جوراب‌هایی که لبخند هدیه می‌دهند

    کد خبر :233257

یک جفت جوراب باعث شد جنبشی برای گرم کردن پاهای افراد بی‌خانمان شکل بگیرد؛ جنبشی که تا امروز 350 هزار جفت پا را از سرما نجات داده و بر لب هایشان لبخند نشانده است. ماجرا از آنجا شکل گرفت که دختر دانشجویی با گوش دادن به داستان یکی از بی خانمان ها تصمیم می گیرد این جنبش را راه بیندازد. در این مسیر، عده ای از افراد مشهور هم حامی جنبش او شدند.

روزنامه ایران -چند سال پیش «آدینا لیختمن» با یک بغل ساندویچ راهی خیابان‌های نیویورک شد تا به چند بی‌خانمان غذا بدهد و دلشان را شاد کند. یکی از مردهای بی‌خانمان که از این غذا و کمک دختر خیلی خوشحال شده بود، به او نزدیک شد و کمی با او صحبت کرد. حرف‌های آن مرد ذهن آدینا را نسبت به مشکلات این افراد باز کرد.
یکی از کلیدی‌ترین جمله‌های او این بود: «خیلی خوب است که به ما کمک می‌کنی. خیلی خوب است که برای ما ساندویچ می‌آوری. ما را خوشحال می‌کنی. اما چیزی که این روزها خیلی به آن احتیاج داریم جوراب است، می‌دانی که زمستان نزدیک است.»

لیختمن به خبرنگار «ریدرز» می‌گوید: «من در خیابان ایستاده بودم، با بغلی پر از ساندویچ و فکر می‌کردم بهترین راه برای کمک کردن به آنها غذا دادن است. اما این مرد حقیقت را جلوی چشم هایم آورد. من فهمیدم برای اینکه نیازهای این آدم‌ها را بر طرف کنیم، باید کنارشان بنشینیم، حرف‌هایشان را گوش بدهیم، بخواهیم از خواسته هایشان بگویند و بعد نیازهای آنها را اولویت‌بندی کرده و تصمیم بگیریم. وقتی حرف او را شنیدم، درس بزرگی گرفتم. حالا می‌خواهم آرزوی او را عملی کنم و تمام تلاشم را به کار می‌گیرم تا او و آدم‌هایی شبیه او را خوشحال کنم.»

همان شب، وقتی آدینا به خوابگاه رسید، دست به کار شد. او کارش را با برداشتن یک قدم ساده شروع کرد. او دانشجوی دانشگاه نیویورک است و همان شب در اتاق‌ها را تک به تک زد و از همه دوستان و همکلاسی‌ها و دانشجویان دیگر درخواست کرد که اگر می‌توانند یک جفت از جوراب هایشان را به بی‌خانمان‌ها اهدا کنند. آن شب، او یک طبقه را زیر پا گذاشت و توانست چهل جفت جوراب جمع کند. خودش حیرت کرده و بسیار خوشحال شده بود. صبح روز بعد، وقتی خواست از اتاق بیرون برود، ناگهان با بسته‌ای جلوی در رو به رو شد. وقتی آن را باز کرد با چند جعبه دیگر جوراب رو به رو شد. از خوشحالی اشک در چشم‌هایش حلقه زد.

آدینا در ادامه می‌گوید: «دانشجوها عاشق کمک کردن هستند. آنها دوست دارند کار خوب انجام بدهند و از این کار احساس خوبی دریافت کنند، اما گاهی نیازمند یک تلنگر هستند حتی در این حد که کسی آرام به در اتاقشان بکوبد. معمولاً همه آدم‌ها چند جفت جوراب دارند و می‌توانند یک جفت آن را برای کمک اهدا کنند تا با همین کار کوچک، احساس شادمانی عمیقی کسب کنند.»
صبح همان روز، او به طور رسمی جنبش «تق تق، یک جفت جوراب هدیه می‌دهید.» را راه انداخت. حالا این انجمن غیرانتفاعی توانسته بیش از 350 هزار جفت جوراب جمع‌آوری کرده و به بی‌خانمان‌ها در شهرهای مختلف امریکا اهدا کند.

« لیختمن » شغل مورد علاقه‌اش را پیدا کرده و تمام وقت در خدمت انجمن‌اش است، کاری که شادی را به قلبش هدیه داده است.

او می‌گوید: «در این مدت من به حقیقتی جالب دست پیدا کردم. آدم‌ها بیشتر تمایل دارند به بی‌خانمان‌ها لباس اهدا کنند و به جرأت می‌گویم که از هر ده نفر اهداکننده، فقط یک نفر جوراب اهدا می‌کند. حالا متوجه حرفی می‌شوم که آن روز مرد بی‌خانمان به من گفت. وقتی از آنها دلیلش را می‌پرسیدم، بیشترشان می‌گفتند خجالت می‌کشیم جورابی را که استفاده کرده‌ایم به آنها بدهیم. احساس می‌کنیم با این کار ناراحت می‌شوند و فکر می‌کنند ما جوراب استفاده شده را به آنها دادیم. برای بعضی‌ها، جوراب مثل مسواک چیزی شخصی تلقی می‌شود و اگر بخواهند اهدا کنند، حتماً نو می‌خرند و به ما می‌دهند. با این حال انجمن ما با اشتیاق، جوراب‌های استفاده شده مردم را تحویل می‌گیرد و پس از شست‌و‌شو و اتو، آنها را به افراد نیازمند تحویل می‌دهد.

ما گروه داوطلبی داریم که از همکلاسی‌های من، همسایه‌ها و تعدادی دانش‌آموز تشکیل شده است. هر یک از آنها به سراغ خانه‌ها می‌روند و از اهالی خانه جوراب درخواست می‌کنند، به همین راحتی.»
به‌تازگی هم آقای کش وارن، همسر جسیکا آلبا، از طرف شرکتش 250 هزار جفت جوراب به این انجمن اهدا کرده است. این کار به آدینا کمک کرد تا سراغ مدرسه‌های منطقه‌های فقیر برود و به‌ بچه‌های نیازمند هم جوراب بدهد و لبخندی بر لبان‌شان بنشاند.

علاوه بر این، او میزبان «همسایه‌های خود را سر میز شام ملاقات کنید» هست. او سعی می‌کند افرادی را که روزگاری بی‌خانمان بودند دعوت کند و از همسایه هایشان نیز بخواهد به این شام بیایند. او می‌خواهد همسایه‌ها با هم حرف بزنند و تابوی بی‌خانمانی را از بین ببرند. آنها باید بفهمند هر آدمی که روزگاری بی‌خانمانی را تجربه کرده، قاتل یا مجرم یا دیوانه نیست. او فقط آدمی است که در دوره‌ای، روزگار با او مهربان نبوده است. «لیختمن» می‌خواهد این فرهنگ را گسترش دهد.

او در ادامه حرف‌هایش می‌گوید: «به نظرم با چنین روشی می‌توانیم آدم‌ها را گرد هم بیاوریم تا با کارهای کوچک شان، قدم بزرگی بردارند. همه می‌دانیم که یک قطره به تنهایی نمی‌تواند تغییر خاصی ایجاد کند، اما به قول همان ضرب المثل معروف: قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود. نتیجه باور به این ضرب المثل را تا اعماق وجودم درک کرده‌ام. حالا، پروژه‌ای که روزگاری در محله ما اجرا می‌شد، به پروژه‌ای ملی تبدیل شده که افراد مشهور هم آن را دیده و به آن کمک می‌کنند. از این بابت خوشحالم.»

تا امروز، بیش از 50 کالج و دبیرستان در شهرهای مختلف ایالات متحده امریکا در این فعالیت خیرخواهانه مشارکت داشته‌اند این در حالی است که تعداد آنها روز به روز هم بیشتر می‌شود.آدینا در پایان حرف‌هایش می‌گوید: «نکته مهمی که باید یادآور بشوم این است که مهم نیست شما ساکن کدام شهر یا کشور هستید. کافی است همت کنید و بلند شوید. نیازی به ثبت انجمن ندارید. فقط سراغ جوراب هایتان بروید، سالم هایشان را که دیگر نیازی به آنها ندارید جدا کنید، بشویید و اتو کنید. آنها را مرتب بسته‌بندی کنید و به نخستین خیریه قابل اعتمادی که می‌شناسید ببرید.

آنها جوراب‌های شما را به افراد نیازمند می‌رسانند. حتی می‌توانید آنها را به بی‌خانمان‌ها یا بچه‌های کار بدهید. فقط مراقب باشید شخصیت انسانی آنها را حفظ کنید. این نکته کلیدی در کمک کردن مستقیم است. بعد، می‌توانید کم‌کم از دوستان و فامیل و آشنا کمک بخواهید و تعداد بیشتری جوراب تهیه کنید.

کمک کردن به همین راحتی است،باور کنید. وقتی هوا سرد می‌شود به نیازمندان فکر کنید. به آنهایی که در خانه‌های مخروبه و سرد زندگی می‌کنند، به آدم‌هایی که کنار خیابان‌ها دراز می‌کشند. وقتی این تلنگر را در دلتان احساس کردید، از جای‌تان بلند بشوید و به کمد لباس‌ها بروید. لباس‌های گرمی چون کاپشن، پولیور، شال و کلاه، دستکش و جوراب را در بسته‌ای پیچیده و به نیازمندان بدهید. از کار خیر خود لذت ببرید تا قلب‌تان با شادی بتپد.»

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید