موفق‌ترین کمدی‌های تلویزیون

    کد خبر :306147

در دوران همکاری قاسمخانی و مدیری شاهد سریال های مشترک جذابی از این تیم بودیم؛ چرا از این سریال ها به عنوان موفق ترین کمدی های تلویزیون یاد می کنیم؟

هفته نامه همشهری جوان: مهران مدیری در تلویزیون چهره ای محبوب بود اما نیاز داشت سبک تازه ای از کمدی سازی را رو کند. پیمان قاسمخانی قریحه اش را به رخ کشیده بود اما شهرت مدیری را نداشت. این دو در سریال «پاورچین» به هم رسیدند که بعد از چند قسمت مثل بمب صدا کرد؛ سال 1381.

نام هر دو سر زبان ها افتاد و حتی قاسمخانی با وجود این که جلوی دوربین نبود، زبانزد شد. همکاری آنها بعد از این سریال برای چند سال قطع شد (نقطه چین و پاورچین که مدیری بدون قاسمخانی ساخت) و در ادامه چهار سریال مشترک با هم کار کردند. بعد از آن هر کدام راه خود را رفتند اما در دوران همکاری پیمان قاسمخانی و مهران مدیری شاهد کدام سریال های مشترک از این نویسنده و کارگردان بودیم؟

پاورچین / آغاز توفانی

چه سالی ساخته شد؟ 1381

فضای کلی: اولین همکاری مشترک. سال ها پیش از این قرار بود آنها در «ببخشید شما» همکاری داشته باشند که قاسمخانی به خاطر جنس کمدی این مجموعه نتوانست با مدیری همراه شود. «پاورچین» اما آغازی توفانی برای آنها به حساب می آید. سریال در قسمت های ابتدایی که به رونمایی از شخصیت ها اختصاص دارد، خیلی آرام پیش می رود و به یکباره برگ برنده هایش رو می شود. قصه هم خاطرتان هست دیگر؛ فرهاد مهران مدیری به تهران آمده، درس خوانده، با مهتاب (سحر زکریا) ازدواج کرده و مشغول به کار است. جمع خانواده با آمدن خواهر، داود و همسرش، طغرل و سپهر کامل شده سریال در هر اپیزود به یک قصه می پردازد.

ویژگی های منحصر به فرد: سریال دنیایی نمایشی ترسیم کرده بود که در آن با برخی عادت های بد شوخی می شود. از دل این تفکر، شخصیت های فرهاد و داود که از اهالی روستایی خیالی به نام «برره» هستند، بیرون آمد. آنها برای پیشرفت کاری بلد نیستند جز تملق رئیس و این گونه اصطلاح «پاچه خواری» در ادبیات گفتاری جای آن اصطلاح منشوری را گرفت! تکیه کلام آنها، مثل «نفس من بيده» و «من چیکاره بیدم؟» تا سال ها ورد زبان ها بود. این سریال شخصیت های اصلی خود را از روستای خیالی برره گرفته بود که صاحب عادت هایی خاص بودند؛ مثل «نچفسكو خرون» با بازی زو و … برره دست نویسندگان را برای شوخی باز می گذاشت، بدون آن که به قومیتی برخورد.

 

«پاورچین» زمینه شهرت سیامک انصاری در نقش پسری خوش خیال، شقایق دهقان در نقش زنی روستایی و محمدرضا هدایتی در نقش طغرل با آن ادبیات منحصر به فردش را فراهم کرد. محبوبیت جواد رضویان هم دو چندان شد و دیگر بازیگران هم از منفعت «پاورچین» بی بهره نماندند. «پاورچین» همچنان یکی از آثار شاخص مدیری و قاسمخانی و در قیاسی بالاتر تلویزیون است. باز پخش سریال در سال گذشته نشان داد، با چه کمدی متفاوت و استخوان داری مواجه بوده ایم.

شب های برره / جاه طلبی باشکوه

چه سالی ساخته شد؟ 1384

فضای کلی: ریشه شب های برره» در «پاورچین» است. در «پاورچین» با نام برره آشنا شدیم و دو شخصیت اصلی آن یعنی فرهاد و داود رونمایی شدند. به پدران این دو، اختلاف های شان، عادت های رفتاری، فرهنگ و … نیز اشاراتی شده بود. با این حال مصداق عینی برره را در سریال «شب های برره» دیدیم. این بار از داود (جواد رضویان) خبری نبود و شخصیت فرهاد به گونه ای دیگر طراحی شده بود. قصه در زمان های دور می گذشت ولی اشارات آن مسائل روز را در بر می گرفت. قصه از ورود یک روزنامه نگار (سیامک انصاری) در جمع اهالی برره شروع می شد: یک عاقل در جمع ابلهان! چه مواد اولیه ای بهتر از این برای شوخی؟ سریال هر بار موضوعی را محور قرار می داد و در یکی دو قسمت قصه اش را تعریف می کرد و می رفت سراغ داستان بعدی.

ویژگی های منحصر به فرد: شب های برره» به لحاظ شخصیت سازی، قصه، لوکیشن، متن و کارگردانی کاری ویژه در میان کمدی های تلویزیونی است. این سریال لوکیشنی بزرگ داشت که برای یک سریال طنز، امتیاز به حساب می آمد. «شب های برره» جزء پربیننده ترین سریال های طنز تاریخ تلویزیون است که تا مدت ها از زمان پخش تکیه کلام های آن سر زبان ها بود: «پول زور وده»، «فاز وده»، «گوشه نداشته بید» و …

حتی افعال برره ای رایج شده بود مثل «وگوئم به جای می گویم». احتمالا يدتان هست که پول برره هم رایج شده بود. این سریال با عادت های بد رفتاری شوخی می کرد و در قالب طنز آنها را به چالش می کشید. همین البته برایش دردسر ایجاد کرد و باعث شد سریال به محاق برود. خیلی ها شوخی های سریال را به مسائل روز پیوند زدند که به مذاق جماعتی خوش نیامد.

باغ مظفر و گنج مظفر / استاندارد

چه سالی ساخته شد؟ باغ مظفر سال 85 روی آنتن رفت و گنج مظفر سال 92 در شبکه نمایش خانگی توزیع شد.

فضای کلی: یک سال بعد از «شب های برره» همکاری دوباره پیمان قاسمخانی و مهران مدیری منجر به ساخت «باغ مظفر» شد. این سریال باز هم به گذشته های دور رفته بود (تا حدودی البته) اما گوشه و کنایه هایش به اندازه سریال قبلی تند و تیز نبود. داستان «باغ مظفر» درباره دو خانواده خان زاده بازمانده دوران قاجار است؛ مظفرخان، خان قلهک و پسرعمویش منصور در باغی زندگی می کنند ولی با هم اختلاف ریشه ای دارند و بین آنها دیواری کشیده شده است، علاوه بر این، کم کم این دو خانواده در برابر اتفاقات تهران امروز قرار می گیرند و همین تضاد، دستمایه شوخی می شود.

ویژگی های منحصر به فرد: در سریال «باغ مظفر» و ادامه آن یعنی «گنج مظفر» شاهد چند کاراکتر جدید بودیم در این میان شخصیت «قل مراد» با بازی رضا شفیعی جم بیش از دیگران گرفت و تا سال ها رفتار و گفتار او مورد توجه بود. تکیه کلام معروف او که «قل مراد می خنده و …» به همراه حالت های صورت شفیعی جم، باعث خلق یکی از شخصیت های جذاب کمدی شد. شخصيت «حیف نون» هم مورد توجه قرار گرفت و باعث شد بعد از سال ها نصرالله رادش توی چشم بیاید. عیب اصلی سریال یکنواخت شدن قصه و تکراری شدن قصه ها از یک جایی به بعد بود که عملا نفس آن را گرفت.

«باغ مظفر» از چند شخصیت تکراری مثل کاراکتر سیامک انصاری و شقایق دهقان هم لطمه دید ولی در مجموع حاصل همکاری مهران مدیری و پیمان قاسمخانی تبدیل به اثری پربیننده شد. ادامه سریال با نام «گنج مظفر» با فاصله زیاد در شبکه نمایش خانگی توزیع شد و نتوانست اتفاقی ویژه رقم بزند. فاصله و تغییر ذائقه مخاطب، ضربه ای مهلک به سریال زد.

مرد هزار چهره / گل طلایی

چه سالی ساخته شد؟ 1387

فضای کلی: شخصیت «پخمه» عزیز نسین دستمایه ساخت «مرد هزار چهره» شد؛ اینجا بلاهت کاراکتر را در وجود مسعود شصتچی شاهدیم که هر بار با یک بحران مواجه می شود و سرافراز بیرون می آید. در نهایت هم در دادگاه اعتراف می کند، اشتباهی بوده! مسعود از فسا به تهران می آید تا جایزه اش را از بانک بگیرد اما …

ویژگی های منحصربه فرد: آخرین کار مشترک مهران مدیری و پیمان قاسمخانی «مرد هزار چهره» است که بی شک جزء چند سریال کمدی أول تلویزیون قرار می گیرد. شوخی ها به جا، قصه پر پیچ و خم، شخصیت پردازی های جذاب و کارگردانی ویژه مهران مدیری باعث شده نام این سریال در حافظه ها ثبت شود. پیمان قاسمخانی و تیم نویسندگان سریال «مرد هزار چهره» مسعود شصتچی را در موقعیت های مختلف قرار می دهند که دیگران او را با یک شخصیت مهم اشتباه می گیرند. این موقعیت به ظاهر آشنا، تبدیل به قصه هایی شد که همچنان تماشایی اند و مهیج. مهم تر این که بدون زور اضافه بیننده را می خنداند.

در کنار آن، سریال نقدهایی گزنده روانه کسانی می کند که نقاب به چهره زده و در عالم واقعیت کسی دیگر هستند. البته سریال در زمان پخش بی امان از حاشیه ها نبود و خیلی ها آن را زیر سوال بردند. همین حواشی باعث شد چند سال پیش «مرد هزار چهره» فرصت بازپخش نداشته باشد. این سریال بیش از همه به کام مهران مدیری بود. او در نقش مسعود شصتچی یکی از بازی های انرژیک خود را به نمایش گذاشت و به خوبی توانست دیالوگ ها را از فیلتر ذهنی خود عبور دهد. نکته جالب این که حالت های مدیری در این سریال همپای دیالوگ مورد توجه بود؛ از نگاه های مستاصل، تا حرکات دست و نوع راه رفتن.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید