10 سال است مرتکب جرم می‌شوم

    کد خبر :237105

دبیر علمی دوازدهمین جشنواره شعر فجر گفت: محتوا برای داوران مهم است و اینطور نیست که سلیقه‌ها دور از فضای علمیِ شعر و ادبیات باشد.
دوازدهمین دوره جشنواره شعر فجر به خط پایان رسید و برگزیدگان معرفی شدند و جایزه دریافت کردند، اما هنوز اعتراضات و صحبت‌هایی درباره نوع داوری و پالایش آثار در میان شرکت کنندگان و صاحب نظران وجود دارد؛ در این باره گفتگویی کردیم با جواد محقق از مشاهیر حوزه فرهنگ و ادبیات که سالهاست به عنوان دبیر جشنواره‌های فرهنگی فعالیت می‌کند. این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

شما جشنواره شعر فجر را مرکز زدایی کردید و برخلاف جشنواره‌هایی چون فیلم، تئائر و موسیقی که درون تهران برگزار می‌شود، این جشنواره را به جاهای مختلف کشور انتقال دادید. این ایده از کجا شکل گرفت و چه مزایایی داشت؟

جشنواره را علاوه بر تهران، در مشهد و تبریز هم برگزار کردیم و هر سال در یک شهر برگزار می شود که شروع امسال با کرمانشاه بود. همچنین در این دوره حدودا ١٠ محفل شعرخوانی در ١٠ استان کشور برگزار کردیم.

امسال در تهران ٣ شب برنامه داشتیم؛ عمدتا محفل جوانان بود و هر شب ٢٠ نفر از جوانان شعرخوانی داشتند که مجموعا به ٦٠ نفر رسیدند. این محافل شعر چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ اجرایی با هم دیگر متفاوت بود؛ مثلا ما محافل ویژه غیره فارسی زبانان نیز در ایران داشتیم.

برخی از دوستان جوان افغانستانی، پاکستانی، هندی و بعضی از کشورهای دیگر که در ایران زندگی می‌کنند به صورت چرخشی در اینجا شعر خوانی کردند. همچنین در محفل طنز که ساله گذشته در ارومیه برگزار شد، برای میرزا حسین کریمی مراغه‌ای بزرگترین شاعر طنز پرداز کشورمان یک جلسه بزرگداشت برگزار کردیم.

کلید کار از کجا خورده شد که به دوازدهمین جشنواره رسیده و داوری ها چطور بود؟

جشنواره شعر فجر دوازده سال پیش با پیشنهاد بعضی از دوستان شاعر از جمله علیرضا قزوه تاسیس شد؛ چرا که دوستان معتقد بودند فیلم، تئاتر و هنرهای تجسمی جشنواره سالانه فجر دارند، در حالی که شعر به عنوان ثروت فرهنگی ما هنوز جشنواره‌ای ندارد. در آن روزگار دوستانی که جشنواره را برگزار کردند، قرار گذاشتند افراد شرکت کننده در این جشنواره تعدادی از آثار خود را برای جشنواره ارسال کنند.

جشنواره با داوری حدود ٣٠ شعر از سراسر کشور جوایز تقدیم می‌شد، تقریبا ٨ دوره به این شکل پیش رفت و به مرور برگزار کننده و کسانی که به نوعی دست اندرکار این جشنواره بودند، متوجه شدند که بهتر است این جشنواره از حالت اشعار تک اثر خارج شده و به انتخاب آثار چاپ نشده تبدیل شود. این کار علت‌های مختلفی داشت؛ ما می‌دیدیم اشعار برگزیدگان منتشر نشده و به صورت دست نویس به جشنواره ارسال می‌شد و اگر کسانی که میخواهند آثار برگزیده را ببینند، داوری کنند، بخوانند و یا تاثیر بپذیرند آثار را در اختیار نداشتند چرا که آثار دست نوشته بوده و فقط برای جشنواره ارسال شده است.

گاهی وقتها کسانی شعرهای افراد دیگری را برای جشنواره می‌فرستادند که هیچ شاعری نمی‌تواند انبوه شعرهای رسیده را که به چندین هزار یا بیش از ١٠ هزار شعر می‌رسید، در ذهن داشته باشد و بداند کدام کار برای آن فرد است یا نیست.

سوم اینکه چهره‌های شناخته شده و صاحب نام در این جشنواره کمتر شرکت می‌کردند، به دلیل اینکه باید با جوان ترهایی که با شوق و ذوق شعر هایشان را به این جشنواره ارسال کردند رقابت کنند؛ طبیعتا عده‌ای از آن ها از ترس رقابت یا شکست در این جشنواره حاضر نشدند اما از این هم نباید غافل شد که بزرگوارانی هم برای میدان دادن در این جشنواره شرکت نکردند.

به هر حال مجموع اینها باعث شد که از ٤ سال پیش با تعدادی از دوستان درباره تغییرات جشنواره تصمیم بگیریم. بعد از واگذاری این جشنواره به بنیاد ادبیات داستانی، بنا بر این شد که این جشنواره را از ارسال تک اثر به ارسال کتاب چاپ شده تبدیل کنیم.

ترکیب هیات داوران هر ساله با اعتراضاتی همراه بوده اما امسال نسبت به دوره‌های گذشته این اعتراضات افزایش داشته؛ چرا همچنان رویه سابق ادامه دارد و تغییری نکرده است؟

مسئله اینجاست که اگر ما بخواهیم تن به این تفکیک بدهیم، شاخه‌ها و رشته‌ها زیاد می‌شود و بعد از این حتی توان آن را هم باید داشته باشیم که در همه شاخه‌ها ورود کنیم چراکه کتاب به اندازه کافی تولید نمی‌شود. مثلا در حوزه شعر سپید و غزل آثار زیاد است و در باقی قالب‌های شعری تولید کم است؛ در این شرایط برگزیدگان نیز متفاوتند. اینجاست که اشکالات و ایرادات وارد می‌شود و ما نمی‌توانیم جایزه‌ها را برای کم یا زیاد بودن تعداد آثار در حوزه‌ها کم و زیاد کنیم.

داوری در حوزه کودک به چه صورت است؟

در حوزه کودک که براساس تخصص داوری می‌شود، تلاشمان بر این بوده که داوری به صورت مباحثه و گفتگو در نشست‌های داوری باشد و آثار را با نگاه تخصصی و از نظر محتوای شعری، ادبی، مدرن و سپید ارزیابی و ارزشیابی کنند. به نظر ما ترکیب بندی داوران ترکیب خوبی بوده و این براساس سالها تخصص شاعری و شناخت آنها از شعر است که می‌توانند درباره آثار قضاوت کنند.

طبیعتا هر رشته‌ای متخصص خود را می‌طلبد؛ همین طور که داور شعر کودک باید با تجربه و زبده باشد که با خواندن حتی قسمتی از یک کتاب متوجه شود کتاب ارزش ورود به مراحل بعدی را دارد یا خیر. این همان مرحله ریزش اولیه کتاب‌هاست که به داوران کمک می‌کند بین چندین هزار کتاب ارسال شده به دبیرخانه جشنواره، آثار را انتخاب کنند و به کارشان سرعت ببخشد.

در مرحله پایانی دو داور دیگر به داوران قبلی اضافه می‌شوند که یکی از آنها دبیر جشنواره است که می‌بایست خود اهل شعر و ادبیات فارسی باشد و نفر دیگر از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها است که می‌بایست در ادبیات فارسی و فرانسوی و رشته‌های مختلف متخصص و خبره کار باشد.

ما لیستی از تجربه این سال ها داوری تهیه می‌کنیم که این‌ داوران در کارشان خوب عمل می‌کنند. برای مثال امسال ما برای داوری جشنواره خیلی کمتر از سال‌های قبل زمان داشتیم ما می‌بایست حدود 5 هزار جلد کتاب را می‌خواندیم، داوری می‌کردیم و به مراحل ریزش اولیه و ثانویه می‌رساندیم. در این شرایط نمی‌توان ریسک کرد، پس باید از داورهایمان مطمئن شویم و این داوران موجود ما از هر نظر نسبت به سابقه قبلی‌شان نشان دادند که برای کار وقت می‌گذارند حتی شده آخر هفته و تعطیلات را در جلسات بنیاد ادبیات داستانی حضور پیدا کرده و به داوری پرداختند.

در جشنواره امسال شعر فجر که در تبریز برگزار شد شاهد یک اتفاق جالب بودیم و آن هم نامزد شدن فرزند شما در بخش حوزه کودک و نوجوان بود که مجری اعلام کرد به دلیل حضور پدر نویسنده در سمت دبیر علمی جشنواره، نویسنده از حضور خود انصراف داده است، نظر شما درباره این اتفاق جالب چیست؟

این بار اول نیست که حامد محقق فرزندم در جشنواره‌ای نامزد و بعد برگزیده می‌شوند، در سال‌های پیش هم شاهد این اتفاق بوده‌ایم. امسال یکی از کتاب‌هایش که در سال 95 چاپ شده بود، در میان داوری‌هایی که صورت پذیرفته بود، وارد شد و بنده نیز در آن داوری‌ها حضور نداشتم. اما در انتها که دبیر علمی برای مرحله پایانی به جمع داوران می‌پیوندد متوجه شده‌ام که نام پسرم در میان نامزدها موجود است که به داوران گفتم به خاطر حرف و حدیث‌هایی که پیش می‌آید از انتخاب‌تان صرف نظر کنید؛ اما آنها به من اعتراض کردند که این حق نویسنده است که وقتی کتابش ارزش محتوایی و برگزیده شدن را دارد، به آن توجه کنیم چه برسد به اینکه پسر چه کسی می‌خواهد باشد.

حامد که از این جریان مطلع شد، در صحبت با من این درخواست را کرد که با انتخاب خود به دلیل پیش نیامدن شائبه و شبهه‌ای از میان نامزدها انصراف دهد.

این کار نمی‌تواند ظلم تلقی شود؟

می‌تواند ظلم باشد، اما شرایط جامعه ما این فرآیند را برنمی‌تابد. ما نخواستیم که با این کار به آن دامن بزنیم و می‌توان گفت بر خلاف همه آقازاده‌ها، این بار از آنور پشت بام افتادن است. من واقعا شخصا اعتراف می‌کنم که این جرم را ده سال است که مرتکب می‌شوم ولی به هرحال وقتی خبر را اعلام کردند من از آن مطلع نبودم و دخالتی نیز در انتخاب او نداشتم. پسرم طی نامه‌ای به جشنواره انصراف خود را اعلام کرد تا در بین هفت کتاب نامزد جایزه سکه‌های طلا نباشد در صورتی که احتمال برگزیده شدن او در میان آن کتاب‌ها نیز بالا بود.

فضای کلی شعر در کشور را چگونه می‌بینید و آیا جشنواره‌ها به روند بهبود کیفیت این فضا کمکی کرده‌اند یا خیر؟

جشنواره‌ها معمولا خوشه چینان پایان فصل هستند؛ خودشان در جریان شعر مستقیما تأثیر زیادی ندارند و فقط در یک دوره زمانی آثار ادبی را بررسی می‌کنند؛ مگر اینکه در دوره زمانی 10 الی 20 سالی که برای جشنواره متصور است، نسبت به نحوه برگزاری و شرایط اجتماعی دگرگونی‌هایی را در عالم شعر به وجود آ‌ورند.

حرف و حدیث‌هایی درباره نحوه داوری‌ها و اعلام برگزیدگان در جشنواره امسال رخ داد، نظر شما نسبت به این واکنش‌ها چیست؟

راجع به داوری‌ها در همه‌جا اعتراض وارد می‌شود. برخی از داوری بهره‌ای نبردند. این یک چیز طبیعی و عمومی است و نمی‌شود به یک جشنواره و یا یک دوره مشخص و یا یک رشته خاص اختصاص داد.

جناب آقای محقق! آیا می‌شود گفت سلیقه داور جشنواره در کنار ارزشیابی‌های فنی و تخصصی که وجود دارد، غالب است و تاثیرگذار؟

بله حتما همینطور است؛ مگر جایی هم هست که سلیقه‌ها اعمال نشود و تاثیر نگذارد؟! بخصوص در هنر، شعر و ادبیات که این موضوع مشهود و دیده می‌شود. می‌توانیم بگوییم که سلیقه در جشنواره شعر فجر نیز حاکم است و در میان بحث‌های علمی، فنی و تخصصی تاثیر خود را می‌گذارد.

اما اینطور نیست که سلیقه‌ها دور از فضای علمیِ شعر و ادبیات باشد و شعریت و محتوا برای داوران مهم است. به خاطر همین سلایق متفاوت نمی‌شود و نظرات کارشناسی و سلیقه هنری هیئت داوری به هم نزدیک و قابل نتیجه و تصمیم گیری است.

برای مثال داورها عوض نمی‌شوند و یک داور از 12 دوره 11 دوره را حضور داشته، چگونه است؟

فکر نمی‌کنم چنین چیزی را داشته باشیم. اگر هم بوده استثنا است، شاید مثلا در یک سال به عنوان داور شعر کودک بوده و در سال بعد داور شعر بزرگسال. داوران جشنواره شعر فجر برخلاف دیگر جشنواره‌هایی که عمدتا توسط دبیر جشنواره انتخاب می‌شوند، توسط هیئت علمی جشنواره انتخاب می‌شود و این درباره جایزه کتاب جلال آل احمد نیز صدق می‌کند.

طبق آئین‌نامه‌ای که بنیاد ادبیات داستانی برای جشنواره تدوین کرده، داوران ما در هر شاخه و رشته فقط 3 نفر هستند. یکی از ایرادهایی که می‌گیرند این است که چرا داور شعر کلاسیک درباره شعر مدرن نظر می‌دهد و ارزیابی می‌کند یا اینکه چگونه می‌شود کسی که غزل را داوری کرده، شعر سپید را نیز داوری می‌کند و پیشنهاد آنها این است که بخش‌ها را تفکیک کنیم. اگر ما بخواهیم جداسازی نماییم و شعر کلاسیک، سپید و نو و مدرن و … جدا شوند، سال بعد نیز همین وضع موجب پیشنهاد و گلایه خواهد بود. پس باید همین راه فعلی را ادامه بدهید تا فردا از تفکیک جزء به جزئی ژانرهای مختلف پرهیز کنید.

حالا شما اگر بخواهید وارد این نوع پیشنهادات جداسازی شوید باید با تعداد داوران زیادی که هرکدام هزینه خود را می‌طلبد، آن هم با بودجه‌ محدود، مواجه شوید.

میزان جوایز جشنواره چقدر است؟

فردی که برگزیده می‌شود، معادل 30 سکه بهار آزادی جایزه می‌گیرد، کسانی هم که به صورت مشترک برگزیده می‌شود، این جایزه برایشان نصف می‌شود.همچنین برگزیدگان تقدیر شده 10 الی 15 سکه جایزه دریافت خواهند کرد.

بعضی از سال‌ها هر سه شاخه برگزیده دارند. بعضی‌از سال‌ها تقدیری است و بستگی به شرایط آن سال و بودجه‌ای که اختصاص یافته، هزینه می‌شود.

در جشنوا‌ره‌های دیگری مثل تئاتر که بطور گروهی نیز فعالیت می‌کنند شاهد هستیم که جوایز خیلی نازل‌تر داده می‌شود مثلا حدود 10 میلیون تومان. اما چگونه است که یک نویسنده یا یک شاعر برای تک اثرش اینقدر می‌تواند جایزه بگیرد؟

ما مبالغ بیشتر از جشنواره شعر فجر نیز داریم؛ مثلا نویسنده برگزیده در جایزه کتاب جلال آل‌احمد 110 سکه بهار آزادی جایزه می‌گیرد، آن هم فقط برای یک کتابش و در برابر کتاب شعر اینها رقمی نیست. حالا عده‌ای نیز معتقدند که در شاخه کودک و نوجوان چرا اینقدر سکه باید هزینه شود، در صورتی که محتوایش خیلی ساده، روان و دم‌دستی است. داوری که شاخه کودک و نوجوان را بررسی می‌کند، متخصص این شاخه است و اعتقاد ما بر این است که ما نمی‌خواهیم به قالب جمله دهیم. بلکه به شعریت شعر و محتوای شعر او ارزش می‌بخشیم.

راهکاری برای برون‌رفت از فضای کمرنگ شعر در جامعه پیشنهاد می‌کنید؟

شعر در روزگاری محمل همه دانش‌های بشری ما بوده است، از فقه و حدیث و زبان‌آموزی گرفته تا فلسفه و منطق. چون هنرهای دیگر و رسانه‌های نوین وجود نداشتند، شعر بار مسئولیت همه آنها را برعهده می‌گرفت. ما که چیزی به نام داستان‌نویسی به معنای امروزی نداشتیم و شعر برای ما همچون داستان بوده است. از داستان‌های لیلی و مجنون گرفته تا شیرین و فرهاد که همه اینها شعر هستند.

امروز داستان به صورت مستقل درآمده و بخشی از مخاطب را به خودش اختصاص داده اما شاخه‌های دیگر مثل تئاتر و سینما با برخورداری از مخاطبان زیادی تنها قسمتی را به خود اختصاص داده‌اند. گسترش علوم و محدودیت‌های دیگری باعث شده از شعر استفاده نشود و در واقع شعر مثل فلسفه تکه تکه شده و هریک از وظایفش را شاخه‌های دیگر به عهده گرفته‌اند، اما با این حال هنوز شعر یکی از دوست‌داشتنی‌ترین هنرها میان مردم است.

درباره ابتکار عمل امسال جشنواره و صدور پیام اختصاصی یکی از مراجع عظام تقلید به جشنواره شعر فجر نیز بفرمایید؟

تاکنون توفیق نداشته ایم که یکی از بزرگان به جشنواره شعر فجر پیامی صادر کنند، اما امسال برای اولین بار از شخص مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت‌الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی که اتفاقا در میان مردم و به خصوص خطه آذربایجان از هواداران و دوستدارانی برخوردار هستند، پیام داشتیم.

این پیام که نشانگر تسلط و تبحر یک عالم فقیه شیعی نسبت به هنر، ادبیات و شعر است، با مقدمه‌ای زیبا از ما می‌خواهد که شعر در خدمت اهداف مقدس به خدمت گرفته شود. بنده شعری از آیت الله سبحانی تاکنون ندیده‌ام اما از علمای بزرگواری همچون آیت الله مکارم شیرازی، علامه جعفری، علامه طباطبایی و علامه حکیمی دیده بودم و این نشان می‌دهد در گذشته شعر در خدمت اهداف مقدس و ابزاری برای بیان مفاهیم متعالی بوده است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید