راز سکوت قربانیان تجاوز؛ از تهران تا ایرانشهر

    کد خبر :305418

جامعه شناسان بسیاری معتقدند، جامعه هدف، فرهنگ غالب و شیوه رسیدگی قانونی و قضایی به موضوعاتی از این دست تعیین‌کننده تصمیم‌گیری فرد در خصوص افشای تبعات آزار جنسی یا سکوت در قبال آن است.

خبرآنلاین: شاید اصلا فرقی هم نکند که چه فرد یا افرادی به تعدادی از دختران در ایرانشهر تعرض کردند، درست همانطور که بعد از آن‌همه سروصدا، حالا دیگر کمتر ویدئوی از صحبت‌های ناظم متعرض به کودکان دانش آموز مدرسه غرب تهران دست به دست می‌شود. در واقع صورت مساله حل شده است. افکار عمومی همچنان نمی‌تواند از جابه‌جایی نام قربانی و مقصر به راحتی عبور کند، وقتی ماه‌ها و شاید سال‌ها طول می‌کِشد تا کسی که قربانی تعرض و تجاوز شده، زبان بگشاید و از رنجی بگوید که بر او رفته است. عواملی که باعث می‌شود قربانی آزار جنسی خود را مقصر بداند چیست و چرا قانون و نتوانسته است، جایگزین مناسبی برای برخی برچسب زدن‌های فرهنگی به قربانیان آزارجنسی بیابد.

مهرسکوت بر لب‌های قربانیان

خبر تعرض جنسی به تعدادی از دختران در ایرانشهر سیستان وبلوچستان آنقدر تکان دهنده بود که سکوت امام جمعه این شهر را شکست. هم اول بار خود او بود که خبر از واقعه تلخی داد که بر تعدادی از دختران این شهر رفته است. گرچه برخی مسولین استانی و از جمله فرماندار این شهر، خبر تجاوز را تنها در مورد سه نفر از دختران تایید کرده‌اند (که با این فرض هم موضوع قابل پیگیری است)، اما همچنان این سوال ذهن خیلی‌ها را به خود مشغول کرده که چرا از بین ۴۱ تن، تنها سه نفر حاضر شده‌اند ماجرا را افشا و از متجاوزین شکایت کنند.

این مساله تنها مربوط به یکی از شهر‌ها با فرهنگ سنتی در سیستان و بلوچستان نبوده و در تهران هم شاهد آن بودیم که خانواده‌های دانش‌آموزان قربانی مدرسه غرب تهران نسبت به پیگیری این مساله سرباز زدند. هیچکس هنوز نمی‌داند این تعرضات در چه فواصل زمانی رخ داده درست مانند اتفاقی که در مدرسه معین در غرب تهران برای دانش آموزان رخ داد و بعد معلوم شد دانش آموزان قربانی مدت‌ها در خصوص این آزار‌ها سکوت کرده اند. ترس از آبرو، شرم و حتی از دست دادن اعتبار و موقعیت اجتماعی از جمله عوامل فردی است که افراد را از بیان حقیقت در خصوص اینکه مورد آزار جنسی به هر شکل، قرار گرفته‌اند باز می‌دارد. با این حال جامعه شناسان بسیاری معتقدند، جامعه هدف، فرهنگ غالب و شیوه رسیدگی قانونی و قضایی به موضوعاتی از این دست تعیین‌کننده تصمیم‌گیری فرد در خصوص افشای تبعات آزار جنسی یا سکوت در قبال آن است.

در همین رابطه، شهلا اعزازی جامعه شناس و مدیرگروه مطالعات زنان انجمن جامعه‌شناسی ایران در خصوص وقایع اخیر و چرایی سکوت قربانیان تعرضات جنسی به خبرآنلاین می‌گوید: اصولا در مواردی که اخبار آن منتشر شده یعنی دختربچه‌هایی که مورد آزار قرار گرفتند و حتی زنان در سنین بالاتر مثل واقعه ایرانشهر و بعد در مورد کودکان دانش آموز در مدرسه غرب تهران، شرایط امروز ایران به گونه‌ای است که حتی اگر شکایت هم کنند و در دادگاه هم اثبات شود بازهم قربانی را مجرم در نظر می‌گیرند.

این جامعه شناس ادامه می‌دهد: این امر را در کنار شرایطی قرار دهید که خانواده و تمام اطرافیان و حتی شخص آزارگر برای فرد مورد آزار قرار گرفته به وجود می‌آورند. اطرافیان هنوز تقصیر را به گردن قربانی می‌اندازند و مثلا اگر کار می‌کند محدودیت‌هایی برای رفت و آمد او ایجاد می‌کنند و ممکن است بگویند دیگر از خانه بیرون نرو.. به علاوه چنانکه اشاره کردم، تهدید فرد آزار دیده و ایجاد محدودیت برای او (مثل زنانی که مورد آزار در محیط‌های کاری قرار می‌گیرند و با این تهدید مواجه می‌شوند که اگر افشاگری کنند کارشان را از دست می‌دهند، یا عکسشان در شبکه‌های مجازی قرار می‌گیرد) از روش‌هایی است که برای جلوگیری از افشاگری قربانی از آنچه بر او رفته است توسط فرد متعرض استفاده می‌شود.

باید آگاه شویم که “قربانی” کیست

این جامعه‌شناس تاکید می‌کند این شیوه برخورد با موضوع تعرض جنسی و تجاوز در ایران در حالیست که برخی از کشور‌ها مساله جابه‌جایی جای «قربانی» و «متعرض» را مدتهاست که حل کرده‌اند. اعزازی اضافه می‌کند: این مساله شاید تا سال‌های پیش در اروپا و آمریکا هم وجود داشت، اما در اثر فعالیت‌هایی که در این زمینه صورت گرفت، مشخص شد که وقتی شما مورد تعرض و تجاوز فردی قرار گرفتید (حتی اگر تجاوز نباشد و آزار جنسی به هر شکل متوجه شما شده باشد)، فرد آزاردهنده مقصر است و شما قربانی او هستید و باید این موضوع را فورا اعلام کنید.
به گفته او گرچه اخیرا توسط نهاد‌های مدنی، فعالیت‌هایی انجام شده که نشان می‌دهد، قربانی باید مورد حمایت قرار بگیرد، اما میزان این فعالیت‌ها باید بیشتر از قبل شود تا همه افرادی که مورد آزار قرار می‌گیرند از پنهان کاری دست بردارند و نسبت به موقعیت خود در چنین اتفاقاتی آگاه شوند. به باور این جامعه شناس، نقص آگاهی افراد اعم از کودک و بزرگسال از جمله دلایلی است که موجب پنهان‌کاری می‌شود و باعث می‌شود جای قربانی و مقصر عوض شود.

اعزازی در خصوص پنهان‌کاری آن دسته از کودکانی که مورد آزارجنسی قرار می‌گیرند و سکوت می‌کنند نیز به واقعه آزارجنسی دانش آموزان در مدرسه‌ای در غرب تهران اشاره می‌کند و می‌گوید: در مورد کودکان و به خصوص دانش آموزان اوضاع بدتر است. فردی که آن‌ها را آزار داده بود یک فرد دارای قدرت در مدرسه بود و این بچه‌ها هم اصولا هیچ نوع آگاهی از اتفاقی که برایشان افتاده، نداشتند.

او تاکید بر آموزش‌های مربوط به آگاهی جنسی در مقطع ابتدایی را دغدغه جدی فعالان اجتماعی و آموزشی کشور می‌داند و ادامه می‌دهد: زمانی که این مساله مطرح می‌شود که باید از دبستان به بچه‌ها این آموزش‌ها داده شود و بعد با این دغدغه‌ها مخالفت می‌شود و تحت عنوان «وقیح بودن» و «هرزه نگاری» این دغدغه‌ها را طرد می‌کنند، می‌بینیم که در مدرسه‌ای، تعدادی دانش آموز به این شکل مورد آزار قرار می‌گیرند و یا در ایرانشهر آنطور که گفته شده ۴۱ نفر قربانی تعرض جنسی می‌شوند. در کنار این گزارش‌ها ما در سال‌های اخیر کودکانی را داشتیم که در جا‌های مختلف کشور مورد تجاوز قرار گرفته و کشته شدند. این کودکان به فردی که مثلا آشنا یا همسایه‌شان بود، اعتماد کردند و تصور نمی‌کردند که چنین اتفاقی برایشان بیفتد. یعنی چه کودکان ۵-۶ ساله، چه کودکان دانش آموز ۱۴-۱۵ ساله و چه دختران بالای ۱۸ سال در ایرانشهر که می‌گفتند برخی از آن‌ها دارای شغل هستند و در اجتماع فعالیت دارند، هیچ کدامشان آگاهی نداشتند که آن‌ها قربانی این آزار جنسی هستند و نه مقصر..

قربانی به لحاظ حقوقی “بی‌پناه” است

اعزازی، اما روی دیگر این ماجرا را برخورد دستگاه‌های مسول و نهاد‌های قضایی و قانونگذاری با این مقوله می‌داند و می‌گوید: در مورد ماجرای ایرانشهر، این مساله هرجای دنیا اتفاق افتاده بود موجب استعفای مسولین رده‌های بالا و بالاتر می‌شد. اما می‌شنویم که ادعایی که امام جمعه (که باید فرد قابل اطمینانی برای مردم این شهر باشد) کرده از طرف فرماندار رد شده و گفته نه این‌ها ۴۱ نفر نبودند. حتی اگر سه نفر بودند، شکایت همین سه نفر هم باید باعث استعفای فرماندار این شهر می‌شد، اما عملا می‌بنیم که چنین اتفاقی نمی‌افتد.

این جامعه شناس تاکید می‌کند: افزایش آگاهی در خصوص محافظت‌های جنسی برای کودکان باید از همان دوره دبستان آغاز شود و از طرفی باید جامعه را به این سطح از آگاهی برسانیم که فردی که مورد تجاوز قرار گرفته یک قربانی است تا از این طریق امکان صحبت کردن در خصوص تعرض و آزارجنسی برای افرادی که قربانی این وقایع شده اند، فراهم شود.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید