پایان ناپایداری درآمدی در شهرداری تهران

    کد خبر :130914

از مهم‌ترین مسائل شهرداری‌ها در سراسر جهان ایجاد منابع مالی درآمد کافی به‌منظور تامین هزینه خدمات ارائه‌شده است. از لزوم ایجاد درآمد‌های پایدار برای شهر تهران بسیار گفته شده است، اما کمتر راه‌های رسیدن به این نوع از درآمدها بررسی و برای آنها راهکار پیشنهاد شده است.

کلانشهر تهران بسیار پرهزینه است و به‌گفته مسئولان شهری چندصباحی است دخل و خرج تهران با هم نمی‌خواند. بنابراین باید به فکر تامین درآمد کافی برای اداره شهر بود. تامین درآمد شهرداری از محل تراکم‌فروشی دیگر به افسانه می‌ماند و اندیشه‌ای محال است، زیرا ظرفیت این شهر برای فروش خود تمام شده است.

به‌طور کلی منابع درآمدی شهرداری از دو نوع داخلی و خارجی است. منابع درآمد داخلی، درآمدهایی هستند که شهرداری‌ها از طریق دریافت عوارض و بهای خدمات گوناگون به دست می‌آورند. این‌گونه از درآمدها بیشتر مربوط به اراضی و املاک هستند. منابع درآمد خارجی درآمدهایی هستند که از طریق ارائه خدمات شهرداری حاصل نمی‌شوند. ازجمله این درآمدها می‌توان به سرمایه‌گذاری شرکت‌های خصوصی و کمک‌های دولتی اشاره کرد. درآمدهای داخلی شهرداری درآمدهایی همیشگی هستند؛ البته اگر در مورد کسب این درآمدها برنامه‌ریزی اصولی انجام شود، شهر تا سال‌ها می‌تواند در سایه‌سار آنها طعم پیشرفت و رفاه را بچشد. در سال‌های اخیر شهرداری از تراکم‌فروشی برای تامین بخشی از هزینه‌های شهر استفاده کرد.

استفاده از درآمد تراکم‌فروشی از سال69 در تهران آغاز شد؛ درواقع با احتساب سال جاری تهران 27سال تراکم فروخته است. هولوگرام‌های عوارض ساختمان که در چند سال گذشته به اشخاص حقیقی یا حقوقی واگذار شد، نوعی از فروش تراکم شهرداری به شهروندان بود. استفاده از درآمد حاصل از تراکم‌فروشی در کوتاه‌مدت و در فاصله زمانی معین روش مناسبی برای کسب درآمد است، اما وقتی به فروش بی‌رویه تراکم رو می‌آوریم، با گذشت زمان سبب عدم‌توسعه پایدار در شهر خواهیم شد و به‌سبب بی‌توجهی به فضای‌‌سبز اثرات جبران‌ناپذیری بر محیط‌زیست شهری می‌گذاریم.

با توجه به وضعیت کنونی محیط‌زیست و فضای‌سبز، آلودگی هوا و ترافیک افسارگسیخته در این شهر دیگر نمی‌توان تراکم‌فروشی را ادامه داد و باید به فکر درآمدهای جایگزین بود. در حال حاضر 79 درصد از درآمدهای شهرداری از منابع ناپایدار است. در بودجه 17هزار و ۹۰۰میلیاردتومانی شهرداری حدود هفت‌هزار و ۴۰۰میلیارد تومان از منبع ساخت‌وساز و فروش تراکم است؛ یعنی ۴۲درصد درآمد‌های شهرداری تهران از این ناحیه پیش‌بینی شده است.

هر‌چند با توجه به وابستگی بسیار درآمد شهرداری به فروش تراکم توقف کامل فروش منطقی به نظر نمی‌رسد و باید پذیرفت نزدیک به نیمی از درآمدهای شهرداری تهران از فروش تراکم به دست می‌آید، اما لزوم وجود درآمد پایدار شهری را نیز نمی‌توان برای شهر تهران به فراموشی سپرد. درآمدهای پایدار در سال 95 تنها 4/23درصد از کل درآمدهای شهرداری تهران را به خود اختصاص داده است. بنابراین تهران نیازمند توجه بیشتر به راه‌های درآمد پایدار شهری و کسب درآمد از روش‌هایی است که سبب توسعه همه‌جانبه و موزون شهر شوند.

شهرداری سازمان خصوصی یا دولتی نیست

در ماده 29آیین‌نامه مالی شهرداری‌ها، درآمد شهرداری‌ها به شش دسته درآمد به‌شرح زیر تقسیم می‌شود: درآمد ناشی از عوارض‌عمومی و اختصاصی، بهای خدمات و درآمدهای موسسات ‌انتفاعی شهرداری، درآمدهای حاصل از وجوه و اموال شهرداری، کمک‌های اعطایی دولت، اعانات و کمک‌های اهدایی اشخاص و سازمان‌های خصوصی و اموال و دارایی‌هایی که به طور اتفاقی یا به‌موجب قانون به شهرداری تعلق می‌گیرند. نباید فراموش کرد که شهرداری‌ها کاملا از جایگاه سازمانی‌دولتی برخوردار نیستند و یک سازمان‌ کاملا خصوصی نیز به حساب نمی‌آیند، زیرا آنها باید از نظر درآمدی به‌عنوان سازمانی خودکفا انجام وظیفه کنند، اما از سوی دیگر ملزم به رعایت سیاست‌های تخفیفی دولت که هرساله در قانون بودجه کل کشور اعلام می‌شود نیز هستند.

درآمدهای پایدار مغفول‌مانده

از مهم‌ترين منابع درآمدی پايدار شهرداری‌ها، درآمدهای حاصل از عوارض نوسازی، عوارض پسماند، عوارض سطح شهر، عوارض کسب و پیشه، مالیات بر مستغلات (در حال حاضر دولت آن را وصول می‌کند)، عوارض سالانه اتومبیل، عوارض تلفن و گاز، مالیات بر ارزش زمین و بهای خدمات ناشی از بهره‌برداری خدمات عمومی شهری هستند. يکی از بزرگ‌ترين منابع درآمدی پايدار، اختصاص درصدی از مالیات اخذشده (11 تا 4۶ درصد) همان شهر به شهرداری است. به‌رغم آنکه این روش در اکثر شهرداری‌ها در کشورهای اروپايی و تعدادی از کشورهای آسیايی برای کسب درآمد پایدار شهرداری اجرا شده است، متاسفانه در ايران چندان به کار گرفته نمی‌شود، درحالی که استفاده از درآمد ناشی از مالیات اخذشده در تهران امکانپذیر است و بسیاری از مشکلات ناشی از فقدان درآمدهای پایدار را در شهر حل می‌کند.

اگر سهمی از مالیات بر ارزش افزوده یا مالیات‌های دولت مانند مالیات بر دارايی‌ها، افراد و سازمان‌ها، معاملات اقتصادی و اوراق بهادار به شهرداری پرداخت شود نیز درآمدی پایدار و قابل‌اطمینان برای شهرداری خواهد بود. همچنین دریافت عوارض بابت ايجاد پسماند در ساختمان‌های تجاری، رستوران‌ها، بازارهای میوه ‌و تره‌بار، بیمارستان‌ها و… و عوارض بابت استفاده از خدمات ويژه شهری نیز به شهرداری برای تامین هزینه‌های خود کمک می‌کند. اگر شهرداری صندوق توسعه شهر یا صندوقی برای نگهداری‌ وجوه حاصل از سرمایه‌گذاری داشته باشد، این موارد نیز تا حدودی می‌توانند به کاهش هزينه‌های شهری کمک کنند. دولت نیز بهتر است کمک‌های خود به شهرداری را متناسب با افزايش تورم و نیازهای جديد عمرانی شهر بیفزاید. جذب سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی و مشارکت آنها در هزینه‌های شهرداری نیز ناخودآگاه میزان هزینه شهرداری را کاهش و درمقابل درآمد شهری را افزایش می‌دهد.

نکته حائز اهمیت، شفافیت و آگاهی‌رسانی درباره گردش مالی شهرداری به مردم و سرمایه‌گذاران است. در صورتی که شهروندان و سرمایه‌گذاران خارجی درک درستی از دخل و خرج شهرداری داشته باشند و منابع مالی شهرداری کاملا مشخص و میزان درآمد حاصل از این منابع مالی معلوم باشد، اعتماد سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی جلب می‌شود و آنها به سرمایه‌گذاری در شهر ترغیب می‌شوند. بنابراین راستی‌آزمایی و شفافیت در عملکرد مالی و اداری شهرداری علاوه بر کسب اعتماد مردم در بلندمدت زمینه را برای سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران و مشارکت بالاتر عمومی مردم فراهم می‌کند. این تغییر رویکرد سبب می‌شود شهروندان شهر را برای خود تلقی کنند و در راستای افزایش رفاه و آسایش در محیط شهر گام بردارند.

لزوم افزایش مشارکت شهروندان در کاهش هزینه‌ها

یک کارشناس مسائل‌شهری در گفت‌وگو با «آرمان» بر نقش مشارکت‌های‌مردمی در کاهش هزینه‌های اداره شهر تاکید می‌کند و می‌گوید: مهم‌ترین منبع تامین ‌درآمد شهرداری جلب مشارکت ‌شهروندان در سطوح مختلف است. این سازمان زمانی به درآمد‌ پایدار می‌رسد که بتواند ذینفعان مختلف را در شهر جذب کند. افشین خاکی می‌افزاید: درآمد ‌شهرداری درحال حاضر ناپایدار و وابسته به گروهی ذینفع است که منافع کوتاه‌مدت و نجومی را دنبال می‌کنند و سوداگران ملک و زمین هستند. شهرداری با این افراد شریک شده است و به افرادی تراکم می‌فروشد که علاقه‌مند به ساخت سریع ساختمان، فروش آن و کسب سود هستند. او تاکید می‌کند: شهرداری باید نهادی غیردولتی و حتی غیرانتفاعی باشد، اما به‌گونه‌ای مستقل در مدیریت شهر عمل نمی‌کند.

این سازمان، بهره‌ور نیست و تناسبی میان تعداد نیروهای شهرداری و بهره‌وری آنها وجود ندارد. کاهش فساد و بهینه‌سازی عملکرد شهرداری بر ایجاد راه‌ها‌ی درآمدزایی اولویت دارد. شهرداری خود را غیردولتی و غیرانتفاعی نمی‌بیند؛ به‌عنوان مثال قبل از دوران‌سازندگی و آغاز رویه تراکم‌فروشی شهرداری پول خود را از دولت می‌گرفت و سپس برای درآمدزایی و استقلال از دولت به‌دنبال منابع‌مالی سرشار در شهر گشت و در نهایت به تراکم‌فروشی رو آورد. خاکی خاطرنشان می‌کند: می‌توان از نوع نگاه به مدیریت ‌شهر در شهرهای بزرگ در سراسر دنیا الگوبرداری کنیم؛ به‌عنوان‌مثال باید نوع نگاه به مدیریت‌شهری را در کلانشهرهایی مانند لندن، توکیو، استانبول و… ارزیابی کرد، زیرا این شهرها از نظر جمعیتی هم‌تراز تهران هستند و می‌توانند دیدی مناسب درباره نحوه اقدامات ما در مدیریت‌شهری بدهند. خاکی می‌افزاید: بنیادی‌ترین مشکل شهر تهران نبود مشارکت‌واقعی شهروندان در امور ‌شهری است. او تاکید می‌کند: اولین و ساده‌ترین تلقی از مشارکت، نگاه دستوری از بالا به پایین به مردم، دستور به شهروندان و اقدام آنهاست، در حالی که معنای مشارکت بسیار عمیق‌تر و پچیده‌تر از این مفهوم است. مشارکت به‌معنای قدرتمندی هر یک از بازیگران مختلف شهر (شهروندان) است. شهروندان باید دارای قدرت و حقوق در سطح تهران باشند و نباید تنها به اجرای طرح توسط مردم بسنده کرد. به‌عنوان‌مثال اگر مالک پلاسکو خصوصی بود، فاجعه پلاسکو احتمالا رخ نمی‌داد، زیرا آن فرد مسئول نوسازی و بهسازی ساختمان خود بود و هزینه شهرداری نیز کاهش می‌یافت.

خاکی می‌افزاید: بسیاری از هزینه‌های شهرداری توسط مشارکت ‌شهروندان کاهش می‌یابد. نگاه غلط شهرداری توجه زیاد به درآمدهاست، در حالی که باید هزینه‌های نگهداری شهر را با جلب مشارکت ‌شهروندان کاهش داد و مشارکت نیز به‌معنای حق‌دهی به گروه‌ها و ذینفعان مختلف در تصمیم‌گیری است. به‌عنوان‌مثال شهروندان راهکار سه‌شنبه‌های بدون خودرو را پیشنهاد دادند و بستر اجتماعی لازم نیز برای آن فراهم است، اما از تردد گروه‌های‌ مردمی دوچرخه‌سواری تشکیل‌شده جلوگیری و با شهروندان برخورد قهری شد. او تاکید می‌کند: شهروندی که در حد تردد با دوچرخه در شهر حق ندارد، تعلق‌خاطر چندانی به شهر ندارد، بنابراین عوارض‌سالانه خانه خود را نمی‌پردازند یا زباله‌ها را تفکیک نمی‌کند، در حالی که این عوارض اصلی‌ترین منبع‌درآمد شهرداری‌ها در سراسر دنیاست.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید