عباس سلیمی نمین: کمک کنیم روحانی تا 1400بماند

  • سیاسی
  • جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۰:۱۲
    کد خبر :225365

عباس سلیمی‌نمین می‌گوید: «وظیفه ملی همه ماست تا سال 1400 روحانی را همراهی کنیم. هر نوع شرایط ویژه در کشور ایجاد‌کردن باعث امیدواری بیشتر دشمن می‌شود، ضمن آنکه خود روحانی نیز کسی نیست که در وسط دوره ریاست‌جمهوری استعفا کند.» این تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است: «برخی جریانات اطراف روحانی دارند بسیار پیچیده عمل می‌کنند. آنها می‌خواهند دولت ناکام باشد تا فرصت برای آنها به وجود آید.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است: «برخی جریانات اطراف روحانی دارند بسیار پیچیده عمل می‌کنند. آنها می‌خواهند دولت ناکام باشد تا فرصت برای آنها به وجود آید.»وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم آقای روحانی در شش‌ماهی که دولت دوازدهم را اداره می‌کند به لحاظ اجتماعی با دو چالش مواجه شد؛ یکی کمپین پشیمانی و دیگری ناآرامی‌ها اخیر بود. مردم در این ناآرامی‌ها ناراضی بودند اما عده‌ای فرصت‌طلب پیدا شدند و اعتراض‌های مردمی‌ را به جهت دیگری سوق و مورد سوءاستفاده قرار دادند‌. عملکرد دولت آقای روحانی را نسبت به دولت یازدهم چطور ارزیابی می‌کنید؟

به گزارش نامه نیوز تصور می‌کنم عملکرد دولت دوازدهم نسبت به دولت یازدهم تغییر چندانی نکرده است و اصولا انتظار تغییر چندان هم شاید خیلی با واقعیت‌ها تطبیق نداشته باشد‌ منتها چند بحث پیچیده الان مطرح است که باید به آن توجه کرد. برخی نیروهایی که از دولت حمایت می‌کردند، در فاصله کوتاهی بحث عبور از آقای روحانی را مطرح کردند، منتها دیدند هزینه این بحث برایشان زیاد است چون متهم به بدعهدی و فرصت طلبی خواهند شد بنابراین یک گام به عقب برداشتند اما همچنان دارند فاصله خودشان را با آقای روحانی به‌گونه‌ای آشکار می‌‌کنند و حالا خیلی حساب‌شده‌تر بحث عبور از آقای روحانی را دنبال می‌کنند. بنابراین این کار را مقداری سخت می‌کند یعنی نیروهایی هستند که می‌خواهند حساب خودشان را از دولت جدا و برای خودشان کار کنند بنابراین دولت آقای روحانی با یک فرصت‌طلبی دیگر مواجه است. علی‌القاعده الان دولت روحانی نیاز دارد به اینکه در برخی صحنه‌ها خوش بدرخشد و قابلیت‌های خود را نشان دهد تا مسائل را حل‌وفصل کند اما ‌عده‌ای هستند که بحث عبور از آقای روحانی را می‌خواستند مطرح کنند و بعد بلافاصله فهمیدند این بحث برای آنها بسیار زیان‌آور است، دیدیم در حادثه زلزله چه کردند. در حالی‌که جناح رقیب آقای روحانی انصافا بدون هیچ چشم‌داشت و سروصدا وارد صحنه شد و کمک کرد تا توفیقات دولت در کنترل و مدیریت این بحران تقویت شود، همچنین نظام هم کمک کرد، رهبری هم اجازه برداشت از صندوق ذخیره ارزی را دادند ولی آن جریانی که عبور از آقای روحانی را مطرح کرده بود، گرچه به‌ظاهر همچنان در حمایت از آقای روحانی سخن می‌گوید اما کمک‌هایی که برای زلزله‌زدگان جمع کرد در اختیار دولت آقای روحانی قرار نداد. اگر آنها دولت را قبول دارند و کمک کردند که روی کار بیاید و می‌خواهند این دولت را تقویت کنند، طبیعتا پول‌های جمع‌آوری‌شده را باید در اختیار هلال‌احمر یا وزارت کشور قرار دهند تا آقای روحانی بتواند در زمینه بازسازی مناطق زلزله‌زده موفق عمل کند و افکارعمومی را نسبت به خودش امیدوار به‌سازد. این چه معنی دارد که عده‌ای از آقایان پول‌های مردمی ‌کمک به زلزله‌زدگان را در اختیار گرفتند اما می‌خواهند برای خودشان حساب باز کنند یعنی به فکر آینده خودشان هستند یعنی می‌خواهند یک‌کاری برای خودشان انجام دهند تا موقعیت خودشان را ارتقا دهند. حال آنکه این پول الان می‌تواند برای آقای روحانی اعتبار بسازد و خوشبینی در میان توده‌های مردم ایجاد کند. چرا پول‌های جمع‌آوری‌شده را به دستگاه‌های مربوطه در دولت آقای روحانی نمی‌دهند؟ چون همان نگاه عبور از روحانی را دارند دنبال می‌کنند تا برای خود و موقعیت‌های آینده خودشان مشغول سرمایه‌گذاری هستند بنابراین به‌طور آشکارا با دولت روحانی همکاری نمی‌کنند. در حالی‌که جناح اصولگرا بدون سروصدا و بدون آنکه حساب جداگانه‌ای باز کند، به دولت برای بازسازی مناطق زلزله‌زده کمک می‌کند. اما در‌عوض کسانی که ادعای حمایت از آقای روحانی دارند، در حال پر‌کردن حساب سیاسی آینده خود هستند. یعنی می‌خواهند تشکیلاتی را برای خود در آن مناطق ایجاد کنند و اعتبار سیاسی برای خودشان به وجود آورند‌ ولو اینکه اینجا به اعتبار سیاسی آقای روحانی ضربه بخورد بنابراین توفیق یا عدم توفیق دولت اصلا برای آنها مهم نیست. جریان دوم تیپ‌هایی همچون وزیر راه و شهرسازی هستند. بدترین نوع عملکرد را دارند از خودش نشان می‌دهند. هیچ سابقه نداشته ما نتوانیم برف فرودگاه را در مدت‌زمان کوتاهی جمع‌آوری کنیم. چه صحنه‌های رقّت‌باری را مشاهده می‌کنیم، در حالی‌که فرودگاه امکانات خیلی خوبی به لحاظ آتش‌نشانی و برف‌روبی دارد اما بعد از برف اخیر صحنه‌های اسف‌باری را شاهد بودیم. آیا سابقه داشته بزرگراه‌های ما چند روز مسدود باشند؟ اتفاقی که در بزرگراه تهران-قم افتاد بسیار تأسف‌آور بود. یعنی کافی بود مقداری راه را باز کنند تا حرکت پرحجم ماشین‌ها جریان پیدا کند و همین مساله برف‌ها را آب می‌کرد. اما برخی وزرا اصلا با ‌بی‌انگیزگی کامل عمل می‌کنند.

اینکه می‌گویند دولت خود را باخته است و افسرده و خسته جلو می‌رود، قبول دارید؟

خیر، قبول ندارم. این آقایان مشکل دیگری دارند.

مشکل آنها چیست؟

از لحاظ سیاسی همگونی با آقای روحانی ندارند.

یعنی معتقدید وزرای اصلاح‌طلب دولت می‌خواهند انتقام این نوع چینش کابینه را از آقای روحانی بگیرند؟

حالا من نمی‌خواهم در مقام انگیزه‌خوانی برآیم ولی آنچه مسلم است، دارند یک صحنه‌هایی را پیش‌روی مردم قرار می‌دهند که این صحنه اصلا پسندیده نیست. البته من یک مطلب را صریح می‌توانم بگویم که برخی وزرا درباره برخی مواضع سیاسی برای خودشان ملاحظات سیاسی دارند که اگر دولت آقای روحانی کنار برود، آن ملاحظات هم برطرف می‌شود. الان برخی نیروهای سیاسی که در حاشیه دولت قرار دارند، با حضور هم‌پیمان‌های سیاسی‌شان در قدرت، یک ملاحظات برایشان ایجاد شده یعنی نمی‌توانند خیلی کارها را انجام دهند چون جامعه می‌گوید شما خودتان در قدرت هستید، چرا‌ این کار انجام می‌دهید؟ به نظرم برخی از این آقایان بدشان نمی‌آید که دولت آقای روحانی زمین بخورد تا ‌شرایط دیگری برای شان فراهم آید‌؛ شرایطی که دست‌شان در پیوند‌خوردن با دیگران باز باشد.

یعنی اصلاح‌طلبان بدشان نمی‌آید که دولت آقای روحانی زمینگیر شود؟

نه همه اصلاح‌طلبان بلکه نیروهای بسیار تندرو آنها. مثلا آقای تاجزاده سعی می‌کند با نیروهایی که از چارچوب ملیت نیز خارج شدند یعنی کسانی که دوست دارند دشمن به ایران حمله کند، پیوند بخورد. کسی که از چارچوب ملیت خارج شده است آیا مایل است در چارچوب نظام عمل کند؟ خیر، آیا این افراد وجود دولت آقای روحانی را دست‌وپا‌گیر برای خود نمی‌بینند؟ قطعا می‌دانند، آیا در چنین اوضاعی آنها دوست دارند دولت آقای روحانی توفیق پیدا کند؟ خیر چون توفیق آقای روحانی یعنی توفیق نظام. به عبارت دیگر اگر آقای روحانی شکست بخورد و سقوط کند، آنها پیوندهای این‌چنینی را می‌توانند راحت‌تر برقرار کنند. برخی عناصر تندرو اصلاحات دارند رسما با بعضی نامه‌نگاری‌ها این پیوندها را احیا می‌کنند پس به دو جریان ‌دقت کنیم، یک جریان فرصت‌طلب که می‌خواهد اعتبار سیاسی خودش را به صورت مستقل از آقای روحانی برای انتخابات آتی نگه دارد، یک جریان دارای پیوندهای کاملا ضدمصالح ملی، که زمانی زمینه بروز و ظهور راحت‌تر این پیوند‌ها برایش فراهم می‌شود که دولت آقای روحانی خیلی توفیقی نداشته باشد و زمین بخورد. ما امروز با این دو مشکل مواجه هستیم. البته مشکل سوم هم آن است که برخی نیروهای اصولگرا هنوز متوجه این نشدند که منافع و مصالح کشور حکم می‌کند که باید دولت آقای روحانی را تقویت کنند. ناگفته نماند که قشر اعظم جریان اصولگرا واقعا به این جمع‌بندی رسیدند که باید دولت آقای روحانی تقویت شود اما بخشی از نیروی‌های اصولگرا هنوز به این فهم و درک نرسید‌ه‌اند که در شرایط کنونی وقتی دشمن دارد فشار می‌آورد، دولت آقای روحانی باید تقویت شود تا این فشارهای بیرونی بیگانه را پشت‌سر بگذاریم. ‌عامل سومی ‌نیز وجود دارد که به نظر من در ارتباط با برخی عدم توفیق‌های دولت در نظر گرفته شده است، ضمن آنکه خود دولت نیز خیلی دارای تحرک فوق‌العاده نیست.

حجاریان گفت این آشوبی که پیش آمد و رفت، چند ‌سال دیگر سنگین‌تر بر‌می‌گردد، به نظر شما به قدری خواهد بود که دولت روحانی را مجبور به استعفا کند؟

مگر اینکه پیش‌بینی‌ای باشد که خود انسان در ایجاد شرایط نقش داشته باشد. اینکه من بگویم چند سال بعد حتما این اتفاق می‌افتد منوط به آن است که آقای روحانی توفیق نداشته باشد. اگر توفیق داشته باشد آیا این مساله برمی‌گردد؟ خیر قطعا بر‌نمی‌گردد. یعنی اگر ما بتوانیم توفیقات دولت آقای روحانی را در حل مشکلات جامعه افزایش دهیم و دولت آقای روحانی بتواند به انتظارات مردم پاسخ مثبت بدهد، آیا آن انتظارات به اعتراضات تبدیل خواهد شد؟ خیر، مگر اینکه آقای حجاریان مطلع باشد که قرار نیست هیچ اقدامی‌ برای پاسخگویی به انتظارات منطقی جامعه صورت بگیرد. البته عرض کردم مقاومت‌هایی در این وادی وجود دارد که اصلا برای خود من به‌عنوان یک عنصر سیاسی قابل فهم نیست که چرا آقایان نمی‌خواهند بگذارند‌ آقای روحانی در مدیریت یک زلزله توفیقاتش آشکار شود یا مدیریتش نزد مردم قوی تلقی شود؟ به نظرم این تجربه خوبی برای افکارعمومی جامعه خواهد بود که بفهمند خیلی نمی‌توانند به ظاهر قضاوت کنند چون ظاهر می‌تواند با باطن تفاوت فاحش داشته باشد.

برخی از دولتمردان به‌خصوص سخنگوی دولت، رقیب را به ایجاد ناامیدی و یأس در جامعه متهم می‌کنند، آیا این توجیه از آنها پذیرفته‌شده است؟ به نظر شما اگر تمام ‌تریبون‌های منتقد دولت امروز در اختیار آقای روحانی قرار بگیرند، فرقی به حال دولت در تغییر وضعیت کشور خواهد کرد یا خیر؟

معلوم است پاسخ این ادعا چیست؟ باوجودی که هواشناسی از بارش برف خبر داده‌بود اما آمادگی لازم را برای حل یک مشکل عادی و ساده نداشتند. کسی جلوی آنها را نگرفته بود. البته قبول دارم برخی عناصر اصولگرا در درک شرایط امروز خیلی توفیقات چندانی ندارند اما اینها اقلیت هستند، اکثریت اصولگرایان دارند با دولت همراهی می‌کنند، یعنی دامن به انتظارات مردم نمی‌زند تا مبادا تبدیل به اعتراضات شود. اگر سوال شود همان عده قلیل در جریان اصولگرا را چطور می‌توان در فهم شرایط قانع کرد؟ پاسخ این است که ما نیز قادر نیستیم این جماعت اندک را به تفکر بیشتر و اندیشیدن بیشتر دعوت کنیم. همیشه چنین کسانی هستند ضمن آنکه چه تاثیری دارند؟ اخیرا مطلبی درباره برجام نوشتم، بیانیه‌ای که وزارت‌خارجه درباره یک برنامه تلویزیونی صادر کرد خیلی خیلی تند بود. تلویزیون از جانب اصلاح‌طلبان مدیرمسئول روزنامه شرق را دعوت کرد و از جانب اصولگرایان یک خبرنگار عادی و غیرمشهور را. من قبول دارم خبرنگار اصولگرا حرف‌های غیرمنصفانه هم زده است اما واقعا این واکنش تند وزارت‌خارجه علیه صداوسیما جای تعجب داشت، می‌توانست خیلی ساده به تلویزیون بگوید که از طرف وزارت‌خارجه نیز کسی می‌خواهد برای توضیح درباره موضوع برجام توضیحاتی را به مردم بدهد‌ کما‌اینکه آقای عراقچی به شبکه افق رفت و حرف خود را زد. متأسفانه دولت دارد در برابر انتقاد، فضا را خیلی تند می‌کند، اگر انتقاد در این حد هم نباشد خیلی جامعه خنثی و فاجعه‌آمیز خواهد بود. یعنی اینکه جامعه نتواند هیچ حرفی بزند. ضمن آنکه عرض کردم خیلی از حرف‌هایی که آن خبرنگار زد قبول دارم. یعنی قبول ندارم برجام هیچ نتیجه‌ای برای کشور نداشت، قبول ندارم ما در این قضیه کلاه سرمان رفته است. بله یک‌سری ضعف‌هایی در برجام است اما طرح چنین صحبت‌هایی را قبول ندارم. به هر حال کسی آمد و در یک مناظره تلویزیونی دیدگاه‌هایش را گفت، طرف مقابل نیز به‌طور متقابل طرح دیدگاه کرد، این موجب رشد جامعه می‌شود. یکی از وظایف دولت آگاه‌کردن جامعه است باید قدری به خود زحمت دهد و تحرک داشته باشد. هم آن طرف بحث کند و هم با ملت خود سخن بگوید، ملت روشن‌ و آگاه شود منتقدین نیز حرف بزنند، دولت هم توضیح دهد در این صورت یک جامعه سرزنده خواهیم داشت. اینکه مرتب فشار بیاوریم که صداوسیما یک‌طرفه است، درست نیست چون خلاف واقع است. وزارت‌خارجه در خیلی موارد نادر بیانیه می‌دهد که وقتی درباره این مناظره بیانیه داد، من به‌شخصه این اتفاق را درست نمی‌دانستم.

به نظر شما ریاست‌جمهوری آقای روحانی به سال 1400 می‌رسد؟

قطعا وظیفه ملی همه‌ماست تا سال 1400 او را همراهی کنیم. هر نوع شرایط ویژه در کشور ایجاد‌کردن باعث امیدواری بیشتر دشمن می‌شود. یعنی اگر دولتی در میانه راه ناکام بماند و زمین بخورد، این موجب تجری بیشتر دشمن می‌شود بنابراین وظیفه ملی همه ماست که بتوانیم دولت را تا آخر کار پیش ببریم و بر توفیقاتش ‌بیفزاییم و دستاوردهایش را برای کشور بیشتر کنیم. منتها آنهایی که به‌ظاهر می‌گویند منتقدان نمی‌گذارند‌ ما کار کنیم؛ این‌طوری صداوسیما را باید تعطیل کرد و حتی مناظره هم نگذارد. مناظره‌ای که کفه‌اش به نفع اصلاح‌طلبان بود. ضمن آنکه دولت می‌تواند اعلام کند در این برنامه حرف‌هایی زده شد که می‌خواهیم توضیح دهیم. صداوسیما در این قضیه دارد با آغوش باز عمل می‌کند ولی اینکه دائم شعار علیه صداوسیما می‌دهند و می‌گویند رسانه ملی نیست، به نظر من کسانی که چنین کاری می‌کنند که می‌خواهند دائم از تحرک دولت بکاهند. یعنی دولتی لخت باشد، همه‌اش از خود سلب مسئولیت کند. در همه جا بگوید بخشی از مشکلات متوجه دولت قبل از ریاست‌جمهوری آقای روحانی و بخش دیگر مشکلات نیز متوجه منتقدان است. این توجیه دولت را لخت می‌کند و امکانی را فراهم می‌آورد که دولت از پذیرش مسئولیت‌هایش شانه خالی کند. این به نظر من اصلا به نفع دولت و جامعه نیست.

وقتی زمان برنامه گفت‌وگوی رئیس‌جمهور با مردم از طریق رسانه ملی اعلام شد و گفتند مجری برنامه آقای رشیدپور است، خیلی‌ها فکر می‌کردند آقای روحانی می‌خواهد بیاید حرف‌های متفاوتی بزند اما در نهایت قضاوت عمومی آن شد که آقای روحانی حرفی برای گفتن نداشت. بر همین اساس یک تحلیلی وجود دارد که شاید آقای روحانی نخستین رئیس‌جمهوری باشد که در وسط دوره ریاست‌جمهوری استعفا دهد، شما چنین روحیه‌ای را در آقای روحانی می‌بینید؟

خیر، بعید می‌دانم این اتفاق بیفتد. معتقدم بایستی ضمن انجام وظیفه ملی خودمان که تقویت دولت است، دولت را تا انتهای زمان قانونی همراهی کنیم و خود آقای روحانی هم این کار را نخواهد کرد. البته همان‌طور که گفتم برخی جریانات اطراف او دارند بسیار پیچیده عمل می‌کنند. این را قبول دارم که آنها می‌خواهند دولت ناکام باشد تا فرصت برای آنها به وجود آید اما اینکه خود آقای روحانی به این جمع‌بندی برسد، خیر این اتفاق نمی‌افتد.

اینکه می‌گویند وضعیت آقای روحانی در ماه‌های ابتدایی دولت دوازدهم مشابه وضعیت آقای خاتمی در دو سال پایانی دولتش است، یعنی آقای روحانی کار را رها کرده، نظر شما چیست؟

خیر، قبول ندارم که شرایط دولت دوم آقای خاتمی با وضعیت کنونی دولت آقای روحانی یکی است.

تحلیل دیگر این است که آقای روحانی باید بیاید یک بازنگری جدی در ترکیب وزرای خود انجام دهد. مثلا وزرای ناکارآمد اصلاح‌طلب را از کابینه کنار بگذارد؟ و یک‌سری افراد کارآمد را به دولت بیاورد.

وزیر جهاد‌کشاورزی نیز اصلاح‌طلب است گرچه ضعف‌هایی دارد ولی واقعا کار می‌کند.

مثلا وزرایی مثل وزیر راه و شهرسازی را تغییر دهد؟

یک‌سری ملاحظات و محدودیت‌ها در این زمینه دارد چون دولت دوازدهم ائتلافی است بنابراین دست دولت ائتلافی خیلی از این جهت باز نیست. فکر نمی‌کنم آقای روحانی به‌راحتی بتواند چنین تصمیماتی را اتخاذ کند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید