چین با ما چه کرد؟

سوال‌های بی‌جواب درباره «سانچی»

    کد خبر :201477

کشتی شکست خورده سانچی در چین کشور را در غم و ماتم فروبرد. درباره حادثه سانچی فقط کلیاتی از قبیل اینکه، کشتی نفت کش ایران با کشتی حامل غلات تصادف کرده است می دانیم. حقایق اصلی در جعبه سیاه کشتی مانده‌اند که حالا آن هم دست چینی هاست. در این میان جامعه ماتم‌زده به دنبال مقصر می‌گردد. بعضی‌ها مدیریت کشور در بحران پیش آمده را زیر سوال می‌برند. بعضی دیگر نیز انگشت اتهام را به سوی چینی‌هایی گرفته‌اند و فکر می‌کنند امدادرسانی‌شان را هم مثل جنس‌های بنجل‌شان در بازار ایران می‌دانند. با این حال چینی‌ها برای رفع اتهام تعلل از خود پای تاریکی هوا، نامساعد بودن آب و هوا را وسط می‌کشند.

چین باید درباره عملکردش توضیح دهد
بعضی کارشناسان اما نظر دیگری دارند. به عنوان نمونه کاپیتان عسکری مدیر پروژه جست‌وجوی دریایی استان هرمزگان این ها را بهانه می داند. او به ایسنا گفته اگر موج وجود داشته است چرا در طول روز امکان عملیات اطفا بوده اما در شب نبود؟ او می ‌گوید: کشور چین باید در رابطه با حادثه اخیر عملکرد دقیق خود را توضیح داده و مشخص کند که مسیر حادثه چگونه مدیریت‌شده است. کاپیتان عسکری همچنین گفته: کشتی نفتکش سانچی در بالاترین کلاس بین‌المللی و تحت کنوانسیون بین‌المللی نیز قرار داشته است. مطمئنا سازمان جهانی دریانوردی ابعاد این سانحه را در کمیته‌های تخصصی خود بررسی خواهد کرد و تاثیرات این بررسی‌ها را در آینده به طور حتم در آموزش دریانوردی و هم‌چنین موارد ایمنی مشاهده خواهیم کرد. مضاف بر این، چینی ها توانسته‌اند هموطنان خود را که در کشتی دیگر حضور داشتند را نجات داده اند.

وزارت خارجه: چینی ها تعلل نکردند
بهرام قاسمی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور اما امروز تعلل چینی ها در حادثه سانچی را رد کرد. او توضیح داده است که وزارت خارجه از ابتدای این حادثه با تشکیل ستاد در مرکز و ارتباط مستمر روزانه بین تهران، پکن و شانگهای کار را دنبال کرده و به بهترین شکلی که می‌توانسته این پیگیری‌ها را انجام داده و هیچگونه کوتاهی در این زمینه صورت نگرفته است. سخنگوی دستگاه دیپلماسی همچینن عنوان کرد: دولت چین هم از ابتدای این قضیه و بعد از برقراری تماس‌های ما، اقدام به تشکیل ستاد بحران کرد و همکاری بسیار خوبی را با ما داشت، ولی نوع حادثه و میزان حرارت و ارتفاع آتش و مجموعه حجم میعانات به قدری بود که امکان هرگونه دسترسی و نزدیک شدن به نفت‌کش را غیرممکن می‌کرد.

قاسمی بیان کرد: ما از امکانات و کانال‌های موجود در این زمینه استفاده کرده و از ابتدای این حادثه با دولت ژاپن، کره جنوبی و سازمان بین‌المللی دریانوردی (ایمو) که در لندن مستقر است، در تماس بودیم. سخنگوی وزارت خارجه در توضیح بیشتر عنوان کرد: براساس توافقات و مذاکرات صورت گرفته با چین و ژاپن، قرار بود که صبح یکشنبه عملیات مشترکی توسط گروه‌های امداد و نجات سه کشور (ایران، چین و ژاپن) انجام شود و بر همین اساس از روز شنبه گروه امداد و نجات سه کشور در محل حضور داشتند و بررسی‌های لازم صورت گرفت که این عملیات با حضور گروه‌های امداد و نجات سه کشور و با تجهیزات ژاپن صورت گیرد که به دلیل افزایش دما و انفجاری‌هایی که صورت گرفت، کشتی غرق شد و عملا این عملیات انجام نشد.

رمزگشایی از جعبه سیاه بیشتر از یک ماه زمان می برد
در این زمینه هادی حق‌شناس، معاون دریایی سازمان بنادر و دریانوردی گفته ایران می‌خواهد با پرسنل کشتی چینی که با نفتکش سانچی برخورد کرده است مصاحبه کند. اما برای پاسخ به سوالاتی مثل «چه شده است؟» باید صبر کرد تا جعبه سیاه کشتی از پلمپ خارج شود. این جعبه سیاه در دست چشم‌بادامی‌هاست. این درخواست ایران در حالی بوده است که مراجع بین‌المللی هنوز با پرسنل این کشتی گفت و گویی نداشته اند. حق‌شناس همچنین گفته بازگشایی و رمزخوانی جعبه سیاه کشتی ایران زمان می‌برد و برای بازگشایی این جعبه سیاه باید مراحل حقوقی طی شود که این مراحل ممکن است بیشتر از یک ماه طول بکشد.

تا مشخص نشدن حقایق نمی توان اقدام حقوقی کرد
در این میان بعضی معتقدند اگر از سوی چینی‌ها تعللی صورت گرفته باشد ایران می‌تواند از طریق ساز و کارهای بین‌المللی آن را دنبال کند. اما چند حقوق‌دان‌ در حوزه بین‌‌الملل در گفت‌و‌گو با فرارو می‌گویند فعلا که هیچ چیز مشخص نیست نمی‌توان کاری کرد. ابتدا باید حقایق روشن شود. تا سند و مدرکی نباشد شکایت به مجامع رسمی بین‌المللی هم منتفی است. یکی از این حقوق‌دان‌ها می‌گوید تنها کاری که فعلا می‌شود کرد این است که باید پیگیر مسائل بیمه‌ای کشتی سانچی بود که البته این موضوع هم بستگی دارد به آنکه استانداردها رعایت شده باشد.

تشکیک به پارادایم نه شرقی، نه غربی
مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بین الملل نیز در گفت و گو با فرارو حادثه سانچی را از زاویه سیاست و دیپلماسی بررسی می کند. این استاد دانشگاه درباره بحران سانچی به فرارو می‌گوید: ماجرای سانچی در جامعه ایران نقطه عزیمتی برای بررسی پیامدهای ارتباط ایران با کشورهای گوناگون در چارچوب منافع ملی تعریف شده برای جامعه ایران قرار گرفته است. نزدیکی این تصادم با آبهای منطقه‌ای چین، با وجود آنکه فاصله قابل قبولی از مرزهای خشکی چین داشته، نزد افکار عمومی این توقع را ایجاد کرده است که چین باید به عنوان یک متحد استراتژیک حداقل در قالب ادبیات سیاسی حکومتی در ایران در ارتباط با دریانوردان ایرانی احساس مسئولیت بیشتری می کرد و باید زمینه‌های همکاری بیشتری را با ایران فراهم می ساخت.

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه برای جامعه ایرانی پرسش های متعددی درباره بحران سانچی به وجود آمده است، ادامه می دهد: یکی از پرسش ها این است که چرا چینی ها توانسته‌اند نیروهای خود را از این مهلکه نجات دهند اما نتوانسته اند دریانوردان ایرانی را از وسط آتش برهانند؟ اینکه این اقدام شدنی بود یا نه نیاز به کالبدشکافی و آنالیز جعبه سیاهی دارد که اکنون در دست چینی‌هاست. اما نباید این نکته را فراموش کرد که از منظر رسانه ای، جامعه و افکار عمومی این توقع را داشته‌اند که از چینی‌ها حرکت سازنده‌تر و شایسته تری برای نجات دریانوردان ایرانی شاهد باشند.

مطهرنیا معتقد است: نظام حاکم در ایران باید این نکته را در نظر داشته باشد که مسئولیت نهایی نجات دریانوردان متوجه ساختار قدرت موجود در داخل کشور است. اینکه چگونه بحرانی به نام سانچی حدود 10 روز خود را در جامعه به نمایش می گذارد و در ارتباط با این بحران، ما شاهد حاشیه‌های رسانه‌ای و در همان حال احساس عدم توانایی در رفع و رجوی آن در جامعه ملی بودیم خود می‌تواند بحران ناکارآمدی یک سیستم را در جامعه‌ای که تازه از اعتراضات خارج شده است و اندکی آرام گرفته تحریک کند. از این منظر باید توجه داشت که اگر تواقعات فزاینده در جامعه ملی از دولت چین برای کمک به دریانوردان وجود دارد اما این توقع بیش از آنکه به دولت چین بازگردد، به نوع رفتار دولت و حکومت در ایران در ارتباط با چین برمی‌گردد. مخصوصا آنجا که ایران در چهار دهه اخیر (به ویژه در دو دهه گذشته) از این کشور به عنوان یک متحد استراتژیک نام می‌برد و تلاش می‌کند روابط گسترده اقتصادی خود را با پکن تحکیم بخشد.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: زیر سوال بردن عملکرد چین در بحران سانچی، بیش‌تر از آنکه دولت چین را هدف قرار دهد، در خمیر مایه درونی‌اش نقدی نسبت به گرایش به شرق دستگاه سیاست خارجی ایران را به همراه دارد. این را باید بیشتر باید از منظر دیپلماسی مورد توجه قرار داد که اکنون جامعه ایران نسبت به پارادایم نه شرقی، نه غربی دچار تشکیک و بحران اعتماد است. به هرحال در سیاست خارجی ایران، چین و روسیه به عنوان دو متحد استراتژیک شناخته می‌شوند و آنها نیز در ادبیات آرایشی خود، تهران را متحد استراتژیک می‌دانند. با این حال این دو کشور هیچ گاه در عمل به صورت یک متحد استراتژیک در لایه های گوناگون کنش‌های دیپلماتیک، حمایت‌های همه‌جانبه بین‌المللی و منطقه‌ای از ایران حمایت نکرده‌اند. سانچی نیز این موضوع را در افکار عمومی در لایه رویی به صورت درست یا نادرست به نمایش گذاشته است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید