك كره جنوبي را ترك كنند و اجازه دهند مردم دو كشور كه از قديم پيوندهاي گوناگون با يكديگر داشته‌اند، در صلح با هم زندگي كنند. در آن صورت بازي برد- بردي شكل مي‌گيرد كه در آن واشنگتن مي‌تواند ادعا كند كه توانسته است منطقه را از سلاح‌هاي اتمي عاري كند. متقابلا پيونگ‌يانگ نيز هم مي‌تواند بگويد كه پيروز شده زيرا توانسته است چهره‌اي صلح‌طلب و اهل تعامل با جهان از خود ترسيم كند، بدون تكيه و تاكيد بر سلاح اتمي امنيت خود را حفظ كند، به توسعه اقتصادي دست يابد و نيروهاي امريكايي را از كره خارج كند.

پيام ملاقات اون و ترامپ براي كشور ما چيست؟

ترامپ با اين ملاقات ثابت كرد كه به آنچه قبلا گفته بود پايبند است و براي او دموكراسي، حقوق بشر و حقوق شهروندان، به خصوص در كشورهاي در چالش با امريكا، ارزش ندارد و او به عنوان يك معامله‌گر بزرگ صرفا به دنبال آن است كه منافع كشورش را البته با تعريف خويش تامين كند و به شعار خود يعني «امريكا كشور اول جهان» تحقق بخشد و فاصله كشورش را با رقبايش به ويژه در عرصه اقتصادي افزايش دهد. پيام اين ملاقات براي ما اين است كه مي‌توانيم با يك ديپلماسي تهاجمي ترامپ را در يك دوراهي قرار دهيم با اين راهبرد كه اگر ترامپ حاضر باشد همان روشي را كه در كره شمالي دنبال كرد، درباره ايران نيز پي بگيرد، جمهوري اسلامي نيز حاضر به مذاكره دو‌جانبه مستقيم و استراتژيك با امريكا است. كافي است ايالات متحده آمادگي خود را براي خروج نيروهايش از خليج‌فارس اعلام كند، تا تهران نيز درباره نحوه حضورش در كشورهاي همسايه مذاكره و تجديد‌نظر كند و به اين سمت برود كه هم نيروهاي امريكايي را بعد از چهار دهه از منطقه دور كند و هم خود راهبرد تازه‌اي در سوريه و يمن و… برگزيند و امتيازاتي بدهد كه در تحليل نهايي بيش از امريكا به نفع ايران باشد. توجه داريد كه ملت ما هزينه سنگيني براي مثلا حضور در سوريه تحمل مي‌كند كه مي‌تواند با اخذ تضمين‌هاي لازم و قابل برگشت از آن رهايي يابد. به علاوه توافق با امريكا راه مسير مراودات اقتصادي ايران را با همسايگانش هموار مي‌كند.

تهديدات و فرصت‌هاي مذاكره امريكا و كره شمالي براي ايران چيست؟

اگر مشكل امريكا با كره شمالي حل شود، تهديداتي براي ما مي‌آفريند در كنار فرصت‌هايي كه ايجاد مي‌كند. مي‌دانيد كه ترامپ و حزب جمهوريخواه در دكترين امنيت ملي خود اعلام كردند كه با دو كشور در عرصه بين‌المللي رقابت دارند. با چين رقابت اقتصادي و سياسي و با روسيه عمدتا رقابت سياسي و امنيتي. دو كشور را هم مزاحم و نامطلوب خوانده‌اند؛ ايران و كره شمالي. حل چالش كره شمالي به معناي آن است كه تنها ايران باقي مي‌ماند كه بايد تكليفش از ديد كاخ سفيد روشن شود. به‌ويژه آنكه از هفت كشوري كه دپارتمان بوش پسر آنها را محور شرارت لقب داد فقط ايران بدون مواجه شدن با مشكلات جدي مسير خود را مي‌پيمايد. بنابراين بايد به‌شدت هوشمندانه عمل كرد تا ايران خدايي‌ناكرده به سرنوشت ديگر كشورهايي كه محور شرارت خوانده شدند، دچار نشود. اما اين ملاقات فرصت‌هايي هم براي ايران آفريده است. از جمله اينكه به بسياري از شهروندان اين سرزمين آموخت كه در تحليل نهايي آنچه حافظ امنيت كشور است اقتصاد پويا و برتر آن است. اگر كشوري در اين زمينه نتواند پا به پاي تحولات دنيا و متناسب با مطالبات مردم خويش حركت كند، حتي اگر سلاح اتمي و نيز موشك‌هاي بالستيك با قابليت حمل كلاهك هسته‌اي داشته باشد، باز هم با مشكلات بسيار جدي و شكننده مواجه خواهد شد. بنابراين بايد كوشيد كه همه ابزارها و اهرم‌ها در خدمت توسعه همه‌جانبه و پايدار كشور و رفاه ملت قرار گيرد تا هم امنيت ايران تامين و هم آينده روشني براي فرزندان اين سرزمين ترسيم شود.

چقدر احتمال مي‌دهيد كره شمالي اسناد تفاهمنامه‌هاي موشكي و هسته‌اي خود با ايران را در اختيار امريكايي‌ها بگذارد؟

من نگراني خاصي از اينكه كره شمالي بخواهد اطلاعات موشكي و هسته‌اي ايران را به امريكا بدهد، ندارم. بدان علت كه دنيا پذيرفته كه كشورمان دست‌كم از سال ۱۳۸۲ يعني از ۱۵ سال پيش تاكنون فعاليت سازمان‌يافته براي دستيابي به سلاح هسته‌اي و موشك‌هايي با قابليت حمل كلاهك اتمي نداشته است. بنابراين نگراني جدي از اين بابت جمهوري اسلامي را تهديد نمي‌كند. كما‌اينكه مثلا افشاگري نتانياهو نتوانست نه در افكار عمومي دنيا و نه حتي در دولت‌ها عليه ايران موج بيافريند و جمهوري اسلامي را ناقض برجام و كشوري درصدد دستيابي به سلاح هسته‌اي معرفي كند.

آيا كره شمالي مي‌تواند روي قول امريكايي‌ها حساب كند؟

رهبران كره شمالي عاقل‌تر آن هستند كه روي قول امريكايي‌ها به ويژه ترامپ حساب باز كنند. به خصوص با پيمان‌شكني‌هايي كه او در اين مدت از جمله در مورد خروج از برجام انجام داده است. اما مذاكره تنها بين كساني كه به يكديگر اعتماد دارند، صورت نمي‌گيرد. مذاكرات كشورها در اغلب موارد به اين دليل دنبال مي‌شوند كه طرفين به هم اطمينان ندارند. هنر بزرگ ديپلمات‌ها آن است كه به گونه‌اي قرارداد تنظيم و امضا كنند كه اگر يك طرف به هر دليلي زير قول خود بزند، براي طرف مقابل استفاده از قدرت‌ها و ابزارهاي خويش ممكن باشد. بايد فرض را بر اين گذاشت كه امريكا هر لحظه ممكن است تعهدات خود را زير پا بگذارد، چه ترامپ باشد و چه رييس‌جمهوري بعدي امريكا. كره شمالي بايد روندي را بپيمايد كه اگر چنين اتفاقي افتاد، شكست بزرگي را متحمل نشود.

دستاورد توافق كره شمالي و امريكا براي دو كشور چه خواهد بود؟

همچنان‌كه گفتم اين مذاكرات و تفاهم صورت گرفته دستاوردهايي براي هر دو طرف داشته است و هر دو از اين ملاقات راضي هستند. درعين حال بايد ديد آيا مي‌توانند بر اساس اين تفاهمنامه كلي برنامه زماني مشخص در جهت تحقق آن تنظيم و در اجراي آن به اشتراك نظر برسند يا اينكه مانند بار گذشته و در عمل به جايي نرسند و اين مذاكرات نيز با شكست مواجه شود. دستاورد امريكا همچنان‌كه ترامپ اشاره كرد، گرفتن قول خلع سلاح هسته‌اي كره شمالي است. اين مطالبه بزرگي است كه ترامپ مدعي دستيابي به آن است و خطر آن را براي امريكا و متحدانش به ويژه ژاپن و كره جنوبي منتفي مي‌كند.

اما دستاورد كره‌شمالي سياسي، تبليغاتي و اقتصادي و حتي امنيتي است. فردي كه تا ديروز رسانه‌هاي غرب او را ديكتاتور كره‌شمالي مي‌خواندند يك‌شبه رهبر كره‌شمالي ناميده شد و تمام مباحث مربوط به نقض حقوق بشر و سركوب شهروندان كره شمالي تحت‌الشعاع چهره صلح‌طلب و تعامل‌جوي رهبرش قرار گرفت. به لحاظ نظامي نيز لغو رزمايش‌هاي مشترك امريكا و كره جنوبي پيروزي بزرگي براي آقاي اون است. اعلام اينكه رزمايش دو كشور امريكا و كره جنوبي تحريك آميز است، آن هم از زبان رييس‌جمهور امريكا درحالي كه تاكنون امريكا و كره جنوبي آن را رد مي‌كردند، موفقيت قابل توجهي براي كره شمالي است. دستاورد بزرگ‌تر البته در صورت اجراي كامل آن خروج ۳۰ هزار نظامي امريكايي از كره جنوبي است.

بزرگ‌ترين دستاورد كره شمالي درصورتي كه مسير توافق با مشكل مواجه نشود، توسعه اقتصادي آن در دو دهه آينده است بدون يكي شدن دو كره و اين همان اتفاقي است كه حدود سه دهه قبل در مورد آلمان شرقي رخ داد و با برچيده شدن ديوار مشهور برلين، آلمان شرقي به سرعت توانست مسير توسعه اقتصادي را طي كند و فاصله كهكشاني بين دو آلمان از بين برود. اگر كره شمالي با مشكلي مواجه نشود ما در دو دهه آينده در كنار كشورهايي مثل مالزي و اندونزي و غيره كه توانستند طي دو سه دهه اخير جهش بزرگ اقتصادي كنند، شاهد چنين جهشي در كره شمالي هم خواهيم بود.

به نظرتان برنده ملاقات ترامپ و اون چه كسي بود؟

اين تفاهمنامه يك برنده نداشت و در حقيقت سه برنده داشت: ترامپ، اون و جهان. به اين معنا كه هر گامي كه در جهت غير‌هسته‌اي كردن هر گوشه‌اي از جهان و هر كشوري به سمت صلح برداشته شود، جهانيان از آن استقبال مي‌كنند. به نظر من اين مذاكره مصداق بازي برد-برد بود.

برخي از تحليلگران معتقدند كه پذيرش ملاقات از سوي اون نشان‌دهنده بازگشت عقلانيت به هيات حاكمه كره شمالي است. شما اين تحليل را قبول داريد؟

من در كاربرد واژه‌ها احتياط بيشتري مي‌كنم و نام حركت حكومت كره شمالي را بازگشت عقلانيت نمي‌گذارم اما از آن به عنوان اقدامي عقلاني دفاع مي‌كنم كه اگر تا انتها بتواند پيش برود، كره، منطقه و جهان را از خطر مهمي نجات داده است و آينده روشني را براي مردم خويش ترسيم مي‌كند.

از سوي ديگر اگر چه در دو دهه آينده بعيد است كه شاهد رعايت حقوق شهروندي در كره شمالي باشيم و حزب كمونيست همچنان يكه تازي خواهد كرد اما تجربه بشر نشان داده كه هر كشوري كه به لحاظ اقتصادي توسعه پيدا كند، مجبور است حداقلي از آزادي‌ها را در جامعه به رسميت بشناسد و به سمت دموكراسي حركت كند؛ اگرچه كند.

به نظرتان ترامپ تا چه اندازه‌اي توانسته است به اهداف اعلام‌شده سياست خارجي خود دست پيدا كند؟

كارنامه آقاي ترامپ در عرصه بين‌المللي منهاي آنچه در كره شمالي اتفاق افتاده، سياه و منفي است. او تقريبا از تمام پيمان‌هاي مهم بين‌المللي يكي پس از ديگري و بدون دلايل موجه خارج شده؛ متحدان امريكا را از خود رانده است و آنان را به طور جدي به جبهه مقابل خويش سوق داده؛ زبان دو رقيب اصلي خود يعني روسيه و چين را عليه خود باز كرده و در افكار عمومي جهان چهره‌اي منفي از واشنگتن ارايه كرده است. تنها گام مثبت او گامي است كه درباره كره شمالي برداشته و آن هم معلوم نيست به نتيجه مي‌رسد يا نه. البته تا همين‌جا افكار عمومي جهان از آن استقبال كرده است. همچنان‌كه درايران به نظر مي‌آيد اكثريت مردم ارزيابي مثبتي نسبت به اين ديدار و تفاهم حاصل از آن داشته‌اند.

مفروض به عقب‌نشيني كره شمالي در قبال امريكا و پايان دادن به پروژه‌هاي هسته‌اي كره شمالي اين اتفاق چه تبعاتي براي ايران خواهد داشت؟

اين تفاهمنامه مي‌تواند پيامدهاي مثبت و ملي براي ايران داشته باشد، به شرط اينكه همه به آن از منظر ملي نگاه كنيم و نخواهيم با نگرشي جناحي، رقيب خود را در موضع اتهام قرار دهيم. امروز با اتفاقي كه در مورد كره شمالي از يك طرف و با نابه‌ساماني‌هايي كه در اجراي برجام از سوي ديگر مشاهده كرده‌ايم، يك بار ديگر از خود بپرسيم كه آيا نظام جمهوري اسلامي پشتوانه‌اي جز مردم براي تامين امنيت ميهن و نيز پيشبرد امور آن دارد؟ اگر نه ديپلماسي به تنهايي و يا پيشبرد برنامه هسته اي نمي‌توانند امنيت و رفاه ما را تامين كنند.

بهترين درس از اين تجربه آن است كه در برابر عظمت اين ملت تعظيم كنيم و راه براي مشاركت آنان در تمام عرصه‌ها بگشاييم و اين ممكن نخواهد شد مگر با رعايت حقوق شهروندي. يعني با احترام گذاشتن به سبك زندگي مردم و اجازه دادن به آنان در گرد آمدن در تشكل‌هايي كه مي‌پسندند؛ از تشكل‌هاي مردم نهاد تا اتحاديه‌ها، سنديكاها و احزاب آزاد. در راس همه اينها آزادي مطبوعات و انتخابات آزاد قرار دارد. تا شايستگان اين كشور بتوانند با راي ملت منشأ خدمات براي ميهن و مردم قرار گيرند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید