برجام در آستانه «مرگ تدریجی»

    کد خبر :275482

یک کارشناس مسائل بین المللی به بررسی چالش پیش روی توافق هسته ای ایران در دولت جنگ طلب ترامپ پرداخته است.
با به قدرت رسیدن روحانی در ایران، فضای متفاوتی را بین ایران و امریکا شاهد بودیم، فضایی که در نهایت به شکل گیری برجام آنهم پس از کش و قوس فراوان و مذاکراتی نفس گیر منتهی شد. اما دوباره با تغییر حکومت در امریکا این فضا تغییر پیدا کرد و ترامپ عزم خود را جزم کرد که برجام را لغو کند. آیا این افراد هستند که روابط بین دو کشور را شکل می دهند؟ چرا بین ایران و امریکا منافع بدون تغییر فارغ از تغییر افراد وجود ندارد؟ چه شد که به اینجا رسیدیم؟

در این باره محمدعلی هژبری کارشناس مسائل بین المللی در گفت و گو با نامه نیوز گفت: دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا در راستای عمل به وعده های انتخاباتی اش، روز جمعه ۲۰ اکتبر ۲۰۱۷( ۲۱ مهر ۱۳۹۶)، استراتژی جدید واشنگتن علیه جمهوری اسلامی ایران و برجام را اعلام کرد.

ترامپ با اعلام اینکه، ایران با ازمایشهای موشکی و سیاستهای منطقه ای و نقض حقوق بشر، جسم و روح برجام را نقض کرده است، از کنگره خواست که در مورد خروج از برجام یا اصلاح ان، تصمیم گیری کند. اگر باراک اوباما، برجام را به عنوان مهم ترین “توافق کنترل تسلیحاتِ قرن” در قالب یک فرمانِ اجرایی میدانست، ترامپ با معاهده ی چندجانبه تلقی کردن ان، کنگره را به روند تصمیم گیری وارد کرد.

وی در پاسخ به این سوال که «در یک دوره ترامپ برجام را به کنگره ارجاع داد. دلیل این موضوع چه بود و چرا نتیجه ای از آن بدست نیامد؟»، گفت: با اعلام عدم پایبندی ایران به توافق هسته ای از سوی ترامپ، بنا به قانون، کنگره دو ماه فرصت داشت که در مورد بازگرداندن تحریمهای هسته ای تصمیم گرفته یا قانونی برای تشدید نظارت بر برجام و فشار بر تهران، تصویب کند. رویکرد ترامپ، با اعتراض سران قدرتهای اروپایی و اعضای برجام روبرو شد. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در واکنشی قاطعانه اعلام کرد که ” برجام یک توافق دوجانبه نیست و به هیچ کشوری تعلق ندارد.رئیس جمهور هیچ کشوری نمیتواند به ان پایان دهد.”

به تعبیر بهتر بهانه ای برای خروج از برجام وجود نداشت.چرا که تا به امروز ۱۰ بار آژانس بین المللی انرژی اتمی، پایبندی تهران به تعهدات برجام را تایید کرده است.

اما باید گفت که برخی از تحلیلگران جهان و حتی کارشناسان کشورمان، همان روزهای شکل گیری توافق برجام، خطراتِ احتمالی آن را گوشزد کرده و این توافق را معاهده ای با عمر اندک و با دولت فعلی امریکا(دولت باراک اوباما )توصیف میکردند.به این ترتیب که دولت بعدی ایالات متحده، میتواند توافق برجام را منحل کند.

«به نظرتان برجام توافقی حقوقی است یا سیاسی؟ می توان با خروج امریکا از آن واکنشی حقوقی داشت؟»؛ این سوالی بود که هژپری در پاسخ به آن اظهار داشت: اگر چه برجام سندی است که ذیل قطعنامه مصوب و الزامی ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، امضا شده است و تعهد و بارِ سیاسی و دیپلماتیک برای امضاکنندگان دارد،اما همین توافق، خروج و عهدشکنی طرفین را پیش بینی کرده است.به تعبیر دکتر محمدجواد ظریف، “هر سطر و کلمه برجام بر اساس بدبینی و بی اعتمادی متقابل نوشته شده است.” جمهوری اسلامی ایران،در همان روزهای اول توافق، با کارشکنی و تحریمهای امریکا روبرو شد.در اولین روزِ اجرای برجام- دی ماه ۹۴- وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیه‌ای از افزودن نام شرکت‌ها و افراد جدید به فهرست تحریم‌های ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد.این تحریم‌ها قرار بود دو هفته قبل اعمال شوند، اما واشنگتن به دلیل آنچه نگرانی از بر هم خوردن توافق تبادل زندانیان اعلام شد،از آنها عقب‌نشینی کرد. تحریم‌های جدید در آن مقطع و در دولت اوباما در حالی اعلام شد که هواپیمای حامل زندانیان آمریکایی(طبق توافق تبادل زندانیان با دولت روحانی)در اسمان کشور بیگانه بوده و ساعتی قبل از آن، ایران را ترک کرده بود. دولت اوباما هم با این توصیف که برجام فقط یک توافق مرتبط با هسته ای است، در همان دی ماه ۹۴، دو میلیارد دلار اموال بلوکه شده ایران در بانکهای نیویورک را به عنوان “پرداخت به قربانیان تروریزم “و به بهانه نقش ایران در بمب گذاری مقر نظامیان امریکایی در بیروت(۱۹۸۳) و انفجار برجهای الخبر عربستان( ۱۹۹۶) غارت کرد.

اوباما قانون تحریمیِ آیسا و تحریم سوئیفت را تمدید و قانون “محدودیت ویزا برای سفرکنندگان به کشورهای خاص از جمله ایران ” را تصویب کرد. البته این طرح در مجلس نمایندگان امریکا و با ۴۰۷ رای مثبت و تنها در برابر ۱۹ رای منفی به تصویب رسیده بود. لذا تحریمها و فشارهای غیرهسته ای حتی در دوران اوباما، مانع بهره مندی کامل ایران از مزایای اقتصادی برجام، شد. البته نمیتوان مُنکر بهره مندی ایران از مزایای برجام در زمینه ی سیاسی و امنیتی، شد.

این کارشناس مسائل بین الملل در پاسخ به این سوال که «گفته می شود برجام خود بخود با مسائل و فعالیتهای منطقه ای گره خورده است؟ به نظرتان این مسئله جایگاه ایران در منطقه را افزایش داده یا جایگاهی بدتر نسبت به گذشته ایجاد شده است؟» خاطرنشان کرد: در بسیاری از مواقع، توافق برجام بصورت مانعِ جدی در اجماع و وحدتِ قطبهای قدرت علیه جمهوری اسلامی ایران عمل کرده است. بازیگری و فعالیتهای سه سال اخیر ایران در سوریه، عراق و یمن بوسیله برجام و پشت بند آن یعنی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، با مانع جدی روبرو نشده است.

حال که فعالیتهای منطقه ای ایران به بار نشسته و شاهد شکست داعش در عراق و سوریه و نفوذ ایران در این کشورها بوده و معارضین و نیروهای تحت حمایت عبری-عربی- غربی در سرنگونی نظام بشار اسد، به نتیجه نرسیده اند، از نقض روح برجام میگویند.به همان، تعبیرِ باراک اوباما از این واژه می رسیم.اوباما در فروردین ۹۵(مارس ۲۰۱۶)،روح برجام را ” تغییر رفتار ایران” نامید.

شاید این جمله ی تاریخی «‌جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا در دی ماه ۹۵ و در روزهای پایانی حضور در کابینه، روشنگر باشد. کِری در یادداشتی عنوان کرد:«مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هسته‌ای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانی‌ها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند.»

این پروژه در دوره ترامپ، با نقش پررنگ کنگره پیگیری شد. اما با توجه به عدم وجود اجماع در کنگره و کابینه علیه برجام، طرح ” کاتن- کورکر” مبنی بر افزایش توانایی نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی و محدودیتهای بیشتر برای چرخش سانترفیوژهای پیشرفته ایران، بازگشت خودکار این محدودیتها و ضرورت اجازه بازرسی از تاسیسات نظامی و تحقیقاتی ایران، به نتیجه نرسید.

هژپی در پاسخ به این سوال که «در حال حاضر با چه شرایطی روبرو هستیم؟ اروپایی ها چه گامی خواهند برداشت؟» گفت: ترامپ ۲۲ دی ماه ۹۶( ۱۲ ژانویه ۲۰۱۸) هنگام تعلیق تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران طبق تعهدات کشورش در برجام به کشورهای اروپایی‌ فرصت داد تا فرارسیدن موعد بعدی تعلیق تحریم‌ها در ۱۲۰ روز آینده، معایب این توافق را برطرف کنند.وی به کشورهای اروپایی هشدار داد در صورت عدم برطرف شدن معایب، این آخرین باراست که تعلیق تحریم‌ها علیه ایران را تمدید می‌کند.

در واقع بعد از پاس کاریهای متعدد برجام در کنگره و کاخ سفید، توپ به زمینِ متحدان اروپایی واشنگتن بازگشته است. حال که کنگره، از فرصتی که برایش ایجاد شده بود تا به تعبیر نیکی هیلی،”توافق اتمی با ایران را از دنیایی فانتزی که دولت اوباما ایجاد کرد به دنیای واقعی نشان دهد”،این مسئولیت به امضاکنندگان برجام، واگذار شد.حال دیگر از مواضع قاطع موگرینی در حمایت از برجام خبری نیست!

از طرفی تعییرات مهمی در کابینه ترامپ صورت گرفته است.افرادی که مخالف خروج امریکا از برجام بوده اند، دیگر سرکار نیستند و تیم ضدایرانی ترامپ، با حضور جان بولتون در سمت مشاورامنیت ملی و مایک پمپئو در سمت وزیر امور خارجه،تکمیل شده است.از حامیان حفظ برجام، فقط جیمز متیس وزیر دفاع در کابینه ی ترامپ باقی مانده است که در مواضع ضدایرانی او هم شکی نیست.لذا تغییرات اخیر در تیم امنیت ملی کاخ سفید،کفّه را به شکل قاطعانه ای به سمت تمایل ترامپ به لغو برجام سنگین کرده است.

دونالد ترامپ،خواستار بازنگری و اصلاح سه یا چهار محور مهم برجام، از سوی متحدین اروپایی اش است.محورهایی که تغییر انها‌،به معنای نابودی کل برجام است. به تعبیر بهتر، خروج امریکا از برجام و تغییر محورهای درخواستی ترامپ،هر دو به یک نتیجه منجر میشود.

ترامپ، برنامه موشک‌های بالستیک جمهوری اسلامی ایران، فعالیت‌های بی‌ثبات کننده تهران در منطقه،به ویژه در سوریه و یمن و محدودیت زمانی برای توقف غنی‌سازی اورانیوم را که در برجام قید شده است(بندغروب) نقایصی می‌داند که بدون اصلاح آنها،منافع امریکا و به تعبیر او منافع جهان تامین نمیشود.

او همچنین روز جمعه( ۴ می ۲۰۱۸) در جواب به سناریوهای محتمل ایران و مواضع مسئولین ایرانی، عنوان کرد: ” به جمهوری اسلامی ایران اجازه نخواهم داد در صورت خروج آمریکا از توافق اتمی،فعالیت برای تولید سلاح اتمی را از سر بگیرد.”

شاید تعبیر رهبر انقلاب،تندترین رویکرد تهران در رابطه با اصل خروج امریکا باشد:”اگر امریکا بخواهد،برجام را پاره کند،ما آن را آتش می زنیم.”

«آیا می توان به اروپایی ها امیدوار بود؟» هژبری در پاسخ به این سوال اذعان کرد: بنظر می رسد نباید امیدی به موضع مقتدرانه اروپا در مقابل ترامپ و رویکرد واشنگتن داشت.

امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه در اولین سفر رسمی به امریکا،با ترامپ در خصوص برجام،فعالیت های منطقه ای ایران، موضوع کره شمالی، روسیه و سوریه بحث و گفتگو کرد.

آنچه درباره امانوئل مکرون در طول یک سال ریاست جمهوری اش می توان گفت این است که وی در این مدت نتوانسته است سیاست خارجی مستقلی را برای فرانسه بازتعریف کند.امری که در همراهی مکرون با ترامپ در مساله سوریه به عنوان بهترین متحد آمریکا در این زمینه و همراهی وی با انگلیس در موضوع مسمویت جاسوس روسیه مشاهده شد.هر چند مکرون در دوران مبارزات انتخابات ریاست جمهوری تلاش کرده بود خود را در مسیر گل – میتران نشان دهد و به نوعی از فرانسوا اولاند و نیکلا سارکوزی متمایز نشان دهد اما در طول یک سال گذشته مجبور بوده است به عنوان قدرتی متوسط با قدرتهای بزرگتر همراه شود.جدیدترین نشانه این مدعا، مشارکت در حمله موشکی به سوریه است که بر خلاف انتقادهایش در طول مبارزات انتخاباتی از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و حمله به لیبی در دوره ریاست جمهوری سارکوزی صورت گرفت.

شاید مساله برگزیت و خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، فرصت مناسبی است تا پاریس با بازیگری در تحولات خاورمیانه خاصه موضوع برجام، به بازیگر اول اتحادیه اروپا، تبدیل شود‌.بی شک برلین هم در این رقابت نمیخواهد عقب بنشیند.از این رو، بعد از سفر مکرون، شاهد سفر انگلا مرکل صدراعظم المان به واشنگتن بودیم.موردی از رسانه های غربی درز کرده است این است که موضوع برجام در اولویت گفتگوی مرکل با ترامپ نبوده است.

رئیس جمهوری فرانسه هم در سخنرانی خود در کنگره امریکا،اعلام کرد: ” با رئیس جمهور ترامپ پیشتر درباره این صحبت کردم که باید درباره بی ثبات سازی ایران در منطقه و برنامه موشکی آنها تلاش کنیم و فشار بیاوریم اما برنامه هسته ای باید اجرا شود.”

فرانسه برای اینکه واشنگتن را برای ماندن در توافق، ترغیب کند، فشار در موضوع غیرهسته ای و همچنین رایزنی در مورد مذاکرات موشکی را مطرح میکند.بنظر می رسد ترامپ و مکرون به توافقی در این باره دست یافته اند.از این رو مکرون بیان میکند: “درباره ایران، هدف ما روشن است. جمهوری اسلامی ایران هرگز نباید به سلاح اتمی دست بیابد. نه الان، نه در ده سال، و نه بعد. هرگز! ”

در مورد موضع سایر کشورهای اروپایی هم باید گفت برخی کشورها همچون اسپانیا،سوئد،اتریش و ایتالیا که ماه گذشته در برابر پیشنهاد بریتانیا، فرانسه و آلمان مقاومت کرده بودند، برای وضع تحریم‌های جدید بر تهران به اکثریت اعضای اتحادیه پیوسته‌اند. بی شک بسیاری از تحولات منطقه، همچون حلقه های یک زنجیر، باهم در ارتباط بوده و اجماع علیه سیاستهای تهران را آسانتر کرده اند. یکی از این تحولات، ادعای حمله شیمیایی به دوما-سوریه در ۷ اوریل ۲۰۱۸ بود.

با توجه به وجود مخالفان دولت بشار اسد در این منطقه، انگشت اتهام غرب به سوی دولت بشار اسد و حامیان خارجی اش از جمله ایران و روسیه نشانه رفت.

شانتاژ خبری رسانه های غربی در موضوع حمله شیمیایی به دوما و واکنش هیجانی و تند محور غربی در حمله به پایگاه های نظامی ایران، حزب الله لبنان و دولت سوریه، حتی قبل از اعلام نظر بازرسان سازمان منع تسلیحات شیمیایی یا بازرسان سازمان ملل‌، از مقاومت این کشورها در برابر طرح تحریم‌ تهران کاسته‌ است.

این کارشناس بین اللمل در پاسخ به این سوال که «فعالیت اسرائیل در منطقه شدت بسیاری پیدا کرده است. به نظرتان اگر برجام لغو شود خطر تنش در منطقه افزایش نمی یابد؟» اظهار کرد: نکته مهم اینکه، حملات اخیر امریکا و اسرائیل با علم به این است که تهران برای جلب نظر کشورهای غربی و برای اینکه بهانه ای برای خروج امریکا از برجام و تشدید تحریمهای غیرهسته ای فراهم نکند، تلافی تهاجم رژیم صهیونیستی را حداقل به تعویق خواهد انداخت.

تحولات اخیر در شبه جزیره کره و دیدار تاریخی “کیم جونگ اون” رهبر کره شمالی و “مون جائه این” رئیس جمهور کره جنوبی( ۲۷ اوریل- ۷ اردیبهشت) در مرز دو کشور در روستای پانمنجوم و اعلام پیش دستی پیونگ یانگ به خلع سلاح اتمی کره و عاری سازی اتمی منطقه شبه جزیره، و قولِ جونگ اون به تخریب سایت اتمی و زیرزمینی معروف «پونگی یری» در شمال شرقی آن کشور که شش آزمایش اتمی کره شمالی در ان انجام شده است و تعهد به دعوت از کارشناسان و ناظران جهانی طی هفته های اتی، ایران را در موضع ضعیف تر قرار میدهد.

نکته دیگر اینکه؛ امریکا و متحدان غربی اش به این نتیجه می رسند که تحریمهای فلج کننده، قابلیت تغییر رفتار تحریم شونده را در بلند مدت دارد.از طرفی، اگر ماه ها و هفته های گذشته از این صحبت میشد که خروج امریکا از برجام، سبب بی اعتمادی بیشتر پیونگ یانگ به این کشور شده و جونگ اون را از توافق با امریکا دور می سازد، ایده خلع سلاح اتمی کره، ان هم بدون پیش شرط، دست امریکا را برای خروج احتمالی از برجام و حتی فشار برای اصلاح ان را باز میگذارد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید