عبدالرضا هاشم‌زائی: تغییر در ترکیب هیات رئیسه مجلس لازم است

  • سیاسی
  • سه شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ ۱۰:۱۶
    کد خبر :291347

مجلس شورا به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز تصمیم‌گیری کشور از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.
به گزارش نامه نیوز ، از طرف دیگر مجلس به عنوان خانه ملت در واقع حافظ منافع مردم محسوب شده و وظیفه دارد از حقوق ملت در موضوعات مختلف داخلی و خارجی دفاع نماید. در آینده‌ای نزدیک انتخابات هیات رئیسه مجلس، سرنوشت یکسال آینده قوه مقننه را مشخص می‌کند، انتخاباتی که می‌تواند تحولی بزرگ در خانه ملت ایجاد کند تا با تغییرات اساسی و مهم در هیات رئیسه مجلس شاهد یک مجلس پویا و تاثیرگذار در آینده نزدیک باشیم. در چند دوره گذشته به دلایل مختلف این امکان فراهم نشد تا مجلس توقعات ملی را برآورده سازد و امید است پس از یک انتخابات داخلی متفاوت، مجلس شورا با رویکردی متفاوت از گذشته از حقوق ملت ایران دفاع کند. پیرامون این موضوع و نقش فراکسیون‌های مجلس شورا در انتخابات آتی هیات رئیسه و همچنین موضوعات مطرح دیگر، «آرمان» با عبدالرضا هاشم‌زائی نماینده مردم تهران در مجلس و عضوفراکسیون امید به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید.
ارزیابی شما از انتخابات آینده هیات رئیسه مجلس چیست و فراکسیون‌های حاضر در مجلس چه اقداماتی پیرامون این موضوع انجام داده‌اند؟

در واقع قرار بود 3 فراکسیون اصلی مجلس یعنی اصولگرایی، ولایی و امید هر کدام یک لیست مستقل برای شرکت در انتخابات هیات رئیسه مجلس ارائه دهند. این لیست نامزدها معرفی شده توسط فراکسیون‌ها برای تصدی تمام پست‌های هیات رئیسه از نواب تا رئیس مجلس را شامل می‌شد. تا این لحظه نتیجه قطعی مشخص نشده ولی به طور حتم قرار نیست در خصوص انتخاب رئیس مجلس ائتلافی صورت بگیرد یعنی قرار است در 3 لیستی که منتشر می‌شود هر فراکسیون نامزدها، رئیس و نواب رئیس مد نظر خودش را مطرح کند. البته ممکن است برای دیگر سمت‌های هیات رئیسه یک فراکسیون 12 نفره را به طور کامل معرفی کند و یا تنها برای اعضای اصلی هیات رئیسه نامزدهای خود را معرفی کنند. هنوز این مورد قطعیت پیدا نکرده و در آینده نزدیک مشخص می‌شود. در خصوص ائتلاف حقیقت این است که من خبر دقیقی ندارم اما کارگروه‌هایی از فراکسیون‌های مختلف در این خصوص با هم مذاکرات و جلساتی داشته‌اند اما اینکه این ائتلاف در چه رده‌هایی نتیجه می‌دهد هنوز مشخص نیست.

به اعتقاد برخی نمایندگان ائتلاف نمی‌تواند پاسخگوی مواضع قاطع فراکسیون‌ها باشد و به اهداف فراکسیون لطمه وارد می‌کند. آیا بدون ائتلاف می‌توان به اهداف مد‌نظر دست‌ یافت؟

در ساختار همه پارلمان‌ها ائتلاف وجود دارد مگر اینکه یک فراکسیون اکثریت مطلق مجلس را به خود اختصاص داده باشد و به طور مثال اگر 290 نماینده در مجلس حضور دارند تعداد حدود 150 نفر آن از یک فراکسیون باشند. در شرایط فعلی هیچ‌کدام از فراکسیون‌های حاضر در مجلس اکثریت مطلق را دارا نیستند. فراکسیون امید اکثریت مجلس را به خود اختصاص داده اما اکثریت مطلق نیست در صورتی که بر اساس آئین نامه داخلی مجلس، رئیس باید با رأی نصف به علاوه یک مجلس انتخاب شود. اعتقاد شخصی من این است که فراکسیون‌های سیاسی باید اعلام موضع کنند و لیست مخصوص خود را داشته باشند اما به هر حال انتخابات همیشه همراه ریسک است. بر همین اساس این احتمال وجود دارد که یک فراکسیون با دیگر فراکسیون‌ها، نمایندگان مستقل و نمایندگانی که عضو هیچ فراکسیونی نیستند ائتلافی صورت دهد و رأی اکثریت را به خود و نامزد مد نظر خود اختصاص دهد. بنابراین در انتخابات هیات رئیسه هر احتمالی امکان پذیر است.

گفته می‌شود فراکسیون امید مصمم است در انتخابات هیات رئیسه با تاثیرگذاری بیشتری و با هدف تغییر در ترکیب هیات رئیسه وارد شود. در مجموع به نظر شما احتمال تغییر در ساختار هیات رئیسه پس از انتخابات تا چه حد امکان‌پذیر است؟

در صحبت‌هایی که من با نمایندگان مختلف داشتم همه اعتقاد داشتند که مجلس نیاز به یک تغییر اساسی دارد. البته تاکید می‌کنم این سخن نمایندگان مختلف است نه فراکسیون‌ها. اعتقاد اکثر نمایندگان مجلس بر این است که هیات رئیسه فعلی مجلس در طول 2 سال گذشته نمره قابل قبولی کسب نکرده است. نمایندگان در سال‌های گذشته به‌اندازه امروز نسبت به یکدیگر شناخت کافی نداشتند. در مجلس دهم تقریبا 60 درصد نمایندگان مجلس جدیدالورود بودند و مدت زمانی صرف شناخت از یکدیگر کردند ضمن اینکه برای همه نمایندگان اقتدار مجلس مساله مهمی تلقی می‌شود و همه نمایندگان خواهان اقتدار جایگاه مجلس در میان دیگر قوا هستند. با توجه به این موضوع اینکه ما در آینده شاهد یک تغییر محسوس در مجلس باشیم زیاد است. در طول سنوات گذشته در زمان انتخابات هیات رئیسه و انتخاب رئیس مجلس همواره صحبت‌هایی مطرح می‌شد اما در این دوره این مساله بسیار جدی در حال پیگیری است و اگر یک اجماع کلی برای تغییرات اساسی در هیات رئیسه به وجود آید در واقع اتفاق تازه‌ای در طول این چند سال محسوب شده چرا که تا امروز سابقه نداشته که 3 فراکسیون اصلی مجلس همزمان سه کاندیدا برای ریاست مجلس در نظر داشته باشند. فراکسیون امید هم تنها در دور اول در مقابل لاریجانی کاندیدا معرفی کرده بود و در دوره‌های بعدی آقای لاریجانی تنها نامزد ریاست مجلس بودند اما در این دور انتخابات هر فراکسیون نامزد مورد نظر خود را برای ریاست مجلس معرفی خواهد کرد.

آیا تا این لحظه فراکسیون امید در خصوص نامزدی آقای عارف برای ریاست مجلس به اجماع رسیده است؟

من از طرف فراکسیون نمی‌توانم صحبت کنم یا نظر بدهم اما به نظر می‌رسد اگر روند فعلی فراکسیون‌ها ادامه پیدا کند و تغییری صورت نگیرد، در این انتخابات آقای عارف رقیب نداشته باشد.

آیا آقای عارف برای حضور در انتخابات هیات رئیسه اعلام آمادگی کرده‌اند؟

پیرو صحبت‌هایی که من با وی داشتم، آقای عارف گفتند که تابع نظر جمع هستند و هرتصمیمی را که در فراکسیون گرفته بشود، می‌پذیرد.

برخی از نمایندگان فراکسیون امید پیرامون معرفی ایشان به عنوان نامزد ریاست مجلس با قاطعیت صحبت نمی‌کنند و اعتقاد دارند آقای عارف در کار تشکیلاتی ضعیف عمل می‌کنند. با این وجود آیا احتمال دارد با نظر اکثریت فراکسیون آقای عارف به عنوان نامزد ریاست مجلس معرفی شود؟

پیش از این هم اشاره کردم که اگر قرار باشد شخصی به عنوان نامزد ریاست مجلس از طرف فراکسیون امید معرفی شود به طور قطع آقای عارف معرفی خواهد شد و اعتقاد دارم در شرایط فعلی کسی نمی‌تواند با او برای ریاست مجلس رقابت کند.

در روزهای اخیر و با داغ شدن دوباره بحث برجام، شاهد برخی واکنش‌ها، اظهارنظرها و حرکات خاص از طرف پایداری‌چی‌ها در مجلس بودیم که بازتاب خوبی در رسانه‌ها نداشت. اینگونه رفتارها را در خانه ملت چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من به عنوان یکی از قدیمی‌ترین نمایندگان مجلس که دوره‌های مختلفی در خانه ملت حضور داشته است هنوز علت اصلی این رفتارها را متوجه نشده‌ام. این یک موضوع روشن است که در مساله برجام، دولت به تنهایی نه تصمیم ‌گیرنده بود نه قادر بود بدون اجازه حاکمیت برجام را امضا کند. اما برخی سعی می‌کنند از این موضوع برای تضعیف دولت استفاده کنند. عده‌ای فراموش کرده‌اند که برجام در مجلس نهم تایید و تصویب شد که اکثریت آن از نمایندگان اصول‌گرا تشکیل شده بود. به نظر من این رسم جوانمردی نیست که تنها در صورتی که یک موضوع منافع دارد از آن حمایت کنیم و وقتی احساس شد منفعتی برای ما ندارد منافع دیگران را هم به خطر بیندازیم. ارزیابی من از برجام این است که این موضوع یک پیروزی برای جمهوری اسلامی بود و دشمنان ایران از اینکه ایران بتواند به اهداف خود برسد بسیار عصبانی بودند. اگر بخواهیم بدون اغراض به موضوع نگاه کنیم میفهمیم که برجام برای کشور ما دستاورد بزرگی بود چرا که خشم دشمنان ما را به همراه داشت و این یک نشانه خوب است. وقتی دشمنان از برجام عصبانی شدند به این معنی است که ما در مسیر درست قرار داریم. نگاه کنید ببینید چه کسانی از برجام ناراحت هستند. غیر از این است که نتانیاهو و رژیم صهیونیستی از طرف، عربستان سعودی و کشورهای مرتجع عربی از طرف دیگر ناراحتی خود را بارها از این توافق‌نامه اظهار کرده‌اند و با روی کار آمدن ترامپ تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا او را مجاب کنند از برجام خارج شود؟ پس از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام هم اولین کسی که به ترامپ تبریک گفت، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود. این سوال در افکار عمومی مطرح می‌شود برجامی که در داخل کشور تا این حد درباره آن مخالفت می‌کردند اگر به ضرر ایران و نفع آمریکا بوده است؛ چرا آمریکا از آن خارج شده و عربستان که رقیب ما در منطقه است تا این حد از خروج آمریکا از برجام خوشحال است؟

با توجه به مخالفت‌ها و کارشکنی‌هایی که از جانب برخی عناصر داخلی و دشمنان خارجی همچون ائتلاف عربی-عبری در خصوص تداوم برجام صورت می‌گیرد، به نظرشما اتخاذ چه سیاستی می‌تواند منافع ملی را در چارچوب برجام حفظ نماید؟

در حال حاضر هم سران حاکمیت و نظام درباره برجام تصمیم گرفتند که اگر سایر اعضای این توافق بین‌المللی به تعهدشان عمل کنند در برجام بمانیم. این تصمیم نظام و حاکمیت است و تصمیم ظریف و دولت به تنهایی نیست. این یک مساله روشن است که ما از گذشته تا به امروز هیچ‌گاه به دنبال سلاح هسته‌ای نبوده‌ایم و نخواهیم بود و آژانس انرژی اتمی هم بارها بر این نکته اشاره داشته است که فعالیت‌های هسته‌ای ایران در چارچوب معاهده ان پی تی صورت می‌گیرد. بنابراین ما فعالیت نظامی در حوزه هسته‌ای نداشته‌ایم که به خاطر برجام آن را متوقف کرده‌ باشیم. اما دشمنان تلاش داشتند به هر نحوی از این موضوع برای محدود کردن ایران استفاده کنند در حالی که برجام توانست جلوی اقدامات دشمنان را بگیرد ضمن آنکه تحقیقات هسته‌ای همچنان ادامه دارد و غنی سازی اورانیوم توسط ایران در سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است. دوستان باید مواظب باشند در زمین دشمن بازی نکنند و به خاطر مسائل جناحی و مخالفت با دولت، در جبهه دشمنان مملکت قرار نگیرند. به نظر من اگر دوستانی که امروز به دلایل مختلف به دولت حمله می‌کنند، منافع ملی را در نظر داشته باشند و برای منفعت مردم و کشور ارزش قائل شوند، به طور حتم دست از اینگونه رفتارها بر می‌دارند. در شرایط فعلی و با توجه به عهدشکنی آمریکا تداوم برجام با دیگر کشورهای طرف توافق ادامه دارد اما نگاه آن کشورها نیز به داخل کشور ما است. به طور حتم اقدامات و واکنش‌های داخلی بسیار می‌تواند در سرنوشت برجام تاثیرگذار باشد.

بعد از پیروزی سال گذشته دولت تدبیر و امید ما شاهد یکسری رویدادهای دومینو وار بودیم که با هدف تضعیف دولت و شکست رئیس‌جمهور در تحقق وعده‌های انتخاباتی‌اش در جریان است و این موضوع دستمایه برخی انتقادات تند نسبت به دولت شده است. ارزیابی شما پیرامون این رویدادها چیست؟

شاید بعضی از دوستان ما به این مساله فکر نمی‌کنند که برخی اقدامات به ضرر منافع ملی است. شاید هم ما تشخیص درستی از منافع ملی نداریم! در سال‌های گذشته به دلیل اقداماتی که برخی دولت‌ها داشتند، یک اجماع بین‌المللی علیه ایران شکل گرفت و حتی این اقدامات کار را به جایی رساند که پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود. برجام توانست این اجماع بین‌المللی را که بر علیه کشور ما بود از بین ببرد. نمی‌دانم چرا عده‌ای زحمات دولت و تیم مذاکره کننده را نادیده می‌گیرند. در این میان مشکلات اقتصادی و برخی دیگر از مسائل سیاسی و اجتماعی وجود دارد که ما هم به آن انتقاد داریم و انتقاد خود را به دولت اعلام می‌کنیم اما درست نیست که از هر موضوعی برای ضربه زدن به دولت در جهت اهداف سیاسی و بدون در نظر داشتن منافع ملی استفاده کرد.

برخی از نمایندگان در ماه‌های اخیر انتقادات تندی نسبت به دولت داشتند و این انتقادات را به بدترین وجه ممکن و با تندترین جملات در محافل اظهار می‌دارند. این نوع انتقاد به نظر شما چه پیامدهایی خواهد داشت؟

هنوز عده‌ای از دوستان تفاوت نقد منصفانه با نقد مغرضانه را نمی‌دانند. همانطور که اشاره کردم ما هم در بسیاری از موارد به عملکرد دولت انتقاد داریم به خصوص در بحث اقتصادی و عملکرد تیم اقتصادی دولت. اما باید در نظر داشت که نقد تاثیرگذار انتقادی است که با هدف سازندگی بیان شود نه با هدف تخریب. نمی‌شود برای مقاصد سیاسی خود همه چیز را سیاه نشان داد و باید کمی در انتقادهای خود جانب انصاف را رعایت کنیم.

در یک سال گذشته برخی از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب نیز انتقادات زیادی به رفتار دولت داشته‌اند. با انتشار این انتقادات برخی از چهره‌های دلواپس اظهار داشته‌اند که با تداوم چنین روندی به طور قطع جناح پیروز مجلس یازدهم و انتخابات 1400 ریاست جمهوری آنان خواهند بود. نظر شما در این خصوص چیست؟

من این موضوع را قبول ندارم و اعتقاد دارم اگر دوستان اصلاح‌طلب ما مواظب اظهارات خود باشند و در زمین رقیب بازی نکنند به طور حتم چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. افکار عمومی به خوبی در جریان است که آقای روحانی یک چهره اصلاح‌طلب نبود. بلکه یک شخصیت اصولگرا بود که رویه اعتدال را برگزید. در شرایطی که بسیاری از چهره‌ای شاخص اصلاح‌طلبی به دلایل خاص موفق به شرکت در انتخابات نشدند، بهترین گزینه آقای روحانی بود که به عنوان اعتدال گرا در عرصه انتخابات حاضر شد. بنابراین نمی‌توان گفت که عملکرد روحانی را مردم به حساب اصلاح‌طلبان بگذارند.

برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب بر این عقیده هستند که به دلیل حمایت‌هایی که اصلاح‌طلبان از روحانی در زمان انتخابات کردند، در صورت عدم توفیق دولت تدبیر، ترکش‌های این ناکامی به بدنه اصلاحات وارد می‌شود و این جریان آسیب می‌بیند. به نظر شما چنین مساله ای امکان‌پذیر است؟

بله اگر نگاه جامعه به دولت روحانی بر این مبنا باشد که دولت روحانی یک دولت اصلاح‌طلب است به طور حتم از این بابت آسیب خواهیم دید. من اعتقاد دارم نسل‌ جوان کشور به سطح بالایی از آگاهی رسیده که واقعیت‌ها را تشخیص دهد. این یک حقیقت است که در وضعیتی که شرایط بر ما تحمیل کرده است انتخاب آقای روحانی و حمایت از او بهترین گزینه برای اصلاح‌طلبان بوده و هست. از این رو اعتقاد دارم جامعه تلاش‌ جریان اصلاحات را به خوبی می‌بیند و به شرایطی که بر ما حاکم شده به خوبی واقف است و به همین دلیل پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان از این بابت در امان است و آسیب نمی‌بیند.

به نظر شما در چنین شرایطی وظیفه احزاب اصلاح‌طلب برای آینده سازی این جریان تاثیرگذار سیاسی چیست؟

من اعتقاد دارم احزاب اصلاح‌طلب می‌بایست مواضع خود را به طور کامل مشخص کنند و نسبت به آگاه‌سازی جامعه اقدام کنند. در انتخابات ریاست جمهوری توانستیم با ائتلاف پیروز شویم اما باید در نظر داشته باشیم که جریان‌های سیاسی نباید از مواضع خود کوتاه بیایند چرا که باعث تضعیف پایگاه اجتماعی آنان می‌شود. احزاب باید تحرک بیشتری از خود نشان دهند و همواره در طول سال به طور فعال در جامعه حضور داشته باشند و فعالیت‌های خود را منحصر به ایام انتخابات نکنند. نکته دیگر اینکه احزاب باید نسبت به پرورش نسل‌های بعدی خود اهتمام بیشتری بورزند و به تربیت نیروهای جوان اهمیت دهند تا بقای خود را تضمین کنند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید