4 هزار آقازاده‌ تحصیل کرده در انگلیس با ضمانت اشتغال بر‌می‌گردند؛ اما خارجی‌ها نخبگان را جذب می‌کنند

    کد خبر :234616

چندی پیش موجی در شبکه های اجتماعی به راه افتاد که بر اساس آن آقازاده های شاغل در مناصب عالی مدیریتی معرفی می شدند، موضوعی که انتقاداتی را به همراه داشت، اما رفته رفته فراموش شد و دیگر اثری از این مساله در سایت ها و شبکه های اجتماعی ملاحظه نشد، تا اینکه روز گذشته«اکبر ولی‌زاده» استادیار دانشگاه تهران از آمار عجیب تحصیل 4 هزار نفر از فرزندان مسئولان در انگلستان خبرداد.
به گزارش تابناک، این استاد دانشگاه در تحلیل و نقد این موضوع گفته است: یکی از بحران‌های پیش‌‌روی کشور را مسأله آقازاده‌ها دانست و گفت: «تورگینیف» نویسنده شهیر روسی یک رمانی به نام «آشیانه اشراف» نوشته است. در این کتاب بررسی کرده که چرا روسیه تزاری از هم فروپاشید. او در این کتاب بیان می‌کند یک نسلی از اشراف شانس فرصت تحصیلی پیدا کردند و صرفاً مدرک گرفتند اما باسواد نشدند، یعنی سوادی که بتواند تولید ثروت و مسؤولیت کند. آنها فقط دارنده مدرک شدند، اما از دامنه مطالباتشان کم نکردند. برخورداری از مدرک این افراد را دچار مطالبات فزاینده کرد که هم دچار سهم‌خواهی در حوزه مسؤولیت شدند و هم برخورداری از زندگی مرفه که این دو عارضه اکنون رخ داده است. موضوعی که به نظر می رسد در کشور ما هم اکنون به مرحله هشدار رسیده است.
این موضوعات یعنی تحصیلات در یک کشور خارجی به ویژه در کشورهایی که ما بیشترین زاویه را از حیث سیاسی با آنها داریم، به اضافه سهم خواهی برای اخذ موقعیت ها و مناصب مدیریتی عالی در کنار علاقه به برخوداری از زندگی مرفه از سوی برخی آقازاده ها به یکی از تهدیدهایی تبدیل شده است که باید برای مرتفع کردن آن عزم جدی شکل بگیرد تا نظام از این ناحیه ضربه نخورد.
ولی زاده با ارائه توضیحات بیشتری در خصوص رواج پدیده سهم خواهی برخی آقازاده ها در کشور عنوان کرده است که «یک نسلی از آقازاده‌‌ها در ایران وجود دارند که نه سواد خاصی دارند و نه توان مدیریتی، اما خواهان سهم مدیریتی هستند و به مسؤولیت‌های جزئی نیز راضی نیستند. اکنون عده‌ای از آنها برخی از مناصب را گرفته و در سیستم مشغول به کار هستند. یک بدنه عظیمی از آقازاده‌ها در بدنه مدیریتی کشور در حال فعال شدن است که مطالبه‌گر هستند، اما توان مدیریتی ندارند.»

در شرایطی که در برخی آمارها میزان بیکاری در اقشار تحصیل کرده تا 3 برابر آمار موجود در ارتباط با شاخص بیکاری عنوان می شود، اینکه برخی آقازاده ها بدون داشتن هیچگونه تخصص و توان مدیریتی خاصی و صرفا بواسطه آقازاده بودن می توانند با توسل به رانت جایگاهی که دارند نه تنها شاغل شوند، بلکه در موقعیت های شغلی بسیار قابل توجهی قرار بگیرند؛ باید به هوش بود که این مساله تا چه اندازه می تواند اثرات مخرب در اذهان و افکار عمومی برجای بگذارد.
این مساله علاوه بر یاس، سرخوردگی و ناامیدی که در نیروهای انسانی جوان و تحصیلکرده ایجاد می کند و جامعه را از این ناحیه با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد، می تواند به یک مشکل امنیتی هم بدل شده و در برهه های حساسی نظیر نارضایتی های اخیر مردمی که در دی ماه اتفاق افتاد، خود را بروز دهد. چنین موضوعی، چه بسا در شرایط هیجانی اینچنینی مشکلاتی که از این ناحیه ایجاد می شود، اثرات بسیار مخربی در کشور و جامعه از خود برجای بگذارد.
این استاد دانشگاه در تشریح این بحران که قیاس آن را پیشتر با شوری تزاری انجام داده بود، یادآور شده است: «بخشی از این به‌هم‌ریختگی در نظام مدیریتی، تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در ساختار، به خاطر همین آقازاده‌هایی است که در سیستم حضور دارند.» این سخن کاملا بجا و درست است. در برخی موضوعات ما بیش از چهل سال است که برنامه ریزی و اقدام می کنیم، اما هر روز شرایط نسبت به گذشته بهتر که نمی شود هیچ، بلکه در بهترین شرایط به نقطه اول باز می گردیم.
یک بخش بسیار مهم در ارتباط با برنامه ریزی ها، تصمیم گیری و تصمیم سازی های بی سرانجام و نادرست و بهم ریختگی در نظام مدیریتی را باید در اندیشه، افعال، توان مدیریتی، تفکر و اقدامات مدیران جست و جو کرد. وقتی مدیری با واسطه و بدون طی کردن هرگونه مراحل کاری با توصیه و سفارش در رأس کار قرار می گیرد و بخش مهمی از برنامه ریزی ها و اقدامات بر مبنای تجربیات، تفکرات و اقدامات او قرار است پیش برود، خوب نمی توان انتظار نتیجه معقول و حساب شده داشت.
در چنین شرایطی که قرار است کار و اقدام مورد اشاره با درصد کمی استثناء، اگر وضعیت را خزاب تر از شرایط موجود نکند، طبیعتا باعث تحول و پیشرفت شگرفی هم نخواهد شد، بلکه یا اهداف بسیار کوچکی را محقق خواهد کرد و یا اینکه ما را دوباره راهی خانه اولی می کند کار کار از آنجا شروع شده و قرار بوده تحولی در جهت پیشرفت کشور، جامعه و در راستای منافع مردم صورت بگیرد!

اما نکته طلایی سخنان این استادیار دانشگاه تهران اینجاست که او با طرح این سوال که وقتی شما آمار می‌دهید که در انگلیس بیش از ۴هزار آقازاده در حال تحصیل هستند آیا آنها دچار ماندگاری در کشور انگلیس می‌شوند؟ می گوید: «خیر. عمده آقازاده‌ها به کشور بازمی‌گردند و سهم‌خواهی می‌کنند. حضور پررنگ این آقازاده‌ها در ارکان تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی، بحران‌ساز می‌شود. این یکی از مشکلاتی است که در کشور اصلاً دیده نمی‌شود و آن را نقد نمی‌کنند. حتماً باید سازوکاری برای کنترل این پدیده آقازادگی در کشور به وجود بیاید.»

در اینکه پدیده «آقازاده‌گی» بحران ساز است و مشکلات عدیده ای برای کشور در پی خواهد داشت و حتما باید ساز و کاری برای جلوگیری از آن در کشور اندیشیده شود، شکی نیست. در همین گزارش هم خطرات و مشکلاتی که از ناحیه برای کشور ایجاد می شود، بعضا مورد اشاره قرار گرفت، اما نکته مهم آنجاست که گفته شده «4 هزار آقازاده ای که در انگلیس تحصیل می کنند، به کشور بازخواهند گشت!»
طبیعی است که افراد مذکور به پشتوانه رانتی که برای خود متصور هستند و با اطمینان خاطر از اینکه شغل و جایگاه اجتماعی مناسبی ادر کشور انتظار آنها را می کشد به وطن باز می گردند، اما 2 نکته مهم در این بین وجود دارد. اول اینکه کشورهایی نظیر انگلستان و آمریکا بواسطه مشکلاتی که بویژه از حیث ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی ایران دارند، حتی اگر آقازاده ای جزو نحبگان باشد، معمولا حاضر به جذب او نمی شوند تا فرهنگ و تفکر رسوخ داده شده در آن فرد با توجه به منصب مدیریتی قابل پیش بینی برای او، کم کم به بدنه مدیریتی جمهوری اسلامی تزریق شود.
اما نکته دوم این است که اصولا اکثریت قریب به اتفاق آقازاده هایی که در خارج از کشور تحصیل می کنند صرفا به پشتوانه مالی و جایگاهی که دارند توانسته اند به یک دانشگاه خارجی رفته و در آنجا تحصیل کنند. لذا همانطور که ولی زاده استاد دانشگاه تهران گفته است: آنها « نه سواد خاصی دارند و نه توان مدیریتی» چراکه آنچه باعث حضور آنها در یک دانشگاه خارجی شده نه هوش، ذهن و توان علمی آنها، بلکه توان مالی و پشتوانه جایگاهی یا همان آقازاده گی شان بوده است.
بنابر این می توان اینگونه تحلیل کرد که بازگشت این افراد به کشور جدای از اینکه با تصور تصدی یک جایگاه شغلی و اجتماعی بالاست، بنا به عدم درخواست آن کشور خارجی برای جذب چنین تحصیلکرده گانی نیز هست؛ چراکه آنها با پالایش و رصد کاملی که می کنند، همواره به دنبال جذب نخبگان و ژن های برتر از کشور ما هستند، اما اینکه چرا آقازاده ای را نخبه و ژن برتر فرض نمی کنند، سئوالی است که در توصیف «ولی زاده» استاد دانشگاه تهران از 4 هزار آقازاده ای که در انگلیس تحصیل می کنند، می توان آن را یافت.

1
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد
  1. وحید گفت:

    مرگ بر انگلیس به جز آقا زاده ها ی ساکن .
    مرگ بر آمریکا به جز فرزندان سران نظام مقدس جمهوری اسلامی.
    مملکت امام زمان است دیگر

دیدگاهتان را بنویسید