محمدرضا تابش : آستانه تحمل مردم كم شده است

  • سیاسی
  • پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۶ ۹:۲۳
    کد خبر :229340

سال ٩٦ واپسين روزهاي خود را پشت سر مي‌گذارد؛ سالي متفاوت نسبت به سال‌هاي قبل و پر از حوادثي غيرمنتظره. سالي كه در آن مردم، با حضور پرشور پاي صندوق‌هاي راي، يكي از بالاترين نرخ مشاركت سياسي در تاريخ حدودا چهار دهه‌اي جمهوري اسلامي را رقم زدند.
به گزارش نامه نیوز البته «جمهوري اسلامي» به عنوان يك نظام مردم‌سالار با پشتوانه ديني نه با اين دست مشاركت‌هاي سياسي همچون انتخابات ارديبهشت ٩٦ بيگانه است و نه با اعتراضات دي‌ماه امسال ناآشناست. با اين همه، واقعيت اين است كه اعتراضات اخير در نخستين‌ماه زمستان ٩٦ و همچنين درگيري‌هاي يكي، دو شب گذشته جمعي از دراويش گنابادي در خيابان پاسداران تهران تفاوتي آشكار با اعتراضات سال‌ها و دهه‌هاي قبل داشت و آن، اينكه اعتراضات و درگيري‌هاي اخير برخلاف نمونه‌هاي پيشين، رنگ و بوي خشونت داشت. براي بررسي ابعاد اين مساله به‌سراغ محمدرضا تابش، نايب‌رييس نخست فراكسيون اميد مجلس رفتيم و نظرات اين نماينده اصلاح‌طلب مجلس را درباره علت اين تفاوت اساسي جويا شديم

در سال اخير شاهد بالاگرفتن خشونت‌هاي خياباني چه در حوزه اجتماعي و چه در اعتراضات سياسي بوديم. فارغ از حوادث يكي، دو روز اخير درمورد دراويش گنابادي، اعتراضات دي‌ماه به‌مراتب از نمونه‌هاي پيشين اعتراضات سياسي خشونت‌آميزتر بود ؛ علت چيست؟

مجموعه حوادث، وقايع و رويدادها اين مساله را به القا مي‌كند كه آستانه تحمل مردم پايين آمده است. واقعيت اين است كه يكي از علل اصلي پايين آمدن آستانه تحمل آحاد مختلف جامعه و افزايش برخورد خشونت‌آميز در ميان مردم، از مسائل اقتصادي و معيشتي نشات گرفته است. به هرحال مردم از هر نظر در فشار اقتصادي قرار دارند و در اين اوضاع نابسامان اقتصادي و معيشتي طبيعتا ميزان سفرها و تفريحات آنها كاهش يافته، سفره‌شان كوچك‌تر شده و بيش از پيش نگران آتيه فرزندان‌شان هستند. از ديگرسو فضا به‌گونه‌اي نيست كه مردم احساس خوشايندي نسبت به رعايت حقوق شهروندي‌شان داشته باشند. مردم احساس مي‌كنند مطالبات‌شان چندان مورد توجه قرار نمي‌گيرد.

اين احساس ناخوشايند از عدم توجه به مطالبات مردم نسبت به كدام نهاد است؟

طبيعتا مجموعه حاكميت! به هر تفسير، پايين آمدن آستانه تحمل مردم، چنين پيامدهايي را نيز به دنبال دارد. شما اين وضعيت نامساعد را به روشني در ترافيك‌هاي شهري مي‌بينيد كه مردم چگونه بي‌تحمل شده و بي‌دليل پشت چراغ قرمز بوق مي‌زنند و راه همديگر را قطع مي‌كنند. در چنين شرايطي وقتي موضوع دراويش پيش مي‌آيد، آنها هم با اتوبوس به نيروهاي انتظامي حمله مي‌كنند و دست به حركات خلاف مي‌زنند چرا كه اختيار دست خودشان نيست.

راه‌حل چيست؟

شايد همان‌طور كه به‌صورت بطئي مجموعه علل و عواملي آستانه تحمل مردم را پايين آورده، بايد سعي كنيم، به‌مرور اين خلأها و ضعف‌ها را شناسايي كرده و نسبت به ترميم آن اقدام كنيم. ضمن آنكه بايد توجه داشته باشيم، باوجود آنكه شايد يكي از مهم‌ترين علل و عوامل بروز چنين وضعيت نابساماني در جامعه در راستاي پايين آمدن آستانه تحمل مردم در بزنگاه‌ها مختلف، مشكلات اقتصادي و كمبودهاي معيشتي است اما لزوما حل اين مشكلات نيازمند صرف پول و هزينه هنگفت نيست. بسياري اوقات مي‌توان بدون صرف يك ريال، به جامعه احترام بگذاريم و نظرات‌شان را در مديريت امور مختلف دخيل كنيم. بسياري اوقات مي‌توانيم با رعايت اخلاق، توجه به آداب و سنن فرهنگي و بازگشت به اصول ديني و اخلاقي، جلب اعتماد مردم در سطوح و شوون مختلف و مواردي از اين دست، نسبت به حل اين مشكل اقدام كنيم.

راهكار عملي حل اين مشكلات چيست؟

راهكار عملي اداره شايسته مملكت است.

چندي پيش سخنگوي قوه قضاييه از پيش‌بيني ناآرامي‌ها و اعتراض‌هايي كه دي‌ماه رخ داد، براي بهمن و اسفند سخن گفته بود و وزير كشور نيز از بروز اتفاقاتي مشابه در سال آينده سخن گفته است. پيش‌بيني شما براي سال آينده چه خواهد بود؟

ما مردمي بي‌نظير داريم كه عزيزان‌شان را براي اين خاك داده‌اند. ما مي‌دانيم وقتي فرزند انسان سردرد مي‌گيرد، زمين و آسمان را به هم مي‌رساند كه اين مشكل حل شود و اين ملت، فرزندان‌شان را فداي كشور كرده‌اند. اگر مجموع وقايع و رويدادها باعث شود كه مسوولان سرشان را از زير برف بيرون بياورند و بدانند كه براي حل مشكل، بايد با هم تعامل كنيم، مي‌توان اميدوار بود. به هر حال اين درست نيست كه مسوولان از طريق تريبون‌هاي مختلف عليه يكديگر صحبت كنند و از همديگر نيز طلبكار باشند.

متاسفانه امروز مي‌بينيم جاي مردم و مسوولان تغيير كرده است. مردم بايد مطالبه‌گر باشند اما درعمل مي‌بينيم، وقتي مسوولان صحبت مي‌كنند، مطالبات بيشتري دارند. ضمن آنكه نگاه مردم به مجموعه حاكميت است و اين حاكميت يعني قواي سه‌گانه اعم از قوه قضاييه، مقننه و مجريه. اگر اين قواي سه‌گانه با يكديگر تعامل كنند، جلسات هماهنگي و تعامل برگزار كنند و با تهيه مانيفستي مشخص و مدون، با شفافيت به مردم توضيح دهند كه مثلا فلان مشكل را مي‌توانيم ظرف يك هفته، ٢٠ روز، ٢ ماه، يك سال، ٣ سال يا اصلا ٥ سال حل مي‌كنيم، مي‌بينيد كه مردم شرايط را درك مي‌كنند. مي‌توانيد امتحان كنيد تا ببينيد اگر درمورد حل يك مشكل به مردم قول بدهيد و مردم بدانند عزمي راسخ براي حل مشكلات وجود دارد، سختي‌ها را به جان خريده و با اعتماد به حاكميت، تحمل مي‌كنند.

نسبت به حل مشكلات در سال آينده اميدواريد؟

ببينيد، من هميشه اين مساله را مي‌گويم، متاسفانه وقتي مي‌بينيم اعتراضي صورت گرفته و خاتمه مي‌يابد، همه به راحتي فراموش مي‌كنند. نبايد فراموش كنيم كه اين ملت باوجود اين مشكلات فراوان، در راهپيمايي ٢٢ بهمن چگونه وارد عرصه شدند و در راستاي وطن‌پرستي، اسلام‌دوستي و ايران‌دوستي‌شان به ميدان آمدند. اما نبايد اين حضور حماسي را مصادره به مطلوب كنيم و اصل مشكلات را فراموش كنيم. يادمان باشد مردمي كه در حمايت از كشور به ميدان آمدند، توقعات و انتظارات برحقي دارند كه بايد به آنها توجه شود. از طرفي وضعيت كشور نيز شبيه به يك بيمار است. اگر وضعيت بيماري به سطح متاستاز رسيده باشد و بيماري در همه‌جا ريشه دوانده باشد، ديگر قابل درمان نيست اما اگر ابتداي بيماري باشد، مي‌توانيم بيمار را احيا و درمان كنيم تا عمر طبيعي خود را داشته باشد. هم‌اكنون وضعيت كشور به‌لحاظ درآمدي، صندوق‌هاي بازنشستگي، بحران‌هاي آب و محيط زيست، نظام بانكي و ديگر مشكلات در شرايطي نامساعد قرار دارد اما شبيه به بيماري است كه هنوز قابل درمان است و مي‌توانيم با تعامل و هماهنگي و برنامه‌ريزي دقيق، به نحوي عمل كنيم كه هم مردم بتوانند به مطالبات‌شان برسند و هم كشور به‌لحاظ توسعه و پيشرفت، مسير ترقي طبيعي خود را طي كند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید