مرگ زودرس فرزندان سیاسی اصولگرایان /جمنا هم به سرنوشت جبهه متحد دچار شد

توقف جلسات جمنا احتمالا ناشی از اختلاف نظر اعضای شورای مشورتی است و از آنجا که بخش قابل توجهی از طیف های اصولگرا پیش از این راه خود را از جبهه نیروهای مردمی انقلاب جدا کرده بودند؛ دور از انتظار نیست که این تشکل نیز به فهرست جبهه ها و تشکل ها فراموش شده اضافه شود.

جمنا در سراشیبی مرگ و فراموشی است. این سرنوشتی است که سنتی ها برایش در خشت خام می دیدند و به همین خاطر چندان همراه حامیان آنها نشدند. در انتخابات ریاست جمهوری اخیر شاهد بودیم که موتلفه به عنوان قدیمی ترین حزب اردوگاه اصولگرایی حاضر به همراهی نشد و کاندیدای خود را راهی کارزار انتخابات کرد. طیف های جوان تر و تندرو همچون پایداری نیز نیز چندان دلشان با جمنا نبود و اگر هم در نهایت به مخالفت صریح نپرداختند دلیلی نداشت جز اینکه با گذشت زمان متوجه شدند که در جمنا فرمان حمایت از ابراهیم رییسی صادر شده است .

به گزارش نامه نیوز دیگران نیز اگرچه در ظاهر پیرامون کاندیدای اصلح به توافق رسیدند؛ بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری راهشان را جدا کردند. صریح ترین سخنان در مخالفت با جمنا را می توان در کلام محمد باقر قالیباف یافت. حالا دیگر جمنا در یک سو است و سنتی ها همچون موتلفه یا جامعه روحانیت مبارز، تندروها همچون پایداری و شکست خوردگان انتخابات اخیر با ایده هایی همچون نواصولگرایی در مقابل آن. همین وضعیت آنان را به فکر آسیب شناسی رفتار خود و رفع ایرادات انداخت اما در این مسیر نیز توفیقی نداشتند.

خداحافظی با جمنا ؟
آنطور که سيدمحمد حسيني، عضو شوراي مركزي جمنا به ايلنا گفته است «قرار بود كه اعضاي شوراي مشورتي اين جبهه تكميل و معرفي شوند. با اين حال جلسات شوراي مشورتي ديگر برگزار نشده است». توقف در جلسات شورای مشورتی نشان می دهد که اندک همراهان باقی مانده برای جبهه مردمی نیروهای انقلاب در میان خود اختلافاتی دارند که مانع از ادامه جلسات است. این تنها نشانه بی اثر شدن جمنا نیست. این جبهه که از دي ماه سال گذشته همزمان با اقدام برای اخذ موجوز كار سازماندهي انتخاباتي اصولگرايان را آغاز کرد حالا با لازم‌الاجرا شدن قانون جديد احزاب، گروه‌ها و تشكل‌هاي سياسي و موضع سفت و سخت قانون احزاب باید به فکر تطبيق با اين قانون باشند. این درحالی است که به گفته سيد‌محمد حسيني هنوز در جمنا بحثي براي تطبيق با قانون احزاب مطرح نیست. به این ترتیب جبهه نیروهای مردمی انقلاب در خوشبینانه ترین حالت آنقدر بلاتکلیف است که تطبیق با قانون احزاب را در اولویت چندم خود قرار داده است. در نگاه واقع بینانه اما توقف جلسات شورای مشورتی که باید آن را توقف تلاش برای رفع ایردات تلقی کرد، توقف تلاش برای تطبیق با قانون احزاب و عدم همراهی گروه ها و طیف های استخوان دار اصولگرا معنایی غیر از قرار گرفتن جمنا در سراشیبی مرگ و فراموشی ندارد.

سرنوشت عجیب فرزندان سیاسی اصولگرایان

جمنا تنها تشکلی اصولگرایی نیست که به این سرنوشت گرفتار آمده است. این جریان سیاسی محافظه کار تا کنون بارها جبهه ها و تشکل های ناموفق را تجربه کرده است. تشکل هایی که به خاطر تولد زودرس، ناقص الخلقه بودند و عمرشان دیری نپایید. آبادگران، جبهه متحد اصولگرایان یا ائتلاف رایحه خوش خدمت نمونه ای از نوزادان ناقص الخلقه در اردوگاه اصولگرایی هستند.

ائتلاف آبادگران که مدت ها است نامی از آن شنیده نمی شود همان ائتلافی است که در جریان دومین انتخابات شورای شهر تهران شکل گرفت. شروع خوبی داشتند و با یک فهرست واحد موفق به کسب 14 کرسی از 15 کرسی شدند. در مجلس هفتم نیز با همان قدرت وارد عمل شد و تمام 30 کرسی تهران را از آن خود کردند. محمود احمدی نژاد نیز برآمده از همین ائتلاف بود. او با حمایت آبادگران شهردار تهران شده و در سال 84 نیز راهی پاستور شد. احمدی نژاد اما خیلی زود یاران سابق خود را فراموش کرد و آبادگران نیز مدت ها است که به فراموشی سپرده شده است. چرایی آن را حسن بیادی دبیرکل آن، سال 93 طی گفت وگویی با تابناک بیان کرده است. او گفته است: « ما در آن زمان بدون وابستگی به باندهای قدرت و ثروت احمدی نژاد را رئیس جمهور کردیم. به همین دلیل زود چراغ ما را خاموش کردند. چرا که خیلی ها احساس خطر کردند. یکی از مشکلات احمدی نژاد این بود که با این تفکر رئیس جمهور شد اما به دلیل ساختار غلط خودمحور شد. برای همین خیلی از کسانی که می توانستند صادقانه به ایشان کمک کنند که کوچکترین آنها من بودم به حاشیه رانده شدند».

نکته جالب توجه نگاه بیادی به عنوان دبیرکل یک ائتلاف فراموش شده به جمنا است. وی در مهر ماه امسال طی مصاحبه ای با ایلنا به فعالیت و نقش‌آفرینی برخی تشکل‌های اصولگرا به جای احزاب ریشه‌دار این جریان اشاره کرده و گفته است: « رفتارهایی که تاکنون چند حزب و جمعیتی که تشکیل شده‌اند از خود بروز دادند؛ با توجه به اینکه به شکلی به بدنه قدرت و ثروت وصل بودند؛ رفتاری شبیه فراماسونرها بوده، از این نظر که آنها راضی نیستند احزاب دیگر تشکیل شود و می‌گویند فقط ما حضور داشته باشیم و تنها ما انقلابی و مسلمان هستیم و دیگران غیر انقلابی و کافر هستند».

ائتلاف رایحه خوش خدمت که در راستای حمایت از احمدی نژاد شکل گرفته بود و کسب چند کرسی در شورای شهر سوم تنها موفقیت اش بود یکی دیگر از تشکل های اصولگرا است که خیلی زود از دنیا رفت. مرگ این ائتلاف و باقی مانده برخی اختلافات ضرورت تشکیل جبههٔ متحد را ایجاد کرد. جبهه دیگری قبل از کامل شدن اجزایش متولد شد و بعد از مجلس نهم نیز به فراموشی سپرده شد. عمر این تشکل بیش از دو مجلس نبود. احمدی نژاد که بعد از رئیس جمهور شدن از آبادگران روی گردانده بود از سران اصولگرا دعوت کرد تا در نهاد ریاست جمهور گردهم آمده و پیشنهاد حبیب‌الله عسگراولادی را محقق کنند. جبهه متحد در حقیقت متشکل از جبهه پیروان خط امام و رهبری، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و ائتلاف رایحه خوش خدمت بود.
جبهه متحد دستاورد قابل اعتنایی در امر وحدت اصولگرایان نداشت و چندان دوام نیاورد. در همان مدت نیز اغلب به خاطر دولتی بودن و انحصار طلبی مورد نقد قرار می گرفت. همراهی این تشکل با جامعتین در جریان انتخابات مجلس نهم و مبنا قراردادن فرمول 7+8 ( 7 نفر به عنوان کمیته داوری و 8 نفر به عنوان نمایندگان گروه های مختلف) برای تهیه فهرست جریان اصولگرا در شهرستان ها را می توان آخرین کنش سیاسی این جبهه دانست.

ظهور شتاب زده و مرگ زود هنگام جبهه ها و ائتلاف های سیاسی از این دست، در جریان اصولگرا موجب می شود که گمان کنیم جمنا نیز سرنوشتی غیر از آن ها نخواهد داشت کما اینکه نشانه هایی در درون جمنا نیز ما را به همین نتیجه می رساند.