گسل‌های اقتصادی و زلزله‌ رفاه

    کد خبر :196651

بانک مرکزی در پایان سال ۹۵ با ارائه گزارشی مبنی بر وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم اعلام کرد که در یک دهه اخیر یعنی از سال ۸۵ تا سال ۹۵ خانوارهای شهری بیش از سایر خانوارها با کسری بودجه مواجه شده‌اند و به همین دلیل در مدت زمان این ده سال میزان کالا و خدمات مورد استفاده این خانوارها حدود یک‌پنجم کاهش داشته است.

فهیمه اکبری صحت: در روزهایی که کسری بودجه دولت نقل محافل شده و کم و کاستی‌های اقتصادی روزبه‌روز بر زندگی مردم سایه می‌اندازد، طبقات مختلف جامعه روزبه‌روز با رفاه اقتصادی فاصله گرفته و شکاف عمیق اقتصادی را تجربه می‌کنند. روزانه آمارهای مختلفی از سوی بانک مرکزی، مرکز آمار و نهادها و سازمان‌های مختلف مبنی بر شرایط اقتصادی جامعه منتشر می‌شود.

به گزارش بازتاب، بانک مرکزی در پایان سال ۹۵ با ارائه گزارشی مبنی بر وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم اعلام کرد که در یک دهه اخیر یعنی از سال ۸۵ تا سال ۹۵ خانوارهای شهری بیش از سایر خانوارها با کسری بودجه مواجه شده‌اند و به همین دلیل در مدت زمان این ده سال میزان کالا و خدمات مورد استفاده این خانوارها حدود یک‌پنجم کاهش داشته است.
سفرهایی که آب می‌رود

مجیدرضا حریری، عضو اتاق بازرگانی ایران در این باره می‌گوید: «یک نگاه ساده و به وضعیت قشر متوسط جامعه نشان می‌دهد که چقدر از سفره‌های مردم آب رفت و چه میزان کالا و خدمات از سبد خانوارها حذف‌شده است.»

بر اساس آمار رسمی بانک مرکزی تا پایان سال ۹۵ حدود ۱۳ درصد از خانوارهای ایرانی اقدام به دریافت وام کرده‌اند.

به گفته وی: «در حالی که تبلیغات گسترده‌ای مبنی بر رشد مصرف‌گرایی در جامعه می‌شود، اما باید گفت که قشر متوسط جامعه در یک دهه اخیر نه‌تنها رشد اقتصادی نداشته‌اند، بلکه آمار رسمی بانک مرکزی از کاهش ۱۵ درصدی مجموع ارزش کالاها و خدماتی خانوارها خبر می‌دهد.»

این عضو اتاق بازرگانی معتقد است: «در حال حاضر بیش از هر قشر دیگری قشر متوسط جامعه زیر بار کسری بودجه مجبور به کم کردن هزینه‌های خود شده و گفته می‌شود این قشر حدود ۲۰ درصد از هزینه‌های خود را حذف کرده‌اند.»

تابلوی بزرگ قرمزرنگی که بالای آن نوشته‌شده «حاجی ارزونی بیا ببر همه چی مفت.» خانم میانسالی کیسه پلاستیکی در دست در حال گلچین کردن میوه‌هاست. زهرا وجود که همسرش کارمند اداره برق منطقه دو است، می‌گوید: «درآمد یک کارمند ثابت است و تقریبا هیچ‌گاه هم‌زمان با تورم رشد نکرده است. هرچه سرعت رشد تورم بیشتر می‌شود، میزان درآمد ما رو به افول است. در چند سال اخیر تجمل‌گرایی در بسیاری از میهمانی‌ها و حتی خانواده‌های متوسط دیده می‌شود اما روی واقعی سکه زندگی ما نشان از موضوع دیگری دارد.»

به گفته وی: «بسیاری از هزینه‌های فرهنگی، فعالیت‌های جانبی خانواده و… حذف شده است. برای مثال ما فقط سالی یک‌بار آن هم به صورت متوسط به مسافرت می‌رویم. نگاهی به سبک مسافرت مردم بیاندازید.

در روزهای تعطیل تابستان و ایام نوروز در برخی پارک‌های شهرهای مختلف جایی برای چادر زدن نیست. این موضوع نشان از کمبود بودجه و نبود قدرت هزینه کردن در میان خانواده‌ها دارد. در بیشتر مواقع مسافرت‌ها را در چادر و با ماشین شخصی خود می‌گذرانیم.»

در حالی که میوه‌های خریداری‌شده را به سمت ترازو می‌برد، می‌گوید: «به یاد دارم در اوایل دهه هشتاد داشتن پس‌انداز امری عادی برای خانواده‌ها بود؛ اما در حال حاضر با کسری بودجه ماهانه روبه‌رو هستیم. اگر یک روز حقوق همسرم دیر پرداخت شود، در هزینه‌کرد مسائل بسیار ساده کم می‌آوریم.»


شکوه وام؛ خداحافظ پس‌انداز

بر اساس آمار رسمی بانک مرکزی تا پایان سال ۹۵ حدود ۱۳ درصد از خانوارهای ایرانی اقدام به دریافت وام کرده‌اند. در میان سهم جمعیت شهری تقریبا چهار برابر بیشتر از روستاییان است.

اگر وام‌های کلان و با ارقام درشت را کنار بگذاریم، وام‌هایی مانند وام مسکن، وام ازدواج، وام خودرو، وام تعمیر مسکن، خرید لوازم منزل و… مهم‌ترین وام‌هایی است که جمعیت شهری به آن تمایل دارند.

بدون شک دهک‌های بالای جامعه در دسته گیرندگان چنین وام‌هایی قرار نمی‌گیرند. در نتیجه بیشتر وام‌های متوسط به قشر متوسط جامعه پرداخت می‌شود و این افراد تمایل بیشتری برای دریافت وام‌های این‌چنینی دارند.

بلندگوی شعبه پشت سر هم نوبت‌ها را اعلام می‌کند. خانم جوانی یک پرونده در دست، در صف انتظار نشسته است. او که در یک شرکت خصوصی کارمند واحد مالی است می‌گوید: «ماهیانه ۲ میلیون تومان حقوق ثابت می‌گیرم. البته خبری از پاداش، مزایا و اضافه‌کاری نیست اما بخش قابل توجهی از درآمدم صرف هزینه‌های روزمره شده و تقریبا پس‌اندازی ندارم. به همین دلیل مجبور به دریافت وام برای خرید خودرو شدم.»

به گفته وی: «روزانه برای رسیدن به محل کار باید حدود یک ساعت در راه باشد. برای رسیدن به مقصد از سرویس حمل‌ونقل عمومی و تاکسی استفاده می‌کند.»

وی می‌گوید: «برای رفت‌وآمد باید در نوبت صبح از منزل تا ایستگاه مترو سوار تاکسی شوم و از مترو تا محل کار اصولا پیاده می‌روم، مگر اینکه زمان بسیار محدود باشد تا مجبور به استفاده از تاکسی شوم.

به طور میانگین یک خانواده متوسط که بیشتر از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کند، ماهیانه باید حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان هزینه جابه‌جایی بپردازد.

در مسیر برگشت هم این موضوع تکرار می‌شود اما با این حال روزانه حدود ۵ هزار تومان به عنوان هزینه حمل‌ونقل از حساب شخصی‌ام پرداخت می‌کنم. خود این موضوع بر روند پس‌انداز سایه انداخته و قدرت خرید را کم کرده است.»

آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد که قشر مرفه و دهک‌های بالای جامعه کمترین سهم از بودجه خانوار را صرف هزینه‌های جابه‌جایی می‌کنند؛ اما در مقابل هزینه‌های حمل‌ونقل این قشر از جامعه حدود ۱۵ درصد از بودجه خانوار را به خود اختصاص داده است.

به طور میانگین یک خانواده متوسط که بیشتر از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کند، ماهیانه باید حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان هزینه جابه‌جایی بپردازد.

این در حالی است که استفاده‌کنندگان خودروهای شخصی به طور میانگین بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار تومان هزینه حمل‌ونقل می‌پردازند. البته باید به این هزینه‌ها استهلاک، مخارج خودرو و… را اضافه کرد.

بانک مرکزی در گزارش خود آورده است که یک خانواده از دهک‌های بالایی جامعه در یک سال حدود ۱۸ میلیون هزینه حمل‌ونقل پرداخت کرده و این در دسته یکی از عمده‌ترین هزینه‌های این خانواده‌ها است.

تخصیص بخش قابل توجهی از بودجه و درآمد خانواده به هزینه‌های این‌چنینی مانند سدی در برابر پس‌انداز عمل کرده و به همین موضوع خانواده‌ها را به سمت دریافت وام می‌کشاند.

خانواده‌های متوسط تمایل بسیاری برای دریافت وام دارند و تصور می‌کنند با دریافت وام می‌توانند منابع مورد نیازی که همیشه با پس‌انداز تامین می‌شد را تهیه کنند.
کسری بودجه؛ توسعه سبد وام

جواد احمدی مرد میانسالی که کارمند اداره مخابرات تهران است، می‌گویدک «تا قبل از دهه ۹۰ وجود پس‌انداز یک امر عادی برای ما بود. بخشی از حقوق ماهیانه هر چقدر هم اندک در گوشه‌ای به عنوان پس‌انداز در نظر گرفته می‌شد.

از آنجایی که تامین برخی هزینه‌های قشر متوسط دشوار و ناممکن است، پناه بردن به وام یک راه نجات برای آن‌ها به شمار می‌رود.

اما در چند سال اخیر تمامی حقوق صرف هزینه‌های روزانه شده و منابع مورد نیاز مانند تعمیرات خانه، تجهیز وسایل منزل، خرید جهیزیه برای فرزندان، تعویض و یا خرید خودرو و… با وام انجام می‌شود.

اقساط بانکی یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش پس‌انداز خانواده‌ها هستند. تغییر سبک زندگی مردم باعث شده تمایل به مصرف‌گرایی بیشتر شود اما با توجه به عدم توازن در بخش درآمد و تقاضا خانواده‌ها برای جبران کسری بودجه به وام گرفتن پناه می‌برند.»

وی گفت: «با وجود تمامی مشکلات و صحبت‌هایی که از بالا بودن نرخ بهره بانکی می‌شود، همچنان تمایل و تقاضا برای دریافت وام بسیار بالا است. در حال حاضر بانک‌ها هستند که با مردم همکاری نمی‌کنند وگرنه مردم علاقه بسیاری به دریافت وام دارند. از آنجایی که تامین برخی هزینه‌های قشر متوسط دشوار و ناممکن است، پناه بردن به وام یک راه نجات برای آن‌ها به شمار می‌رود؛ اما این روش روزبه‌روز از میزان پس‌انداز این قشر هم کم می‌کند.»

بر اساس اعلام رسمی مرکز آمار متوسط درآمد ناخالص سالانه یک خانوار در سال ۹۵ نسبت به سال ۹۴ معادل ۱۱٫۳ درصد افزایش داشته است.

یک بررسی ساده نشان می‌دهد که خانواده‌های متوسط در بهترین حالت باز هم با کسری بودجه مواجه بوده و برای تامین نیازهای خود باید از سهم پس‌انداز کم کرده و سبد وام خود را بزرگ‌تر کنند.


سهم بزرگ خوراک از سبد درآمدی قشر متوسط

جدیدترین گزارش‌ها از بانک مرکزی مبتنی بر آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری ایران در سال ۱۳۹۵ نشانگر آن است که در سال مورد بررسی متوسط تعداد افراد خانوار ۳.۳۳ نفر بود که نسبت به سال قبل کاهش داشته است.

افزایش قیمت‌ها بر الگوی مصرف نان در خانه‌ها تاثیر گذاشته است.

از کل هزینه‌های ناخالص خانوار به ترتیب، ۳۵.۵ درصد به مسکن، آب، برق و گاز و سایر سوخت‌ها، ۲۲.۹ درصد به خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها، ۱۰.۶ درصد به حمل‌ونقل، ۸.۴ درصد به کالاها و خدمات متفرقه اختصاص یافته است؛ این در حالی است که ۵.۹ درصد هزینه‌ها به بهداشت و درمان، ۴.۳ درصد به پوشاک و کفش، ۴.۰ درصد به لوازم، اثاث و خدمات مورد استفاده در خانه، ۲.۱ درصد به ارتباطات تعلق داشته است.

بزرگراه جلال آل احمد یکی از بزرگ‌ترین مراکز میوه و تره‌بار شهر را در دل خود جای داده است. صدا و هیاهوی فروشندگان از یک‌سو و تجمع و رفت‌وآمد خریداران از سوی دیگر رفت‌وآمد را با مشکل مواجه کرده است. مرد میان‌سالی که خود را بازنشسته جهاد استان تهران معرفی می‌کند، می‌گوید: «در حال حاضر ماهیانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می‌کنم. بیش از ۵۰ درصد حقوقم صرف خرید ملزومات خوراکی خانه می‌شود.»

به گفته وی: «تورم چشم‌گیر در سال‌های اخیر بر روی سبک زندگی و الگوی خرید خانوارهای متوسط جامعه تاثیر گذاشته است.»

او می‌گوید: «هر خانواده در هفته دو بار نیاز به خرید میوه و تره‌بار پیدا می‌کند. در هر مراجعه باید حدود ۱۰۰ هزار تومان هزینه کنیم. به همین دلیل دیگر خبری از خریدهای کلان و خرید میوه در جعبه و یا به صورت کارتنی نیست.

عموما یک تا دو کیلوگرم از هر میوه خریداری می‌شود. همچنین هزینه‌هایی مانند گوشت، مرغ و مواد پروتئینی دیگر بخش قابل توجهی از درآمد را به خود اختصاص می‌دهند.»

در حالی که کیسه‌های میوه را مرتب می‌کند، می‌گوید: «حتی افزایش قیمت‌ها بر الگوی مصرف نان در خانه‌ها تاثیر گذاشته است. دیگر در کمتر سفره‌ای نان به حجم بالا قرار می‌گیرد، همچنین خانواده‌ها از برگزاری دورهمی‌ها و میهمانی‌های خانوادگی و فامیلی اجتناب می‌کنند.

یک میهمانی ساده ۱۰ نفری نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان هزینه میوه دارد، به همین دلیل خانواده ترجیح می‌دهند سبد خوراکی خود را با افراد خانواده به اشتراک بگذارند.»

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید