علی اشرف درویشیان؛ پايانِ يک زندگي غم‌ انگيز

    کد خبر :132443

زندگيِ علي‌اشرف درويشيان بسيار غم‌انگيز بود و من از اين بابت هميشه دچار يك‌جور كدورت از زندگي بودم. علي‌اشرف، زندگي سختي را گذراند.

يا زندان بود يا از معلمي اخراج شد و يا زير تهديد بود و بعد هم كه در کشاکش زمانه و دشواری‌های آن بیمار شد و چنان بيماري سنگین بود که چون دکتر خسرو پارسا مرا خبر داد و بر بالينش رفتم، علی‌اشرف تقریباً مرده بود و فشارش چنان بالا رفته بود كه كاري از كسي برنمي‌آمد اما او بازگشت و البته از همان موقع از دست رفته بود.

به هر تقدير اين زندگيِ غم‌انگيز به پايان رسيد و فكر مي‌كنم هم خودش آسوده شد و هم خانواده‌اش. براي اينكه وقتي قريب‌به شش ماه پيش به ديدارش رفتم، متوجه شدم كه «شهناز» – همسرش- او را مثل وزنه‌اي سنگين اين طرف آن طرف مي‌كشاند و چه و چه. اين زندگي به‌نظرم براي خودِ علي‌اشرف هم دردناك بود. نمي‌خواهيم در سوگِ او روضه بخوانيم اما رفتاري كه با نويسندگان ايران شد، در هيچ دوره ديگري نظير نداشت! از اين‌رو بااينكه باور دارم آسوده شد، عميقا از مرگ او متأسفم.

داستان‌های علي‌اشرف درويشيان را در زمره آثار رئاليسم اجتماعي خوانده‌اند اما من نگاهِ ديگري به «رئاليسم» دارم.

من معتقدم تمام آثار ادبي رئاليستي است؛ براي اينكه همه آن‌ها با آدميزاد، با محيط ارتباط دارد. حتي انتزاعي‌ترين نويسنده‌‌ها، ساموئل بكت از نظر من از رئاليست‌ترين نويسندگان تاريخ است. بنابراين اجازه بدهيد من تعریف خودم را از رئاليسم داشته باشم و بگويم علي‌اشرف درويشيان هم در حوزه كاري خودش با صراحت از مردمي نوشت كه آرزومند بود شرايط بهتري پيدا كنند. علي‌اشرف به‌نحوي مي‌خواست ادامه صمد بهرنگي باشد و اين‌گونه نويسندگان از «هنر» مُراد خاصي دارند، معتقدند هنر مي‌بايست جاي چيزي را عوض كند و طوري هم عوض كند كه آن تغيير ديده شود.

البته من چنين اعتقادي ندارم و نداشته‌ام. در سال ١٣٥١ در دانشگاه تهران سخنراني داشتم و در آن به‌تفصيل نقطه‌نظراتم را گفته‌ام. بنابراين تمام نويسندگان رئاليست هستند و به‌اعتباري اجتماعي هستند. اين تمايزگذاشتن بين نويسندگان خط‌كشي غيرلازم است. دوستانِ ديگر ما مثل بهرام صادقي، هوشنگ گلشيري و ديگران همه رئاليست‌اند و هيچ نويسنده‌اي نيست كه از «واقعيت» نباشد، به اين اعتبار كه خودش واقعي است. مسائل واقعي‌اند، محيط و روابط واقعي‌اند و بيان توفير مي‌كند كه بايد چنين باشد.

علي‌اشرف درويشيان ادامه صدودَه، بيست سال ادبيات اجتماعيِ ما بود كه گرايش تغيير داشت. ايشان تا زنده بود از كوششي كه به آن باور داشت دريغ نكرد و مهم‌ترين كار او در اين زمينه گردآوريِ افسانه‌هاي كُردي است كه كاري بس مهم بود و من اين كتاب را بسيار به‌ياد مي‌آورم و اهميت بسياري براي آن قائلم. خداوند بيامرزدش. اميدوارم جامعه ايران و هرآن‌كس كه دلبستگي به اين جامعه دارد، قدر او را بداند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید