واکنش به حرف سمیعی گیلانی درباره ویرایش

    کد خبر :15148

یک پژوهشگر به صحبت‌های احمد سمیعی گیلانی درباره نهادینه نشدن ویرایش در ایران واکنش نشان داد و پرسشی را در این زمینه مطرح کرد.

باقر رجبعلی – نویسنده و پژوهشگر ادبیات داستانی – در یادداشت ارسالی‌اش به ایسنا خطاب به احمد سمیعی گیلانی نوشته است: استاد ارجمند، شما می‌فرمایید ویرایش در ایران نهادینه نشده این درست، و همه ما در مقابل استادی چون شما همیشه سر تعظیم فرود آورده‌ایم و قبول داریم که  نمی‌شود کتابی را همراه با غلط‌هایش روانه بازار کتاب کرد، و قبول داریم که کتاب‌های فنی، پزشکی، دینی و غیره که نویسندگانشان ازنظر ادبی ادعایی ندارند باید ویرایش و بعد به جامعه ارائه شوند، اما کتاب‌های ادبی، ذوقی و خلاقانه چه؟ آیا این‌ها هم باید آرایش و تزیین و ویرایش شوند؟ در این صورت مرا و امثال مرا راهنمایی بفرمایید با این مواردی که مطرح می‌کنم و همیشه با آن‌ها مشکل دارم چه باید بکنیم: نویسنده‌ای فقط قدرت تخیلش قوی است و می‌تواند رمان‌های عاشقانه و احساساتی بنویسد اما از نظر ادبی، در واقع بی‌سواد مطلق است و از دستور زبان فارسی و فن نوشتار، هیچ چیز نمی‌داند. باور کنید حتی “بی‌عرضه” را “بی‌عرزه” می‌نویسد. در کتاب او هزاران غلط این‌چنینی وجود دارد. آیا باید یک ویراستار باسواد، کتاب او را تصحیح و ناشری آن را به جامعه ارائه کند و بعد مردم فکر کنند که با یک نویسنده آگاه و وارد طرفند؟ و احیانا او را در جلساتی مانند رونمایی و جشن کتاب بالا ببرند و دچار توهمش کنند؟

به نظر شما چگونه می‌شود کتابی را ویراستاری کنیم طوری که مردم بفهمند نویسنده چه غلط‌هایی داشته، و به همان اندازه برای او ارزش قائل شوند؟ می‌دانید که امروزه هر بی‌سوادی با سرهم کردن چند جمله به نام شعر و نوشتن چند صفحه خاطرات به نام داستان، می‌تواند به راحتی آب خوردن، آن‌ها را چاپ و روانه بازار کتاب کند و اسم خودش را بگذارد نویسنده یا شاعر.  آیا صحیح است کتاب او را آن ناشر در قبل دریافت پول، بدهد به ویراستار باسوادی که لنگ لقمه‌ای نان است و مجبور است سیاه‌مشق‌های هر بی‌سوادی را به بهترین شکل ممکن ویرایش کند؟ در این صورت اگر آن نویسنده کتابش را بدهد به جایی یا کسی به عنوان رزومه، چگونه باید متوجه شوند که او بی‌سواد است و دیگران کتابش را تزیین و تصحیح کرده‌اند؟ مصیبت این‌جاست که برخی ناشران در قبال دریافت پول، فقط کتاب را ویرایش نمی‌کنند بلکه آن را با استفاده از قلم یک ویراستار حرفه‌ای، در واقع از نو می‌نویسند. من خریدار از کجا بفهمم که کتاب چاپ‌شده، نوشته خود نویسنده است یا یک ویراستار؟

کتابی چاپ شده است با عنوانی بسیار زیبا و سطرهایی بدون غلط. بعد فهمیدیم نویسنده اصلی آدمی است که برای تظاهر تصمیم گرفته کتابی هم در کارنامه‌اش داشته باشد. انتخاب عنوان و اغلب مطالب کتابش همه از ویراستار بود. اهالی دور و بر  این به اصطلاح نویسنده هم این‌طور مسائل را متوجه نمی‌شوند و همگی از این‌که فلانی نویسنده است و کتاب چاپ کرده، بالایش می‌برند. آیا صحیح است کتاب این افراد ویرایش شود و چنین استقبال کاذبی به وجود آید؟

ببخشید سرتان را درد آوردم. در آخر لطفا بفرمایید چرا باید این فکر وجود داشته باشد که یک ویراستار، از یک شاعر یا نویسنده (واقعی) بهتر می‌فهمد و باسوادتر است؟ آیا فقط به خاطر این که اجازه دارد خیلی راحت  خزعبلات آن نویسندگان غیرواقعی را  زیر و رو کند؟ و به این کار عادت کرده است؟ آیا کتاب نویسنده‌ای مانند محمود دولت‌آبادی را – که ساعت‌ها برای هر کلمه‌اش وقت صرف می‌شود تا کلمه‌ای مناسب و بجا شکار شود – باید به دست ویراستار داد تا تمام ساختمان مهندسی‌شده نویسنده را با دستکاری‌های بی‌جا بر باد دهد؟ اگر ناشران، ویراستارانی مانند حسین پاینده و اولی‌تر خود حضرت‌عالی می‌داشتند حرفی نبود، اما خودتان میدانید که اغلب ناشران ،ویراستارانی دارند که عادت کرده‌اند با آثار نویسندگان واقعی همان رفتاری را کنند که با آثار نویسندگان غیرواقعی می‌کنند. برای همین است که نویسندگان واقعی معمولا با ناشرانی کار می‌کنند که صحبتی از ویرایش اثرشان نکند وگرنه از تحویل کار خبری نخواهد بود. اگر حضرت‌عالی با این عمل نویسندگان واقعی مخالفتی داشته باشید و بگویید ویرایش در ایران نهادینه نشده، من تعجب می‌کنم. اما اگر منظورتان ویرایش آثار نویسندگان غیرواقعی باشد، باز هم البته به راهنمایی‌تان نیاز دارم تا  با توجه به آن‌چه مطرح کردم، به قول معروف “شیرفهم” شوم. خدا کند منظورتان فقط ویرایش آثار فنی، پزشکی، دینی و غیره باشد که در این صورت، برای من، همچنان یکی از غول‌های ویرایش ایران باقی خواهید ماند. امیدوارم  همچنان بالای سر شاگردان خود بمانید. درود.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید