حرف های با استعدادترین بازیگر زن سینمای معاصر

    کد خبر :149664

آن هاتاوی یکی از بااستعدادترین بازیگران زن سینمای معاصر است؛ که در هر نقشی ظاهر شده، آن را تبدیل به شخصیتی جذاب و دلنشین کرده است.

بازی‌های درخشان او را در «شیطان پرادا می‌پوشد» (۲۰۰۶)، «جین شدن» (۲۰۰۷)، «ریچل ازدواج می‌کند» (۲۰۰۸)، «یک روز» (۲۰۱۱)، «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (۲۰۱۲)، «بینوایان» (۲۰۱۲) و «میان‌ستاره‌ای» (۲۰۱۴) هرگز نمی‌توان از یاد برد. حتی عده‌ای چهره و شیوه‌ی بازیگریِ او را با جودی گارلند و اودری هپبرن مقایسه کرده‌اند.

آخرین فیلمی که از آن هاتاوی به نمایش درآمده، اثری کمدی و علمی-تخیلی به نام «غول‌آسا» (۲۰۱۶) است. به بهانه‌ی سی‌وپنجمین زادروز هاتاوی، گفت‌وگوی استایلیست با او را که بیشتر روی آخرین فیلم‌ این بازیگر متمرکز شده، در دنیای تصویر آنلاین می‌خوانید.

انتخاب‌تان برای بازی در فیلم «غول‌آسا» جالب بود. چرا جذب این فیلم شدید؟

گلوریا (شخصیت اصلی فیلم) را حقیقتا احساس کردم. او در لحظه‌ی بخصوصی از خودویرانگری‌ قرار دارد و آن‌قدر شجاع نیست تا بتواند با عواقب کارش مقابله کند. همیشه در اطراف‌ام با چنین آدم‌هایی مواجه بوده‌ام؛ خصوصا افرادی که معتاد به نوشیدن‌اند. افراد مست زیادی در اطراف ما وجود دارند.

آیا با تقلاها و مبارزات این شخصیت به راحتی ارتباط برقرار کردید؟

من هرروز گلوریا نیستم. اما در زندگی‌ام دوره‌هایی وجود داشته که نتوانسته‌ام خودم را جمع و جور کنم و بیش از آنچه باید، به گلوریا نزدیک شده‌ام. هنوز آدم خوبی بودم، اما مردم ازم نومید و سرخورده شده‌ بودند و فکر می‌کنم دوستِ قابل اعتمادی نبودم. خوشحالم از اینکه توانستم خیلی از آن عادت‌ها را پیش از بیست سالگی ترک کنم. اما هنوز کامل نیستم. صبح‌هایی‌ هست که از خواب بیدار می‌شوم و به خودم می‌گویم: “ای داد! دیشب دوباره رفتی سراغ آن عادت!”

اغلب چنین فرض می‌شود که مردم تا زمانی که به سی سالگی برسند، باید همه‌چیز را کشف کرده باشند…

فکر می‌کنم مردم چنین انتظاری دارند و این انتظار بسیار بی‌فایده است. فرضیه‌ای وجود دارد که ما در زندگی‌ فقط یک بار بالغ می‌شویم، اما درست نیست. ما طی دوره‌های زندگی، دوباره و دوباره به بلوغ می‌رسیم و وقتی همه‌چیز از هم فرو می‌پاشد، همه‌چیز باید نابود شود تا دوباره جان و نیروی تازه‌ای بگیرد. ما زندگی را همیشه در یک نقطه و مرحله‌ی مشخص کشف نمی‌کنیم. آدم‌های زیادی به من دلداری دادند وقتی اقرار کردند درون آن‌ها مقداری گلوریا وجود دارد؛ یعنی می‌توانند در عین حال انسان خوب و تباه‌شده‌ای باشند!

فکر می‌کنید همه‌ی ما یک “هیولا” و سویه‌ای تاریک و مخرب در درون‌ خود داریم؟

معتقدم همه‌ی ما آن را درون خودمان داریم، چون موجودات یکنواختی نیستیم. اگر چهره‌ی کسی تصویری از کمال به نظر برسد، هنوز چیزی تیره و تار در حال وقوع هست. و درونِ کسی هم که به کمترین میزان کمال رسیده، مقداری خوبی وجود دارد.

فیلم «غول‌آسا» به تکنولوژی و رسانه‌های اجتماعی پرداخته است. دو موضوعی که ما را به جهان پیوند می‌دهند، اما در عین حال می‌توانند اعتیادآور باشند. نظر شما چیست؟

فکر می‌کنم ما آدم‌های بسیار غافل و حواس‌پرتی هستیم. چیزهای وحشتناکی در دنیا اتفاق می‌افتد. و ما آن‌ها را وحشتناک می‌انگاریم و به نحوی از کنارشان می‌گذریم و چیزی را حل نمی‌کنیم. من ایمیل‌ها و متن‌ها و اینستاگرام شخصی‌ام را خیلی چک می‌کنم. اما چند هفته پیش وقتی شهر را ترک کردیم، فراموش کردم گوشی‌ام را بردارم. پس تصمیم گرفتم تعطیلات آخر هفته را بدون گوشی تجربه کنم و از حال‌ام لذت بیشتری ببرم. همچنین مادر بهتری بودم و ارتباط بهتری با جانی (پسرم) داشتم. نه به این خاطر که انسان متفاوتی هستم، بلکه به خاطر اینکه دیگر حواس‌ام به سمت چیزی که در دسترسم نبود، معطوف نبود. (به گوشی‌اش اشاره می‌کند.)

به نظر می‌رسد آموخته‌اید رویکردی فسلفی به زندگی داشته باشید؟

من می‌توانم خوب و بد باشم و می‌توانم فراتر از خوب و بد باشم. گفته‌ای از رومی (شاعر ایرانی قرن سیزدهم میلادی) هست که دوست‌اش دارم چون درک‌اش می‌کنم: “فراتر از همه‌ی تصورات خطا و درست، دشتی وجود دارد. تو را آنجا خواهم دید.”* به عبارت دیگر، من نمی‌توانم قضاوت کنم که کسی راه درست یا خطا می‌رود. این طرز فکر، مرا از قضاوت‌های دیگران درباره‌ی خودم نیز آزاد می‌کند. پس برای قضاوت کردنِ دیگران سعی و تلاشی نمی‌کنم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید