این معلمان فداکار خوزستانی

    کد خبر :124852

مردم روستاهای منطقه دارخوین و شادگان سالیان سال است که با فقر و محرومیت زندگی می‌کنند و گویی قرار نیست حالا حالاها از چنگ فقر رها شوند.

ایران نوشت: با قدم گذاشتن در روستاهای این منطقه که آثار ۸ سال جنگ تحمیلی هنوز هم بر دیوارهای آن نمایان است، می‌توان بخوبی این محرومیت عمیق را حس کرد.

مردمانی که نداشتن کفش فرزندان‌شان را تاب می‌آورند، اما بی‌سواد ماندن آنها را نه! از این روست که این بچه‌ها برای تحصیل باید هر روز مسافت‌هایی طولانی را طی کنند و خود را به مدرسه‌ای در دوردست‌ها برسانند.

نداشتن مدرسه برای ۳۶ دانش‌آموز روستای مسعودی بزرگترین حسرتی بود که مردم این روستا و کودکان و نوجوانان آن داشتند و بسیاری از آنها ناخواسته از ادامه تحصیل بازمی‌ماندند. اما وقتی پای انسان‌هایی به میان بیاید که نمی‌توانند نسبت به این درد و رنج بی‌تفاوت باشند، معادله تغییر می‌کند.

مهرماه امسال برای اهالی روستای مسعودی با بهارعلم عجین شد. امروز بچه‌های این روستا به همت گروهی از معلم‌ها صاحب مدرسه (بخوانید کانکس) شده‌اند. گرچه این «کانکس» شباهتی به مدارس شهری ندارد اما دانش‌آموزان به همین نیز راضی‌اند. آنها می‌دانند که این مدرسه کوچک با پول‌هایی که تعدادی از معلم‌های شهر شادگان و دارخوین پرداخت کرده‌اند تهیه شده تا آنها مجبور به ترک تحصیل نباشند. مدرسه‌ای که نام شهید محسن حججی بر سردر آن قرار گرفته است و این روزها بچه‌ها بدون میز و نیمکت با نشستن بر زمین آهنی این کانکس چشم به معلمی می‌دوزند که عاشقانه هر روز صبح به شوق درس دادن به آنها از دارخوین به این روستا می‌آید.

عادل اثاکری معلم دلسوزی که برای خرید کانکس و تبدیل آن به کلاس درس برای دانش‌آموزان این روستا قدم پیش گذاشت و همکارانش را به مشارکت طلبید، این روزها در این کانکس برای ۳۶ دانش‌آموز در ۶ پایه تدریس می‌کند. او می‌گوید: دارخوین یکی از شهرهای محروم استان خوزستان است و من سال‌هاست که در این منطقه زندگی می‌کنم و محرومیت را با همه وجود چشیده‌ام. روستای مسعودی در ۲۰ کیلومتری دارخوین قرار دارد و ۱۸۰ نفر در آن ساکن هستند. شغل مردم این روستا کشاورزی است و در محرومیت زندگی می‌کنند. در این روستا خبری از مدرسه نبود و دانش‌آموزان مجبور بودند مسافت طولانی تا مدرسه روستای سلمانه را طی کنند. آنها برای رفت و آمد به مدرسه از سرویس استفاده می‌کردند اما به‌دلیل ناهمواری جاده‌ها و خاکی بودن آن در روزهای بارانی ماشین نمی‌توانست در جاده حرکت کند و به همین دلیل از رفتن به مدرسه بازمی‌ماندند و تعدادی از آنها نیز ترک تحصیل می‌کردند. داشتن مدرسه حسرت بزرگ بچه‌های این روستا بود.

این معلم ادامه داد: نمی‌توانستم بی‌تفاوت باشم. موضوع را با چند نفر از معلمان همکارم مطرح کردم و سرانجام همگی دست به دست هم دادیم و با جمع‌آوری پول و کمک گرفتن از افراد خیر سرانجام یک کانکس به قیمت ۶ میلیون تومان خریداری کردیم و با همکاری شورای شهر دارخوین و اخذ مجوز این مدرسه کانکسی را راه‌اندازی کردیم. نام شهید حججی را برای این مدرسه انتخاب کردیم تا نخستین مدرسه‌ای باشیم که نام این شهید را انتخاب کرده است.

دیدن چهره خندان دانش‌آموزان بهترین لحظه زندگی‌ام بود و این بهترین میراثی است که از خودمان به جا می‌گذاریم. البته هنوز نتوانسته‌ایم میز و نیمکت برای این مدرسه تهیه کنیم و ۳۶دانش‌آموز این مدرسه بناچار روی زمین می‌نشینند؛ خودم نیز تصمیم گرفتم در این مدرسه تدریس کنم. هر روز از دارخوین به اینجا می‌آیم و به دانش‌آموزان این روستا در ۶پایه درس می‌دهم. گاهی اوقات برای جبران عقب ماندگی درس شب‌ها هم کلاس برگزار می‌کنم.

تحصیل حق اولیه این بچه‌هاست و آموزش و پرورش با وجود تلاش‌های زیاد به‌دلیل کمبود بودجه نمی‌تواند جوابگوی نیازهای مدارس روستایی باشد. سال تحصیلی جدید را با کمترین امکانات در این کانکس شروع کردیم و بچه‌ها با همان دمپایی و لباس‌هایی که همیشه به تن دارند به مدرسه می‌آیند.«ما معلم‌ها از نزدیک شاهد درد و رنج این دانش‌آموزان هستیم و‌ ای‌ کاش خیرین برای ساخت مدرسه مناسب برای دانش‌آموزان با استعداد این روستا آستین همت بالا بزنند و به ما کمک کنند تا بتوانیم آرزوی این بچه‌ها را برای داشتن مدرسه مناسب و امکانات تحصیلی برآورده کنیم.»

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید