عربستان هنوز با اصلی‌ترین مشکلش مواجه است

    کد خبر :132956

“خاندان سلطنتی عربستان سعودی برای چندین دهه سیاست‌شان این بود که وعده می‌دادند اما هرگز عمل نمی‌کردند. آنها در تلاش برای جلوه دادن به وجهه جهانی مخدوش کشورشان به درستی سروصدا می‌کنند اما زمانی که پای عمل به میان می‌آید به ندرت چیزی از آنها دیده نمی‌شود.”

به گزارش ایسنا، نسرین مالک، یک مفسر که در عربستان زندگی و کار کرده برای گاردین نوشته است: «شاید اینبار وضعیت متفاوت باشد.

محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در مصاحبه با گاردین حرف‌هایی را مطرح کرده که حتی توجه بدبین‌ترین افراد را نیز برانگیخته است.

او مستقیما به مساله “آنچه اتفاق افتاد” پرداخته و گفت: انقلاب ایران بود که باعث روی کارآمدن حکومت‌های مذهبی تقلیدی از آن در منطقه شد اما وقت آن رسیده که از شر چنین حکومتی در عربستان خلاص شویم.

او ادامه داد: ما می‌خواهیم به یک اسلام میانه‌روی پذیرای جهان و همه مذاهب برگردیم. 70 درصد عربستانی‌ها زیر 30 سال سن دارند و ما نمی‌خواهیم صادقانه 30 سال از عمرمان را در مبارزه با افراد افراطی تلف کنیم. ما این افراد را همین الان و فورا از بین خواهیم برد.

ولیعهد عربستان یک بازاریاب ماهر و محبوب رسانه‌های غرب است. روزنامه‌نگاران آنقدر با او آشنا هستند که اغلب از او با عنوان “م‌.‌ب‌.س” یاد می‌کنند.

او خود را به عنوان محور تغییراتی که اخیرا در این کشور رخ می‌دهد نشان داده است.

با این حال اظهار نظرهای اخیر او به همراه اقداماتی نظیر برداشته شدن ممنوعیت رانندگی زنان که خود من هم در ابتدا نسبت به آن بدبین بودم اما ظاهرا اجرایی شده، نشان داد که محمد بن سلمان و برخی اعضای تشکیلات سلطنتی که با مدیریت او جذب شده‌اند در این راه جدی هستند.

این موضع علنی او از جانب برخی چهره‌های بلندپایه نیز تکرار شده و ابتکار تنها یک نفر نیست. نیرو محرکه این اتفاقات تنها صحبت‌های این شاهزاده جوان نیست. برای این اتفاقات یک اساس اقتصادی نیز وجود دارد.

دوران کاهش قیمت نفت به خاندان حاکم عربستان این درس را داد که در یک اقتصاد غیرمتنوع خزانه‌های کشور دیگر تاب نخواهند آورد. هیچ چیز مثل غریزه حفظ موجودیت عادت‌های قدیمی را نمی‌کشد. اشتباه حکومت عربستان در گذشته این بود که تنها به فکر حفظ قدرتش در کوتاه مدت و از جمله با دادن یارانه‌های سخاوتمندانه به شهروندان و محافظت از خودش در مقابل خشم تشکیلات مذهبی با دادن آزادی‌های گسترده به آنها بود.

در طول این سال‌ها یعنی اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 من در این کشور زندگی کردم و دیدم فعالیت‌های تروریستی در خاک عربستان به اوج خود رسیده‌اند. این همواره آزار دهنده بود که ببینیم پلیس مذهبی عربستان مردم را آزار داده و می‌ترسانند و سخت‌گیرانه‌ترین قوانین مذهبی را اجرا می‌کنند. در حالی که دولت به سختی برای مبارزه با ظهور افراط گری تلاش می‌کند اما در از بین بردن ارتباط این دو عنصر شکست می‌خورند.

با این حال از آن زمان تاکنون به مرور قدرت این چریک‌های نظم عمومی که با زور مردم را به نماز می‌کشاندند و سر زن‌ها داد می‌زدند تا صورتشان را بپوشانند تضعیف شد. شاید عجیب‌ترین صحبت‌های اخیر مقام‌های عربستان اشاره به خستگی و انفعال جوانان عربستانی و عدم درک حاشیه نشین‌های از تاثیر مخرب این اتفاق بوده باشد.

محمد بن سلمان نشان داده که در مورد تغییرات اجتماعی بزرگ فکر می‌کند و تاکید کرده که بدون ایجاد توافقی جدید میان شهروندان و دولت بازسازی اقتصادی شکست خواهد خورد.

یک مقام حکومت عربستان گفته است: مساله مربوط به دادن یک زندگی اجتماعی به بچه‌هایمان است. باید سرگرمی نیز یک گزینه برای آنها باشد وگرنه آنها سرخورده و منزجر خواهند شد. یک زن باید بتواند با ماشین سرکارش برود بدون این اتفاقات همه محکوم به شکست هستیم. همه این را می‌دانند بجز کسانی که در شهرهای کوچک زندگی می‌کنند اما آنها هم یاد خواهند گرفت. این ابراز مستقیم وجود اختلاف میان خاندان حاکم و “شهرهای کوچک” در عربستان پیش از این شنیده نشده بود. این نشان می‌دهد که دولت بر ترس خود از منزجر کردن سنت‌گراهای مذهبی که اختلافی قدیمی با خاندان و نخبگان سلطنتی دارند غلبه کرده است؛‌ تندروهایی که فکر می‌کنند حکومت عربستان تحت تاثیر غربی‌های فاسد و خدانشناس است.

با این حال هنوز یک مشکل در عربستان انکار می‌شود. تاریخ افراط گری در عربستان با انقلاب ایران شروع نشده است بلکه نتیجه استفاده از مذهبی است که دست تندروها را برای اداره هرچیزی از برنامه آموزشی تا قوانین نظم عمومی بازگذاشته است.

از نظر خاندان سلطنتی عربستان این وضعیت خوشایند تشکیلات مذهبی بود که اگر ناخرسند می‌شدند شاید مناقشه‌های جدی نظیر محاصره مکه در سال 1979 از طرف تندروها به وجود می‌آمد و در عین حال به ایجاد یک حکومت استبدادی که نمی‌توانست زیر سوال برود کمک می‌کرد. با این حال هنوز کسی صادقانه نگفته که در قلب مشکلات عربستان چه چیزی قرار دارد. هیچ مشکل مزمن‌تری در این کشور از فقدان دموکراسی وجود ندارد.

عدم رویارویی با این حقیقت که مصادره مذهبی به نفع اهداف سیاسی تاثیر معکوس می‌گذارد مشکل اصلی است. در حال حاضر امور عربستان امیدوارکننده به نظر می‌رسد اما امید واقعی زمانی به وجودم می‌آید که آنها این درس را فرابگیرند.»

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید