مهاجران افغان زیر فشار برچسب‌های منفی

    کد خبر :177352

نظریه برچسب‌زنی از مطالعات بکر شروع شد و تأثیرات فراوانی بر تحقیقات پس از خود گذاشت. بحث بکر بر روی قدرت برچسب‌هایی بود که فرد، خود برای خود انتخاب نکرده اما بر هویت او و نگاه دیگران به او بسیار تأثیرگذار است.

برچسب‌هایی که جامعه به انسان می‌زنند، ناخودآگاه باعث می‌شوند که او هویت خود را با انتظارات دیگران تطبیق دهد و رفته رفته به همان چیزی تبدیل شود که از او توقع می‌رود.

این رویکرد که در جرم‌شناسی مورد توجه قرار می‌گیرد، ابزاری برای تحلیل بسیاری از رفتارهای اجتماعی به دست می‌دهد. هنگامی که فرد در معرض برچسبی منفی قرار می‌گیرد، شناخت خود از خویش را با برچسب مذکور هماهنگ می‌کند. پس از مدتی هویت واقعی او پشت برچسب مخفی شده و دیگر تنها این برچسب است كه به چشم می‌آید. به‌علاوه به این دلیل که رفتارهای فرد زیر ذره‌بین قرار گرفته است، کشف بزه‌های بعدی نیز با سهولت بیشتری صورت می‌گیرد. بنابراین فرآیند مذکور موجب تشدید و تثبیت رفتار مجرمانه می‌شود.

حال اگر این نظریه را در موضوع افغانستانی‌های ساکن در ایران کاربردی کنیم، می‌توان ادعا کرد که بخشی از مردم جامعه ایران در عقبه ذهنی خود مهاجران افغانستانی را به ارتکاب جرم و جنایت نزدیک‌تر می‌دانند؛ به عبارتی برچسب «بزهکار» برچسبی نزدیک به مهاجران افغانستانی است. این تصور در طول زمان و با کمک رسانه‌هایی شکل گرفته است که همواره افغانستانی‌ها را با برچسب مذکور معرفی کرده‌اند. به‌عنوان نمونه اگر چه ممکن است ما داستان خفاش شب و آنچه که ٢٠‌سال پیش گذشت را فراموش کرده باشیم، اما افغانستانی‌ها هنوز به خاطر دارند که رسانه‌ها در ابتدا خفاش شب را یک «افغانی» معرفی کرده بودند؛ ادعایی که بعدا تکذیب شد.

نمونه دیگر را می‌توان سریال شیوع دانست که در‌ سال ٩٤ از تلویزیون رسمی ایران پخش شد و داستان آن به حمله بیولوژیکی آمریکا به ایران از مسیر کشورهای همسایه و خنثی‌كردن این ترفند توسط سازمان پدافند عامل ایران باز می‌گردد. در این سریال، ورود یک شهروند افغانستانی مشکوک به یک بیماری خاص و عامل انتقال بیماری به ایران، موضوع واکنش‌های بسیاری در فضای مجازی و حتی اعتراض‌های رسمی مقامات افغانستان به مقامات فرهنگی ایران شد که خاطره ناخوشایندی را از نقش رسانه‌ها در ارایه یک تصویر منفی از مهاجران افغانستانی در ذهن گذاشت؛ البته گاه رسانه‌ها به شیوه‌ای غیرمستقیم و حتی غیرمغرضانه نقش منفی خود را ایفا می‌کنند. به ‌عنوان مثال می‌توان به تیتر خبر خبرگزاری تسنیم در تاریخ ٢ اردیبهشت ١٣٩٢ اشاره كرد: «٨٨‌درصد مجرمان خارجی افغانستانی هستند» . اگر چه این تیتر درواقع درست است و بنابر گزارش مذکور از میان ٦‌هزار نفر زندانی خارجی، ٥‌هزار نفر افغانستانی هستند، اما این کاملا منطقی به نظر می‌رسد که در شرایطی که بیشتر مهاجران در ایران را افغانستانی‌ها تشکیل می‌دهند، اغلب زندانیان خارجی نیز افغانستانی باشند.

(شایان ذکر است که جرم این افراد اغلب مرتبط با مواد مخدر است و نه جرم‌هایی نظیر قتل، سرقت یا تجاوز) در حالی‌که تیتر مذکور نوعی برچسب منفی را به ذهن مخاطب تبادر می‌كند. این نکته قابل توجه است که اگر به نسبت جمعیت محاسبه کنیم، با وجود آمار تقریبی دو و نیم‌میلیون نفر مهاجر افغانستانی رسمی و غیررسمی در ایران و وجود ٥‌هزار نفر زندانی افغانستانی، می‌توان گفت از هر ٥٠٠ نفر مهاجر افغانستانی یک نفر در زندان به سر می‌برد. این در حالی است که براساس آمار، با وجود ٢٤٠٠٠٠نفر زندانی ایرانی در زندان‌ها و با احتساب جمعیت هشتاد میلیونی، از هر ٣٣٣نفر ایرانی یک نفر در زندان محبوس است. بنابراین استفاده از برچسب مجرم و بزهکار درخصوص مهاجران افغانستان، به دور از انصاف خواهد بود.

اگر با عینک نظریه برچسب‌زنی به موضوع نگریسته شود، مشخص می‌شود که با وجود این حجم از برچسب‌های منفی و طرد اجتماعی اتفاق‌افتاده، این آمار از جرم و جنایت میان مهاجران افغانستانی به هیچ عنوان چشمگیر نیست؛ به عبارت دیگر وقتی در جامعه بسیاری از مردم، افغانستانی‌ها را با برچسب‌های مجرم، پرخطر، آلوده، معتاد و امثال آن بشناسند و آنها را با طرد اجتماعی روبه‌رو سازند، به‌تدریج این افراد نیز با تعمیق غیریت خود از محیط پیرامون، به سمت بازتعریف هویت خود با انتظارات مردم حرکت می‌کنند.

این بدان معنا نیست که مهاجران افغانستانی طی دهه‌هايی زیست در ایران، مصون از خطا و اشتباه بوده‌اند و نگارنده به هیچ عنوان قصد پاک‌كردن تقصیرات این قشر از جامعه ما را ندارد، بلکه نکته آن است که برچسب‌های تحقیرآمیز و انزواگر، نه‌تنها کمکی به حل مشکلات همزیستی مسالمت‌آمیز نمی‌کند، بلکه با غیریت‌سازی و زیر سوال‌بردن کرامت انسانی افغانستانی‌ها، محیط کم‌مساعدتری برای رفتارهای مثبت در فضای عادی برای آنها ایجاد می‌كند؛ به عبارت دیگر طی دهه‌های اخیر اگر به جای برچسب‌های منفی، از برچسب‌های مثبت درخصوص این مهاجران استفاده می‌شد، چه بسا آمار جرم و جنایت در میان این افراد کمتر از وضع کنونی بود. اکنون که بیش از چهار دهه از حضور افغانستانی‌ها در ایران می‌گذرد و نسل سوم آنها نیز در ایران متولد شده‌اند، به نظر می‌رسد برچسب‌های منفی باید جای خود را به نگاهی واقع‌بینانه به موضوع مهاجران از ابعاد مختلف اخلاقی، مذهبی و اقتصادی بدهد.

منبع: رزونامه شهروند

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید