ناشر ایرانی کتاب من را غارت کرد!

  • سیاسی
  • چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶ ۱۲:۱۹
    کد خبر :208451

کولاکوفسکی با تعجب پرسش‌هایی درباره این استاد ایرانی مطرح می‌کند: من پرسش‌های زیادی داشتم. در رأس آنها، آیا خلیلی می‌دانست که این کتاب طنز است. چگونه تحریم‌های چند دهه‌ای آمریکا علیه ایران، در این معادله عجیب و غیرمنتظره نقش ایفا کرد؟

آیا استاد ایرانی می‌دانست این کتاب، طنز است؟

به گزارش بازتاب به نقل از فست‌کامپنی، نیک کولاکوفسکی، نویسنده آمریکایی، طی یادداشتی از ترجمه و چاپ غیرقانونی یکی از کتاب‌های غیرمعروفش در ایران اظهار تعجب کرد.

کولاکوفسکی نوشت: شش سال پیش، مقاله کوتاه طنز تحت عنوان «فردریش نیچه، متصدی رستوران زنجیره‌ای» برای انتشارات اینترنت تندنسی مک‌سوینی نوشتم که در آن یک فیلسوف عبوس دوست‌داشتنی را به تصویر کشیدم که یک نوپرست کاباره‌دوست را به خاطر انسان ایده‌آل نشدن، سرزنش می‌کند. بر اساس همین مقاله، یک قرارداد نوشتن کتاب امضا کردم که در نهایت به نوشتن کتاب «چگونه یک روشنفکر شویم» – کتابی طنز درباره روشنفکرگرایی و نخبه‌گرایی فرهنگی- منتهی شد.

کولاکوفسکی در ادامه توضیح می‌دهد که این کتاب نتوانست توجه عمومی را جذب کند و دیگر حتی تجدید چاپ هم نشد. به طوری که ناشر آن هر چندوقت یکبار برای نویسنده نامه‌هایی می‌نوشت و به او اطلاع می‌داد که کتاب به فروش نمی‌رفت.

نویسنده با لحنی طنزگونه می‌نویسد اما در آن طرف جهان یعنی در ایران، مردم فکر کردند که کتاب من دارای «ارزش دانشگاهی واقعی است».

او درباره مطرح شدن این کتاب طنز در محافل دانشگاهی ایران نوشت: در دسامبر سال گذشته، ایمیلی از کسی دریافت کردم که ظاهرا استادی از ایران است. این ایمیل در بخش اسپم قرار داشت و عنوانی کنجکاوی‌برانگیز داشت؛ «معرفی کتاب در جلسه دانشگاهی: چگونه یک روشنفکر شویم.»

کولاکوفسکی در ادامه متن ایمیل استاد ایرانی را منتشر کرد: من استاد محسن خلیلی، رئیس گروه علوم سیاسی در دانشگاه فردوسی ایران هستم… من کتاب شما (چگونه یک روشنفکر شویم) را در کلاسم در روز شنبه (۹ دسامبر) معرفی خواهم کرد. آیا لطفا امکان دارد که برای من و دانشجویانم پیام کوتاهی (هر چه می‌خواهی) ارسال کنید؟

سرانجام این نویسنده پس از جست‌وجو در اینترنت متوجه می‌شود که واقعا استادی به نام محسن خلیلی در مشهد وجود دارد.

غافلگیری کولاکوفسکی به اینجا ختم نمی‌شود. بدون اینکه به او اطلاع داده شود، کتابش توسط فردی به نام بابک مظلومی ترجمه و توسط انتشارات «هنوز» منتشر شده است.

کولاکوفسکی با تعجب پرسش‌هایی درباره این استاد ایرانی مطرح می‌کند: من پرسش‌های زیادی داشتم. در رأس آنها، آیا خلیلی می‌دانست که این کتاب طنز است. چگونه تحریم‌های چند دهه‌ای آمریکا علیه ایران، در این معادله عجیب و غیرمنتظره نقش ایفا کرد؟

این نویسنده پس از مطلع شدن از انتشار ترجمه کتابش در ایران، مقدمه فارسی ناشر را با کمک مترجم گوگل (گوگل ترنسلیت)، ترجمه کرد. او در این باره نوشت: مترجم گوگل، اگر چه یک موتور ناقصی هست، اما درباره جنبه طنزآلود به من بصیرت داد. مقدمه ناشر نشان داد کتاب در واقع “طنزآلود” است و به خواننده آموزش می‌دهد که چگونه روشنفکران واقعی را پشت سر بگذارد به طوری که دیگر روشنفکران دور و بر او پیدا نشوند.

نوینسده کتاب برای یافتن پاسخی برای پرسش‌هایش، بابک مظلومی، مترجم کتاب را جستجو کرد. مظلومی، این کتاب را خوانده و سعی کرده درباره ترجمه کردن این کتاب با نویسنده تماس بگیرد، اما ایمیل‌های مظلومی هرگز به کولاکوفسکی نرسید.

مظلومی که سابقا چند کتاب ترجمه کرده و با نویسندگان این کتاب‌ها تماس گرفته، به کولاکوفسکی گفت: من معمولا هنگامی که توانایی‌اش را دارم با نویسندگان تماس می‌گیرم.

همزمان با تماس کولاکوفسکی با مظلومی، این نویسنده آمریکایی با ناشر کتابش، یعنی انتشارات «سیمون اند شاستر» مکاتبه کرده و به آن‌ها اطلاع داده که این کتاب در ایران چاپ شده است. انتشارات سیمون در پاسخ اعلام کرده که انتشارات ایرانی بدون مجوز چاپ کرده و قوانین بین‌المللی کپی‌رایت را نقض کرده است.

کتاب «چگونه یک روشنفکر شویم»

در مکاتبات کولاکوفسکی با انتشارات سیمون آمده: این وضعیت تا حدود زیادی ناشی از تحریم‌ها علیه ایران است. تحریم‌ها، امضای قرارداد الزام‌آور با یک شرکت مستقر در ایران را تقریبا غیرممکن کرده است. به دلیل تحریم‌های بانکی، پرداخت پول از ایران به آمریکا غیرممکن است. در نتیجه، ایران با مصونیت، از آثار غربی دارای کپی‌رایت استفاده می‌کند.

کولاکوفسکی در ادامه می‌نویسد: علیرغم اینکه ایران درباره احترام به مالکیت فکری در خارج از کشور سروصدا کرده است -به عنوان نمونه، در نمایشگاه کتاب فرانکفورت در سال ۲۰۱۶ تعدادی از ناشران ایرانی تمایل‌شان برای پیوستن به معاهده جهانی کپی‌رایت بِرن را ابراز کردند -، اما معاهده‌های بین المللی متعددی در حوزه کپی‌رایت را امضا نکرده و در نتیجه، سرقت در داخل ایران شایع شده است.

مظلومی در مکاتبه‌ای خطاب به کولاکوفسکی نوشت: فکر می‌کنی چقدر (پول) به دست می‌آوری؟ فکر می‌کنی من چقدر برای آن (ترجمه) پول دریافت کردم؟ تقریبا در این امر هیچ پولی در کار نیست.

کولاکوفسکی در پایان یادداشت خاطرنشان کرد: با توجه به کتابم، علیرغم ماهیت طنزآمیزش، در نهایت این کتاب به نوعی گرامی داشتن خرد انسانی در همه اشکال آن است. احساس کردم نمی‌توانم علیه کسی اعتراض کنم که تلاش می‌کند کتابم را در کلاس استفاده کند. مهم نیست که دسیسه‌کاری دولت‌هایمان چه باشد و چه محدودیت‌هایی علیه شهروندان‌شان تحمیل می‌کنند، مهم این است که تبادل افکار، حیاتی باقی می‌ماند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید