تشابه لباس پاره چوپانی با لباس‌های لاکچری

    کد خبر :212243

جالب است بدانيد كه برگر و همكاران وي در تبيين آراي خود، چنين وضعي را يادآور رقص‏هاي چوپاني و با طرز پوشيدن لباس به سبك روستايي نزديك مي‏دانند. به راستي اگر كسي با شيوه زندگي روستايي و چوپاني آشنايي داشته باشد، مي‌تواند جلوه‌هايي از وجوه مشترك در نحوه پوشيدن لباس برخي از جوانان به‌ويژه جوانان شمال شهر را در لباس‏هاي پاره و پينه‌بسته حاشيه‌نشينان روستايي رديابي كند.
صمد محمدي‌زاده‌ در اعتماد نوشت: يكي از نمادهاي تفاوت نسلي در جامعه جديد، درگيري و تعارض جوانان با الگوهاي فرهنگي مسلط، ارزش‌ها و عقلانيت متلازم با اعمال نظارت بر مناسبات اجتماعي در زندگي مدرن است.

مبارزه‏‏اي كه جوانان تحت‌تاثير جريانات الكترونيكي و تا حدود زيادي ملهم از الگوهاي فرهنگ جهاني عليه نظم نوين و هنجارهاي حاكم آغاز كرده‏اند، مايه دلهره و نگراني خانواده‌هاي محافظه‏كار و عاقبت‌انديش آنان و نهادهاي قدرت شده است.

در اين مقال ما درصدد آن نيستيم كه بر مسند قضاوت بنشينيم كه كدام موضع جوانان ترجيح دارد يا پافشاري آنهايي كه بر طبل الگوهاي رفتاري حاكم مي‏كوبند و اينكه منافع و مصالح جوانان و جامعه را بر پاشنه كدام شيوه مي‏چرخد. همچنين موضوع انحراف، بزه يا جرم نيز مطمح‌نظر نيست. بلكه هدف ارايه تصويري از مطالبات جوانان و كش و قوس‏هاي آنها با قواعد زندگي دوران جديد است كه به وسيله نهادهاي قدرت از خانواده تا دولت ديكته مي‌شوند.

در اين كشاكش نهادهاي متولي نظم اجتماعي مدرن در واقع نگران آن هستند تا مبادا رشته كار از دست‏شان خارج شود و از اين رو با دستپاچگي، هرگونه تغيير و نوآوري در الگوي زندگي را به طغيان و سركشي تاويل و مورد نكوهش قرار مي‌دهند. در عوض جوانان قصد دارند به وضعيت كسالتبار و يكنواختي كه بر زندگي‏شان چنبره زده است، خاتمه دهند و حال و هواي تازه‏اي در فضاي زندگي خود ايجاد كنند. آنها ترجيح مي‌دهند با دوستاني كه با آنها سليقه مشترك دارند، معاشرت كنند و الگوهاي رفتاري خود را در تعامل با آنها برگزينند.

اين جوانان در مبارزه با سبك زندگي حاكم و نظمي كه پدران‏شان براي آنها سرمشق گرفته‏اند به ترفندهاي گوناگون متوسل شده، عندالزوم تمام مساعي خود را به‏كار مي‏بندند تا نسبت به ساخت واقعيت اجتماعي مسلط بي‏اعتنا باشند و آمال و سليقه‌هاي خود را اعمال كنند. در همين راستا جوانان نصايح داهيانه‏ و دست‌و‌پا‌گير را «گير الكي» تلقي و در خفا يا آشكارا زير پا مي‌گذارند و با ترفندهاي مختلف از جمله «بي‏خيالي» و مكانيزم «حفظ فاصله» با خويشان پندآموز، از كنار آن عبور مي‌كنند. «دم‌غنيمت شمردن» و مخالفت بنيادي جوانان با «صبوري و در انتظار ماندن» نمونه‌هاي مقابله آنها با ساخت‏هاي زماني زندگي روزمره و مولفه‌هاي دنياي مدرن است.

پيتر برگر و همكاران وي در كتاب «ذهن بي‌خانمان» به واكاوي فرهنگ جوانان و ضد‌‌فرهنگ را در جوامع معاصر غربي در برابر عقلانيت مدرنِ جامعه فن‏سالار و ديوان‏سالار مي‏پردازند. اينكه جوانان چگونه با استفاده از الگوهاي زباني، ايمايي و اشاره‏اي در سخن گفتن و در ساز و برگ‌هاي بدني، بي‏دقتي در كاربرد زبان، راه رفتن به طرز شل و ول و گشادگشاد، علاقه به موهاي نامرتب، بدن بودار و پوشيدن انواع لباس‏هاي يقه‏باز با هرگونه برنامه‏ريزي، حسابگري و طرح‌هاي منظم خصومت مي‏ورزند.

از نظر برگر و همكاران وي در جوامع مدرن، جوانان در ضديت با عقلانيت كاركردي، وحدت با طبيعت و گذشتن از فرديت را در پيش گرفته‏اند كه از آن به عنوان پديدار شدن «عرفاني نو» در بين جوانان تعبير مي‌كنند. عشق‏ورزي در برابر جنگ‌ورزي، سرمستي ناشي از تسليم شدن به آواي موسيقي‏هاي تند و مصرف مواد مخدر وجوه مشترك عبور از فرديت و در برابر نظارت‌هاي عقلاني، رهايي‌بخش است. همچنين علاقه‌مندي به اشكالي از خودبرهنگي، خواه كلامي و خواه بدني به عنوان يك حقيقت در مركز واقعي مدرنيته، نمادهايي از مبارزه جوانان بر عليه مناسبات فن‏سالارانه و ديوان‏سالارانه دنياي مدرن است. با اين اوصاف از نظر آنان «بي‏خانماني ذهن» تاثير جهاني فرآيند نوسازي است و در مقابل، «نوسازي‏زدايي» به عنوان شيوه‏ نوين و در جست‌وجوي يافتن راهي براي «در خانه بودن» درست در مركز مدرن‏ترين جوامع امكان ظهور يافته است.

اوصافي كه برگر و همكاران ايشان درباره فرهنگ جوانان در جوامع غربي معاصر بيان مي‌كنند از چشم‌اندازهاي مختلف با اوضاع پاره‏اي از جوانان كشورمان به ويژه در كلانشهرها منطبق است. جايي كه جوانان ناخرسندي و اعتراض خود را به سبك زندگي حاكم از طريق جلوه‌هاي ظاهري پوشيدن جين‏هاي پاره و وصله‌پينه، نصب سيستم موزيك با صداي مهيب روي اتومبيل‏ها، جولان موتو‌سيكلت‏ها در كوچه و خيابان، برپايي پارتي‏هاي شبانه، مصرف سيگار و حتي مواد مخدر بدون احساس شرمساري به نمايش مي‏گذارند. اين جوانان، خواهان سبك و اعمال سليقه و تامين آمال خود هستند و به طُرُق مختلف با نمادهاي مدرنيته مبارزه مي‌كنند.

جالب است بدانيد كه برگر و همكاران وي در تبيين آراي خود، چنين وضعي را يادآور رقص‏هاي چوپاني و با طرز پوشيدن لباس به سبك روستايي نزديك مي‏دانند. به راستي اگر كسي با شيوه زندگي روستايي و چوپاني آشنايي داشته باشد، مي‌تواند جلوه‌هايي از وجوه مشترك در نحوه پوشيدن لباس برخي از جوانان به‌ويژه جوانان شمال شهر را در لباس‏هاي پاره و پينه‌بسته حاشيه‌نشينان روستايي رديابي كند. اگرچه اين شكل از لباس پوشيدن براي جوانان ما نوعا مد محسوب مي‌شود، اما در عين حال ريشه‌هاي آن از مقابله با نظم سركوب‏گر اقتباس مي‌شود. همچنين گرايش به مصرف مواد مخدر برخي جوانان به واقع از دريچه فقر و تنگدستي قابل تبيين نيست، بلكه رهايي از قواعد دنياي مدرن است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید