کشتی طلا ارزش هنری دارد یا نقاشی فرشچیان؟

    کد خبر :205191

پس از رونمایی از کشتی طلا که بر بدنه آن، متن قرآن حک شده، نقدهایی درباره اینکه اساساً چرا باید در این شرایط اقتصادی مردم ایران، چنین اثری خلق شود، مطرح شد اما سوای ابعاد اقتصادی، این پرسش مطرح است که آیا اساساً ساخت کشتی طلا وجهه هنری پررنگی دارد و مثلاً اثر را اکنون می‌توان در حراجی‌های بزرگ هنر جهان به عنوان یک اثر برجسته تاریخی عرضه کرد و با سیل مشتریان مواجه شد و آیا متریال این اثر بر جنبه هنری‌اش نمی‌چربد؟

به گزارش تابناک؛ پس از رونمایی از کشتی طلا که بر بدنه طلایی‌اش متن قرآن کریم درج شد و نقدهای بسیار گسترده از سوی تمامی طبقات از جمله روحانیون مطرح نسبت به این حرکت -آن هم در این دوران حساس- مطرح شد، روابط عمومی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س) با صدور بیانیه‌ای به جای این مجموعه را کشتی طلا بخواند، «قرآن مطلا» خواند و تاکید کردند: «با طراحی و هزینه شخصی آقای موسویان (سازنده کشتی) تولید شده که به درخواست سازنده آن و هماهنگی به‌عمل‌آمده از سوی استانداری قم برای بازدید عموم مردم برای مدتی کوتاه به موزه آستانه مقدس منتقل شده بود و طبق نیت شخصی مالک، این اثر به حرم امام حسین علیه‌السلام اهدا می‌شود»

حتی اگر این موضع گیری را به سختی پذیرفت که سازنده این کشتیِ طلا با هزینه شخصی چنین اثری را ساخته، این پرسش مطرح است که واقعاً سازنده این کشتی از چه پشتوانه مالی برخوردار بوده و در عین حال چه معونیتی در ساخت کشتی طلا که بر بدنه آن قرآن نوشته شود، وجود دارد که این شخص به دنبال آن رفته است؟ قطعاً قرآن نگاری ارزشمند و قابل تقدیر است اما آنچه حائز اهمیت است، بستر نگارش قرآن و کیفیت نگارش آخرین کتاب آسمانی نازل شده برای بشریت است.

بدون شک تمامی ادیان به دنبال افزایش جلوه‌های تمدنی بوده‌اند و در اسلام نیز جلوه‌های تمدنی یک اتفاق مهم و مداوم است که به دلایل فراوانی باید مورد توجه قرار گیرد. در قرون پیشین کلیسا برای گسترش جلوه‌های تمدنیِ مسیحیت، آثار هنری نظیر نقاشی های عظیم و مجسمه های باشکوه را به هنرمندانی چون میکل آنژ و لئوناردو داوینچی سفارش می‌داد و بسیاری از نقاشی‌ها و مجسمه‌هایی که هنرمندان غربی در قرون پیشین خلق کرده‌اند یا مستقیماً توسط کلیسا و یا توسط متدینین مسیحی سفارش داده شده بود.

در اسلام نیز رویه به همین شکل بوده و عمدتاً در قالب ساخت مسجد و بناهای مذهبی و یا نگارش قرآن خطی از سوی شاهانِ مذهبی و یا مذهبیون در قرون پیشین شاهد ظهور و بروز جلوه‌های تمدنیِ مسیحیت بوده‌ایم. شمار این مساجد در قلمرو ایران و در گسترده کشورهای اسلامی بسیار قابل توجه است و بسیاری از قرآن‌های تاریخی نیز به واسطه دقت در نگارش و جنبه‌های هنری‌اش، جزو ارزشمند‌ترین کتب تاریخی در دسترس بشر هستند که معمولاً کمتر به حراج‌های بزرگ هنری می‌رسند.

نوع خلق جلوه‌های تمدنی در اسلام و سیر تطور هنر اسلامی تا به امروز حاوی یک گزاره بسیار مهم است و آن گزاره، ارجحیت فرم هنری بر متریال و مواد مورد استفاده در آثارِ هنری اسلامی از جمله نسخ تاریخی قرآن است. هنر اسلامی همواره توسط اشخاصی حفظ و ارتقاء یافته که توانسته فرم هنر را ارتقاء ببخشند و شکوه خلق اثر با ارائه فرمی منحصر به فرد را در مقابل چشمان شگفت زده ناظران نمایان سازند.

با نیم‌نگاهی به این کشتی طلا -سوای بحث نگارش قرآن بر بدنه آن- این پرسش مطرح می‌شود که اگر این اثر دارای فرم هنری زیبا و منحصر به فرد است، پس آثار هنرمندانی چون استاد فرشچیان که بزنگاه‌ها در تاریخ بشریت، اسلام و تشیع را به شیوه‌ای ماندگار به تصویر کشیده، چه نام دارد؟ حقیقت آن است که این کشتی نه فرم زیبایی دارد و نه ساختار هنری پیچیده و خاصی است که خلق آن دارای ارزش‌های هنری ویژه است. تنها ویژگیِ هنری این اثر درج قرآن و اسامی ائمه بر آن است که ای کاش این اتفاق نیز رخ نمی‌داد، چرا که قطعاً با آموزه‌های قرآنی و شیعی در تضاد است.

در این شرایط باید پرسید وقتی هنرمندی چون فرشچیان با متریالی متشکل از چند کیلوگرم رنگ و یک بوم نقاشی و متکی بر دستان ظریفش، شکوه را به نمایش می‌گذارد، چرا باید با متریال جبران ضعف فرم و قالب اثر را کرد و در عین حال خواسته یا ناخواسته ثلمه‌ای به باور جمعی از مسلمانانِ نیازمند نسبت به باورهای اسلامی وارد کرد؟ هنرِ دینی، هنر فرم است و نه هنر متریال و بنابراین باید از خلق آنچه متکی بر متریال است و از قضا به جای نمایش تمدن دینی، دین گریزی را در پی دارد، به شدت گریزان بود.

بی‌شک اثری چون ترجیع بند مشهور محروم محتشم کاشانی که دو بیت آن در ادامه تقدیم می‌شود، جلوه‌های تمدنی پررنگ تری برای اسلام و تشیع دارد و در تاریخ مانا خواهد بود و این مگر به جز ارائه زیبای فرم متکی بر اعتقاد قلبی است:

کشتی شکست خورده طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار براو زار می‌گریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید