تلگرام یا چاقو؟

    کد خبر :206140

یکی از خواص همین فضای مجازی، اینست که ناچاریم تمرین شنیدن کنیم و وقت چت کردن بگذاریم طرف مقابل حرفش تمام شود بعد ما بگوییم، کاری که ایرانی ها بلد نیستند. معمولا وقت گفتگو به حرف طرف مقابل گوش نمی دهیم و دنبال جواب می گردیم.

کمتر کسی در روزهای داغ اردیبهشت 96 حرف های تبلیغاتی حسن روحانی را، پیرامون عدم فیلترینگ فضای مجازی، می توانست تصویر کند که روزی این ابزار ساده ارتباطی جهان معاصر بسته شود ، حکایت سوار از پیاده خبر ندارد شده بود و می گفتند تلگرام ابزار پیروزی روحانی است و این حق معمولی آزادی را دست به دست می کردند.

اعتراضات خیابانی راهی جز توقف فعالیت کوتاه مدت فضای مجازی را منجر شد. فضای مجازی که آن قدر واقعی شده بود حتی کسانی که شعار قانون مداری می دهند هم ناچار سمت سبک و سنگین کردن فیلتر شکن ها می کردند.

هرچند دولت ها موظفند کاری کنند مردم به سمت قانون مداری حرکت کنند. اما این جا، نوع واکنش ما، آن گونه پیش می رود که خود قانون گذار و مجری قانون و مردمی که یکی از معضلات اقتصادی و اجتماعی را عدم پای بندی همه افراد، به قانون می دانند. راه گریز و در رو را انتخاب می کنند. تا با کمترین واسطه و جبری اخبار و منبع را شخصا” رصد کنند.

به گزارش عصر ایران این توقف موقت، آن قدر شیرین بود که مخالف های دولت، بشکن زدند و هلهله سرداند که شعارش را عملی نکرد و قدرت سایه بودن مان می چربد.می گفتند دست رئیس جمهور روی دکمه فیلترینگ نرفت اما پایش…

تلگرام برگشت سر سفره ایرانی ها، بسیاری خبرش را با مارش فتح بهم تبریک می گفتند. آن روی دیگر سکه باید خودش را نشان می داد.

مثل زمان پا گیری دیش های ماهواره روی پشت بام ها، بعضی ها شروع کردند که فساد های موجود را به هر شکل ممکن که شده به آن بچسبانند یقه تلگرام را چسبیدند و کسی نگفت که رفتار امروز حاصل کدام مدیریت فرهنگی دیروز است.

گزارش عجیب تلویزیون برای روزهای پسا تلگرام آن قدر مضحک از آب درآمد که مدیران بشکن زن و تک صدایی تلوزیون را ناچار به صدور توبیخ کرد.

سوال این جاست آیا تلگرام بستر فساد شده است؟ تنها جوابی که می شود داد همان کلیشه معروف است ، چاقو هم می تواند بکشد هم می تواند تیغ جراحی شود و جان ببخشد.

صد البته هر پدیده زمانی که بستر و پیش نیازهای اولیه ش در فرهنگی دیده نشده باشد چالش اساسی را پیش خواهد آورد.

صرف نظر از این که بمانیم تا بستر فرهنگی دنیای معاصر آماده شود نیز آب در هاون کوفتن است چرا که زمان را از دست داده ایم. شبیه کره شمالی خواهیم شد که باید قهرمانی تیم ملی کشورشان در جام جهانی از تلوزیون را باور کنیم . گروهی از فعالان اجتماعی در کره جنوبی، ناچار اخبار واقعی را توی بطری ها می گذارند و به آب دریا می سپارند، به امید روشن شدن یک نفر در نیمه شمالی خودشان.

عیب گل جمله بگفتی ،صحبت از اشتغال صد هزاری و گردش چند صد میلیاردی تومانی با بستر تلگرام می شود اما از سوی دیگر هم بستر ناهنجاری فساد هست و به قول حسن روحانی به واسطه تصادف نمی شود بزرگ راه را بست.

چرا وقت اشتغال و نان آوری هیچ بشکن زدنی از سمت مخالفین برنمی خیزد؟ ما آموخته ایم مخالف باید مخالف باشد و اگر جایی حسنی بود، خود را به کوچه علی چپ بزنیم.

چاقو ممنوع شده است، آیا جرایم ضرب و جرح ناشی از چاقو کاهش پیدا کرده است؟ آیا فضای مجازی بسته شود ، فساد مد نظر مخالفین یک شبه برچیده می شود؟ پاسخ ها را باید بدون چرب شدن سبیل ها وقت دعوا ، منطقی نشست و گفتگو کرد.

یکی از خواص همین فضای مجازی، اینست که ناچاریم تمرین شنیدن کنیم و وقت چت کردن بگذاریم طرف مقابل حرفش تمام شود بعد ما بگوییم، کاری که ایرانی ها بلد نیستند. معمولا وقت گفتگو به حرف طرف مقابل گوش نمی دهیم و دنبال جواب می گردیم.

اندکی از اعتبارات فرهنگی را صرف درست خوانی تلگرام کنیم.اتفاقی که بسیاری انجام می دهند و بخشی از کتاب های برجسته را دست به دست می کنند. همین تک جرقه و پریسکه ها کافیست، تا یک نفر روشن شود و چاقو را بگذارد برای پوست گرفتن سیب، نصفش را به عزیزترینش بدهد و همین مهربانی های کوچک، حلقه مفقوده زندگی معاصرجهان است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید