بنگاه‌های ایرانی و چالشی به نام «مدیریت علمی»

    کد خبر :207843

تولید در ایران وضعیت بدی را پشت سر می‌گذارد. سنگ‌اندازی و عدم حمایت موثر دولت‌ها، عامل مهمی در رکود بنگاه‌های اقتصادی است. با این وجود، برخی مشکلات قابل‌ توجه، ناشی از عملکرد ضعیف مدیران بخش خصوصی در اداره بنگاه تحت مالکیتشان است.

میلاد مرادی: تولید در ایران با مشکلات عدیده‌ای روبرو است که باعث شده تا سهم برند‌های ایرانی از بازار داخل و خارج از کشور روز‌به‌روز کمتر شود. اعمال تحریم‌های گوناگون و بی‌ثباتی اقتصادی در چند سال گذشته، مشکلات این حوزه را تشدید کرده است.

به گزارش بازتاب،بارها شنیده‌ شده کشوری یک محصول ایرانی را خریداری می‌کند و سپس با اعمال یک سری تغییرات بر آن – مانند بسته‌بندی بهتر – آن را به ایران صادر می‌کند. زعفران یکی از این محصولات است که بارها حکایت تلخ آن را شنیده‌ایم.

«آنتونیو گارسیا مارتین دلگادو»، رئیس اداره نظارت بر تولید زعفران اسپانیا، گفته است: «بخش بزرگ صادرات زعفران اسپانیا در اصل، از ایران می‌آید و سپس در اسپانیا با بسته‌بندی جدید و برچسب‌های تقلبی به عنوان زعفران اسپانیایی به مشتریان فروخته می‌شود.»

این فقط زعفران ایرانی نیست که این‌گونه قربانی تولید ناکارآمد و عدم استفاده از فناوری‌های به‌روز در تولید می‌شود. بسیاری از محصولات و منابع ایران، محکوم خام‌فروشی می‌شوند.
قیمت بالا و کیفیت پایین

خام‌فروشی در زمینه منابع زیرزمینی مانند نفت و معادن، شایع‌تر است. علت آن است که فرآوری این منابع به تکنولوژی بالاتری نیاز دارد. در سایر حوزه‌ها هم که محصولات ایرانی توانسته‌اند از خام‌فروشی جان سالم به در ببرند، به علت رقابتی نبودن در زمینه صادرات، عرصه را به محصولات سایر کشورها واگذار می‌کنند.

به روز نبودن تکنولوژی در تولید و پایین بودن بهره‌وری در واحدهای تولیدی، باعث شده تا از یک طرف قیمت تمام شده محصولات بالا برود و از طرف دیگر کیفیت پایین هم یکی از آسیب‌های محصولات ایرانی باشد.

این عوامل موجب شده تا عرضه محصولات ایرانی با یک تناقض جدی در بازار ایران مواجه شود. طبقه متوسط و فقیر در کشور به علت بالا بودن قیمت محصولاتِ ساخت داخل، قادر به خرید این محصولات نیستند. ناتوانی بسیاری از مردم در مورد خرید خودروهای ساخت داخل، نمونه‌‌ای از این موارد است.

در عوض، دهک‌های بالای جامعه به علت پایین بودن کیفیت محصولات ایرانی، تمایل کمی برای خرید آنها دارند. استفاده این افراد از خودروهای لوکسِ وارداتی و تمایل پایین آنها برای خرید خودروهای داخلی، خود گویای همه چیز است.

در واقع کیفیت پایین و قیمت بالا، باعث فاصله گرفتن ایرانیان از محصولات ساخت کشورشان شده است. هرچند، با اعمال برخی سیاست‌ها مانند ممنوعیت واردات و بالا بردن تعرفه‌ها، تا حدود زیادی دهک‌های پایین جامعه از روی اجبار اقدام به خرید کالاهای ایرانی می‌کنند.

تولیدکنندگان ایرانی در مورد کیفیت پایین و قیمت بالای محصولات، اکثرا توپ را به زمین دولت می‌اندازند.

می‌توان گفت پایین بودن کیفیت و بالا بودن قیمت تمام‌شده محصولات ایرانی، به پاشنه‌آشیل اصلی تولید در ایران تبدیل شده است. دلایل این امر را می‌توان در داخل و خارج از یک بنگاه تولیدی جستجو کرد.

معمولا تولیدکنندگان ایرانی عدم حمایت دولت، قوانین نامناسب، نرخ مالیات و بیمه، وجود بنگاه‌های خصولتی، اعمال تحریم‌ها و پاره‌ای از دلایل دیگر را عامل پایین بودن کیفیت و بالا بودن قیمت محصولات ایرانی می‌دانند.
شروع اصلاحات از داخل بنگاه

تمامی عوامل ذکر‌شده به دلایلی، خارج از بنگاه برمی‌گردد. اما در اکثر تحلیل‌ها، معمولا به عوامل مربوط به بنگاه، اشاره نمی‌شود. هرچند شاید سهم عوامل خارج از بنگاه در این زمینه بیشتر باشد، اما قطعا مشکلات درونی بنگاه‌های تولیدی نیز بی‌تاثیر نیست.

بحث اصلی بر سر مدیریت بنگاه‌های اقتصادی است. امروزه علم مدیریت برای سازمان‌های مختلف در بخش خصوصی، دولتی و غیرانتفاعی پیشرفت زیادی داشته است.

مدیران بنگاه‌های اقتصادی در ایران، کمتر در اداره بنگاه‌های اقتصادی دیدگاه علمی دارند.

مدیریت منابع انسانی، بازاریابی، فروش، تولید، و… دارای اصول علمی و ثابت‌شده‌ای هستند که در بسیاری از کشورها آزمون خود را در طول سالیان مختلف پس داده‌ است.

مدیران و دست‌اندرکاران بنگاه‌های اقتصادی کشور هنوز به طور کامل این سرمشق ذهنی را نپذیرفته‌اند که اداره کردن یک بنگاه اقتصادی نیاز به کسب علم، دانش و مهارت خاص خود را دارد. تخصصی اداره کردن بنگاه‌های اقتصادی امری است که موجب جدایی مالکیت از مدیریت می‌شود. اکنون در ایران معمولا روال به این صورت است که مالک بنگاه، همزمان مدیر بنگاه نیز هست.

البته این آسیب تنها مختص به ایران نیست. اما در کشورهای توسعه‌یافته با جدا کردن مالک از مدیر بنگاه، راه‌حل مناسبی برای آن یافته‌اند. در حالی‌که در ایران هنوز بسیاری از بنگاه‌ها به صورت شخصی و نه براساس اصول علمی، توسط مالک اداره می‌شوند.

معمولا بعد از فوت مالک، فرزندان وی اداره بنگاه را به دست می‌گیرند. یا حتی فرزندان وی در کنار پدر، در اداره بنگاه نقش‌آفرینی می‌کنند. این مساله شاید در نگاه اول درست به نظر برسد. اما در عمل باعث کاهش بهره‌وری می‌شود.

در ایران هنوز مالکیت و مدیریت بنگاه‌های اقتصادی از هم تفکیک نشده است.

کاهش بهره‌وری به این خاطر است که معمولا دلسوزی مالک بنگاه برای سرمایه و کسب‌و‌کار خود، منجر به دخالت‌های غالبا نادرست می‌شود که چندان با معیارهای علمی هم‌خوانی ندارد.

به عنوان مثال، غالبا کارفرمایان تصور می‌کنند پایین آوردن حقوق‌و‌دستمزد، منجر به کاهش هزینه‌ها می‌شود. در حالی‌که به لحاظ علمی و عملی ثابت شده که چنین تصوری در بسیاری از مواقع اشتباه است.

زیرا پایین بودن حقوق‌و‌دستمزد در بسیاری از موارد ممکن است باعث ایجاد نارضایتی در کارکنان و کارگران شود. نتیجه این نارضایتی در تولید محصولات بی‌کیفیت و افزایش ضایعات خود را نشان می‌دهد.

همین رویکرد در سایر زمینه‌های بازاریابی، منابع انسانی، تولید و… نیز دیده می‌شود. یعنی در مدیریت کردن بنگاه، برداشت شخصی افراد غالبا به جای روش‌های علمی و آزمون‌شده حاکم است.

نکته دیگر این است که مدیران بنگاه‌ها غالبا برای بسیاری از مشکلات، چشم امیدشان تنها به دولت دوخته شده است. یکی از این موارد، انتقال تکنولوژی و فناوری‌های نوین در زمینه تولید است. بسیاری از مدیران بنگاه‌ها، تحریم‌ها را مانعی بر سر راه انتقال تکنولوژی می‌دانستند.

قطعا مساله تحریم‌ها و محدودیت‌های ناشی از آن، در کنار کم‌کاری دولت‌مردان بی‌تاثیر نبوده است. اما پیگیر نبودن کارفرمایان در این زمینه هم تاثیر‌گذار بوده است. کمااینکه بسیاری از تکنولوژی‌های نوین در زمان قاجار و در دوران پهلوی از طریق تجار، بازرگانان و صنعتگران ایرانی به کشور وارد شده است.

امین‌الضرب یکی از این افراد بود که در زمان قاجار توانست لقب واردکننده صنعت برق به کشور را از آن خود کند. وی علاوه بر آنکه موسس اتاق بازرگانی بود، در زمینه صنایع دیگر، همانند ابریشم‌کشی، ذوب‌آهن و… دستی بر آتش داشت و از پیشگامان این عرصه بود.

نمونه‌های زیادی از امین‌الضرب‌ها در اواخر دوران قاجار و دوران پهلوی وجود داشتند. آنها توانستند در زمینه انتقال بسیاری از فناوری‌های نوین در زمان خود پیشگام باشند که امروز هم مورد استفاده قرار می‌گیرند.

امروزه نیاز است تا مدیران بنگاه‌های اقتصادی، کارآفرینان و صنعت‌گران اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی را الگوی خود قرار دهند.

باید این نکته را هم در نظر گرفت که سنگ‌اندازی دولت‌ها یا همراهی نکردنشان نسبت به موانعی که درباریان در زمان قاجار و پهلوی برای پیشگامان صنعت و تجارت ایجاد می‌کردند به مراتب کمتر است.

رایزنی با تجار و بازرگانان سایر کشورها، سفرهای خارجی متعدد، ایجاد شبکه‌های ارتباطی و متصل کردن مناسبات اقتصادی با تجار سایر کشورها، چیزی است که باید مدیران شرکت‌های ایرانی به دنبال آن باشند. تا بدین وسیله زمینه ورود تکنولوژی و انتقال فناوری را تسهیل کنند.

این صحبت‌ها به معنای نادیده گرفتن شرایط سخت تولید در ایران نیست، بلکه مساله بر سر این است که در شرایط بغرنج حاکم بر تولید در ایران، نقش کارفرمایان را نیز نباید نادیده گرفت. که در دو مورد انتقال تکنولوژی و مدیریت کردن بنگاه‌های تولیدی به آن اشاره شد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید