آیا آنها سینمای مستند و تئاتر را به راستی دوست دارند؟

وقتی فخرفروشی فرهنگی مُد می‌شود

    کد خبر :218744

به محض نشستن، گوشی تلفن همراهش را از کیفش بیرون می‌آورد و مشغول چت می‌شود. نور گوشی توی تاریکی سالن، آزاردهنده است اما خانم کناری عین خیالش نیست. به خودم دلداری می‌دهم که الان است دیگر به صرافت تماشای فیلم بیفتد و گوشی را کنار بگذارد، اما سخت در اشتباهم. خب پس برای چه آمده و توی سالن نشسته اگر علاقه‌ای به تماشای فیلم ندارد؟! حدود 20 دقیقه بعد، موقعی که به نظر می‌رسد از چت کردن خسته شده، جوابم را می‌گیرم. گوشی را مستقیم رو به پرده می‌گیرد و برای اینستاگرامش استوری درست می‌‌کند. کپشن هم می‌زند: «همین الان جشنواره سینما حقیقت.»

«حقیقت»‌اش را هم هشتگ می‌کند. اگر خیال می‌کنید کار همین جا تمام می‌شود، باز هم اشتباه می‌کنید. خانم کنار‌دستی که دیگر مطمئن شده‌ام علاقه‌ای به سینمای مستند ندارد، هوس می‌کند فیلم درحال نمایش را «لایو» توی اینستاگرام پخش کند. برای همین دیگر قید تماشای فیلم با خیال راحت را می‌زنم و به شانس بد خودم لعنت می‌فرستم. با خودم می‌گویم: «این بار اینجور شد، فیلم بعدی…» ماجراهای مشابه اما سر فیلم‌های بعدی هم تکرار می‌شود. از چند نفر که پشت سرم تمام مدت فیلم، مسخره‌بازی درمی‌آورند و به کارگردانش فحش می‌دهند و بلند بلند می‌خندند، گرفته تا خانمی که بچه 6 ساله‌اش را به تماشای فیلمی نشانده که حاوی صحنه‌های دلخراش از جنگ بوسنی است و دیدنش به افراد زیر 18سال توصیه نمی‌شود.

نمی‌دانم چرا من نگران اینم که دختربچه تحت تأثیر صحنه‌های فیلم قرار بگیرد و مادرش نه! جدا از کسانی که علاقه‌مند سینمای مستند هستند و برای شرکت در جشنواره، وقت و انرژی می‌گذارند، عده‌ای هم هستند که نه تنها علاقه‌ای به این سینما ندارند، بلکه بسیار هم از آن بدشان می‌آید. نمونه‌اش دو دختر جوانی که توی صف طولانی یکی از فیلم‌ها ایستاده بودند و خدا خدا می‌کردند که این یکی کاش یک بازیگر درست و حسابی داشته باشد! مال فیلم قبلی که خیلی درب‌وداغان بودند! حالا بیایید و برایشان توضیح بدهید که فیلم‌ها مستند هستند و اصلاً بازیگر حرفه‌ای ندارند. فکر نکنم خیلی برایشان مهم باشد چون به نظر می‌رسد بیشتر در حال و هوای پز دادن به دوست و رفیق‌هایشان هستند.

این را از سلفی‌های گاه و بیگاه‌شان یک‌جورهایی می‌شود فهمید؛ سلفی‌هایی که بی‌فوت وقت راهی اینستاگرام و تلگرام می‌شود که آن روزها هنوز فیلتر نشده بود. جماعتی که دنبال پز دادن فرهنگی هستند، پیش از جشنواره فیلم مستند، پایشان به تئاتر باز شده بود. پز دادن دقیقاً اصطلاح مناسبی است؛ بدون اغراق و سوگیری. با گوش‌های خودم شنیده‌ام صحبت از اینکه مثلاً جمعه پیش تئاتر بودیم و طرف حتی اسم تئاتر را هم نمی‌دانست و نام کارگردان و نویسنده هم که تکلیفش معلوم است. همین که دیگران بدانند فلانی رفته و تئاتر دیده، کفایت می‌کند. از شما چه پنهان، یکی از همین آدم‌ها یک بار سرش را دم گوشم آورد و آرام گفت:

«نمی‌دانی چقدر از تئاتر بدم می‌آید!» و بعد صدایش را کمی بالا برد و اضافه کرد: «واقعاً حوصله سربَر است!» می‌خواستم بگویم: «عزیز من! خب مگر مجبوری بلیت فلان قدری بخری و بروی جایی که حوصله‌ات را سر می‌بَرد؟» اما به من ربطی ندارد. در ضمن متوجه می‌شوم که فلانی دلیل خوبی برای این کار دارد. عروس تازه خانواده اهل هنر است و علاقه‌مند به سینما و تئاتر. بنابراین بهتر است فلانی دو سه ساعتی در هفته صابون بی‌حوصلگی را به تنش بمالد و در عوض پیش عروس جدید حرفی برای گفتن داشته باشد تا خدای ناکرده نگویند کم آورده است. البته خودش معترف می‌شود آن باری که تئاتر فلان سلبریتی سینما را رفته بود، خیلی عالی بود و فکر نمی‌کرده خانم فلانی که در سینما آنقدر بلند به نظر می‌رسد، همقد خودش باشد!

از این بابت کلی انرژی مثبت و اعتماد به نفس گرفته و برای همین خاطره خوشی از آن تئاتر دارد، گرچه بهای بلیتش خیلی زیاد بوده و به نظرش بهتر است تئاتر را ارزان‌تر کنند تا آدم همیشه بتواند برود، با اینکه شوهرش چنین نظری ندارد و می‌گوید همان بهتر که بلیتش گران باشد که هرکسی نتواند سرش را بیندازد پایین و تئاتر برود. بالاخره یک فرقی باید باشد بین ما و آنها. منظورش از آنها را دقیقاً نمی‌فهمم؛ آنها که پول ندارند یا آنها که تئاتر دوست ندارند؟! بعضی‌ها البته معتقدند همین که مردم تئاتر بروند، خوب است، حتی اگر برای دیدن هنرپیشه‌های معروف سینما از نزدیک باشد.

روزنامه ایران – مریم طالشی: به هرحال تئاتر هم باید گیشه داشته باشد و ورود بازیگران سینما به صحنه تئاتر، این رونق را برای آن فراهم می‌کند. این، حرف بعضی از کسانی است که خودشان دست اندرکار تئاتر هستند و گرچه این وضعیت باب میل‌شان نیست اما معترفند که باید نظر مخاطب عام را هم جلب کرد. بلیت‌های 100 هزار تومانی به چند روز نرسیده، پیش‌خرید می‌شوند و چه چیزی بهتر از این؟! نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه خیلی هم خوب است که مردم هرچه بیشتر و بیشتر از برنامه‌های فرهنگی استقبال کنند اما وقتی کاری مثل جشنواره رفتن، مُد می‌شود، بیم آن هم هست که یک روز از مد بیفتد و دل مخاطب ناعلاقه‌مند را بزند. آن وقت است که باید سراغ ابزار دیگری غیر از فخرفروشی فرهنگی برود و صفحات مجازی‌اش را با آنها پر کند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید