شکست بزرگ اسرائیل در اقلیم کردستان /دیاکو حسینی :عراق بدون ایران قادر به کنترل بحران کردستان نبود

    کد خبر :127771

دیاکو حسینی کارشناس مسائل بین المللی در گفت و گو با نامه نیوز، به بررسی بحران همه پرسی اقلیم کردستان و نش بازیگران آن پرداخته است
محمد اکبری: بعد از گذشت چند هفته از همه پرسی استقلال اقلیم کردستان هنوز تب و تاب تحولات در این منطقه بالاست. بازیگران داخلی و منطقه ای انتظار اتفاقات و تصمیمات سریع و غیر قابل پیش بینی را می کشند. دولت مرکزی عراق همچنان که اعلام کرده بود به سمت کرکوک حرکت کرد و این شهر را به همراه دیگر مناطق مناشقه برانگیز در کنترل خود قرار دهد. پس از گذشت چند هفته از این موضوع و کاهش بعد غافلگیری شاید بهتر بتوان مواضع متعدد این جریان را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.این بحران چه درسهایی برای ایران و ترکیه داشته است؟ جمهوری اسلامی ایران چه روندی را باید در مقابل این بحران پیش برد؟
در این باره نامه نیوز با دیاکو حسینی کارشناس مسائل بین المللی گفت و گویی کرده است که از نظر می گذرانید.

ارزیابی شما از تحولات اخیر اقلیم کردستان چیست؟ چه روندهایی در این باره قابل مشاهده است؟

اقلیم کردستان از ابتدا دچار یک نوع سوءتفاهم شد. منظور من از اقلیم آقای بارزانی و رهبران اقلیم هستند و آن این تصور غلط بود که در دوران بعد از داعش و بی نظمی های موجود در عراق و سوریه امکان رسیدن به استقلال بیشتر از هر زمان دیگر است. تصور دومی که در اقلیم جریان داشت عده ای نه خواستار استقلال بلکه در عین حال این فکر را داشتند که برگزاری رفراندوم اهرم های مذاکراتی اربیل را در برابر بغداد افزایش خواهد داد و در عین حال چنین مسیری مورد حمایت آمریکا هم قرار خواهد گرفت. من فکر می کنم آنها دچار این سوء برداشت شدند و به سمت رفراندوم پیش رفتند که نتیجه اش را دیدیم. آنکارا در روزهای قبل واکنش بسیار آرامی داشت و حتی در برخی از تحلیل ها ناظران می گفتند که ممکن است آنکارا خود را با استقلال کردستان سازگار کند و در نتیجه این جمع بندی را ایجاد کرد که اقلیم می تواند به سمت استقلال حرکت کند. در فردای بعد از رفراندوم واکنش ترکیه خیلی شدیدتر از انتظار خیلی از کشورهای دیگر بود. ایران هم در تابعیت از بغداد واکنش را در حد بستن مرزهای هوایی و برگزاری رزمایش انجام داد و آمریکایی ها هم نشان دادند که در آشفتگی خودشان هستند و حال و حوصله بررسی اقلیم را ندارند و حمایت نکردند. در نتیجه اقلیم عملا تنها ماند و این محاصره شکل گرفت که در صورت حرکت واقعی اقلیم به سمت استقلال هم نیروهای ارتش عراق و هم ایران و هم ترکیه قادرند که تمام مرزهای زمینی کردستان را مسدود کنند که فشار سنگینی به این منطقه وارد خواهد آمد در نتیجه این شکاف هرچه بیشتر در درون اقلیم بیشتر شد و از ایده استقلال فاصله گرفت و در این مقطع که هستیم کسی در اقلیم کردستان به معنای جدی خودش به موضوع استقلال چه در کوتاه مدت و چه در میان مدت دیگر فکر نمی کند چون متوجه هزینه های سنگین آن و عدم توانایی اقلیم در مقابله با این هزینه ها هستند. این از اوضاع اولیه اقلیم است.

در وهله بعد از آن چه مسائلی پیش روی اقلیم و بازیگران درگیر آن است؟ فضا می تواند به سمت آرامش برود؟

فکر می کنم داستان اقلیم و ماجرایی که بعد از رفراندوم دیدیم درسهای زیادی برای کشورهای مختلف داشت و آن درس خیلی مهم بود. در رابطه اسرائیل و ترکیه که به نظرم بسیار جذاب بود، اسرائیل متوجه این واقعیت شد که اقلیم برخلاف نگاه های تئوریک رایج در خود اسرائیل نمی تواند اتحاد بلندمدتی داشته باشد بخاطر اینکه اقلیم در برابر ترکیه به شدت آسیب پذیر است و فاصله جغرافیایی اسرائیل و اقلیم اجازه هیچ نوع حمایت موثری رادر برابر ترکیه و ایران به اسرائیل نخواهد داد. به نظرم این یک درس استراتژیک برای اسرائیل بود. یعنی در آستانه رفراندوم و احتمال اعلام استقلال محاسبات استراتژیک جدی تر شد و در این جدیت متوجه یکسری واقعیات شدند، از جمله محدودیت های دولت اسرائیل در اقلیم.

برداشت های ترکیه هم تغییر کرد؟

ترکیه هم به همین ترتیب متوجه شد که می تواند با اقلیم روابط بسیار تیره تری داشته باشد که کلیه مناسبات ترکیه و کردها را در کل منطقه تحت الشعاع قرار دهد. همینطور متوجه شد که با ایران می تواند در مورد موضوع اقلیم در عین وجود اختلافات بسیار زیادی که ایران و ترکیه دارند، کار بکند. به نظرم بغداد توانست به این جمع بندی برسد که می تواند روی ترکیه و ایران در مورد اقلیم حساب کند. بدون حمایت ایران و ترکیه، بغداد توانایی رویایی با این بحران را نداشت. احتمالا باید پروسه بسیار سختی را طی می کرد که بتواند اقلیم را به آمدن پای میز مذاکرات متقاعد کند.

بازی ایران هم مهم و حیاتی بود. ایران چه روندی را در پیش رو دارد؟

ترکیه روابط بسیار متشنج و تاریخ طولانی با کردها دارد درحالی که ما رابطه بسیار صمیمانه تر و برادرانه تری با کردها داشتیم. کردها تا اندازه زیادی خودشان را ایرانی می دانند و یک نوع سمپاتی نسبت به ایران دارند و این سرمایه بسیار باارزشی است. ایران می تواند نقش یک میانجی را با عراق و ترکیه و اربیل در خیلی از منازعاتی که با هم دارند بازی کند. ایران نباید در یک طرف دعوا قرار بگیرد به عنوان یک میانجی صادق باید در این وسط نقش بازی کند و در این صورت خواهد توانست که منزلت خودش را در مسئله کردی در منطقه افزایش دهد. به نظرم نکته مهم این است که ایران متوجه شد که محدودیتهای زیادی را اسرائیلی ها و آمریکایی ها در حمایت از کردها دارند. بنابراین به صرف اینکه شعارهایی داده می شود و پرچم هایی در اقلیم کردستان بالا برده می شود نباید باعث هراس ایران شود چون در عمل دیدیم که نه امریکا و نه اسرائیل توانایی چندانی برای حمایت عملی و موثر از رهبران جدایی طلب اقلیم نداشتند. بنابراین محاسبات و ملاحظات ما در مورد مسائل عراق و شمال عراق هرگز نباید تحت تاثیر هراس ما از نفوذ اسرائیل و امریکا قرار بگیرد. با در نظر گرفتن این نوع واقع بینی به ما یک نوع استقلال عمل و خونسردی سیاسی را می دهد که می توانیم روابط خودمان را با اقلیم کردستان و ترکیه و عراق در محور کردی با یک عقلانیت و خونسردی و ثبات بلندمدتی پی ریزی کنیم که برای آینده روابط ایران و منطقه مفید است. به نظرم اینها درس هایی است که ما در اوج و هیجان رفراندوم کردستان عراق گرفتیم و این باید ما را به مرحله پخته تری در این مرحله رسانده باشد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید