دیدار و گفتگوی خواندنی و بدون محافظ با شمخانی در BRT /تنهام و تیم حفاظتی‌ای درکار نیست

  • کامنت
  • چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۶ ۹:۴۹
    کد خبر :202589

تصویری که در ذهن ما از مسوولان جمهوری اسلامی ساخته شده، مردانی هستند که همیشه از درهای ویژه وارد مراسم شده و از در پشتی خارج می‌شوند. حتی در نماز جمعه هم در صف اول و پشت میله‌ها می‌نشینند و به هیچ عنوان دسترسی به آنان امکان‌پذیر نیست.
روزنامه صبح نو در ادامه نوشت:

رودررو در بی‌آر‌تی

تصویری که در ذهن ما از مسوولان جمهوری اسلامی ساخته شده، مردانی هستند که همیشه از درهای ویژه وارد مراسم شده و از در پشتی خارج می‌شوند. حتی در نماز جمعه هم در صف اول و پشت میله‌ها می‌نشینند و به هیچ عنوان دسترسی به آنان امکان‌پذیر نیست.

این موضوع به قدری جدی و زیاد شده که اگر کسی در این کشور نباشد، فکر می‌کند آن‌قدر جرم و تهدید زیاد شده که هر لحظه امکان حمله تروریستی به شخصیت‌ها وجود دارد. این درحالی است که هر لحظه، مقامات امنیتی می‌گویند در کشور هیچ تهدید امنیتی‌ای وجود ندارد، پس برای چه برخی از مسوولان می‌ترسند؟

روز گذشته در چهارراه ولیعصر زمانی که سوار اتوبوس بی‌آر‌تی ولیعصر شدم، صحنه‌ای جالب و البته باورنکردنی را دیدم. یکی از مقامات بلند‌پایه کشور در اتوبوس ایستاده بود. علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی دیروز بدون محافظ، ماشین دودی و آدم‌های قد بلند چهارشانه دست به کمر و عینک دودی‌های خفن، سوار‌اتوبوس شده بود و به سمت مسیرش می‌رفت.

یک سوزن به خود

موضوع محافظان مسوولان بسیار مهم و قابل توجه است و رسانه‌ها باید آن را جدی بگیرند. برخی از شخصیت‌های مسوول پشت سیستم حفاظتی پنهان شده، برای خود پرستیژ و حیثیتی دست و پا کرده‌اند و به بهانه تهدیدات امنیتی از مسوولیت‌های مردمی شانه خالی می‌کنند. نمی‌دانم از شانس من خبرنگار بود که با آقای شمخانی روبه‌رو شدم یا از شانس ایشان! به‌هر‌حال از سرکنجکاوی و همچنین رسالت خبرنگاری، با معرفی خودم با ایشان وارد صحبت شدم. در ابتدا از دبیر شورای عالی امنیت ملی پرسیدم که چه شد سر از بی‌آرتی درآوردید؟ تیم حفاظتی‌تان کجاست؟

وی با لبخندی کوتاه جواب داد: «تنهام و تیم حفاظتی‌ای درکار نیست، در جایی کار داشتم و تصمیم گرفتم با اتوبوس به کارم برسم.» او می‌گوید: «باید از خودمان شروع و تیم‌های حفاظتی را کمتر کنیم و من تصمیم گرفتم تا نخستین قدم را بردارم و با اتوبوس به مقصدم بروم.»

متاسفم برای مسوولان

دور و بر شمخانی خالی بود و مردم هم توجهی به حضور شمخانی نداشتند، البته این بی‌توجهی بی‌ارتباط با عدم شناخت مردم نسبت به شخصیت‌ها و مقامات نیست. زمانی که با وی صحبت می‌کردم و چند عکس هم گرفتم برخی از مسافران می‌پرسیدند: «چرا عکس می‌گیری، مگر او کیست؟» خود این موضوع و بی‌اطلاعی نشان‌دهنده شکافی نامبارک بین مسوولان و مردم است. از دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره اینکه چرا توجه مردم به حضورش جلب نشده، پرسیدم و او این‌گونه پاسخ می‌دهد: «متاسفانه مسوولان آن‌قدر از مردم دور مانده‌اند که خیلی از مردم آنها را حتی نمی‌شناسند چه برسد به اینکه بخواهند خطری برایشان ایجاد کنند. مسوولان باید بین مردم باشند و با آنها از نزدیک برخورد کنند. جدا شدن مردم و مسوولان به نفع هیچ‌کس نیست.»

برخورد غیرمنتظره با شمخانی و هم صحبت شدن با کسی که همیشه او را در صفحه تلویزیون و بخش‌های خبری می‌شد دید، اتفاق خوشایندی بود و نشان داد تهدیدی در شهر برای مقامات وجود ندارد و قرار نیست کسی این افراد را مورد آسیب قرار دهد. اتفاقاً حضور مسوولان در جمع مردم باعث دلگرمی آنهاست. مردم با این اقدام به این باور خواهند رسید که مسوولان تافته‌جدا‌بافته‌ای نیستند که برای دیدنشان باید هفت‌خان رستم را طی کنند و از لابه‌لای ده‌ها مأمور حفاظتی بگذرند تا حرف‌هایشان را به آنها بزنند. اتفاقاً در این دیدار غیر‌منتظره، یکی از شهروندان هم آقای شمخانی را شناخت شروع به درد دل با او کرد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید