دود کاهش تبعیض آمیز تعرفه های بیهوشی صاف در چشم مردم!
مدت ها ست بزرگ و کوچک، پیر و جوان و همه و همه با دلایل منطقی و با استدلال های عامه فهم در پی تبیین پیامدهای کوتاه و بلند مدت کاهش تعرفه های بیهوشی هستند اما آنانی که باید، نمی خواهند و خود را به نشنیدن و ندانستن این تبعات می زنند!
به گزارش بازتاب، بیهوشی و مراقبت های ویژه به دلیل اهمیت حیاتی در نجات جان و درمان بیماران در همه دنیا از ارزش و جایگاه ویژه ای برخوردار است. عمده تفکر این ویژگی هم چه بسا اهمیتی باشد که دولت ها برای جان شهروندان خود قائل هستند. همین دیدگاه است که مثلا در ایالات متحده آمریکا ورود اتباع خارجی به این رشته را با محدودیت های جدی مواجه ساخته و گاه ناممکن می کند؛ حال آنکه در همین سرزمین دستیابی به موقعیت های سیاسی چون شهرداری یا نمایندگی مجلس گاه راحت تر و میسرتر است!
از دیرباز و بطور ویژه طی دهه های اخیر در کشور ما انتخاب مشاغل توسط جوانان بر اساس درآمد و جایگاه اجتماعی انجام شده است و با همین دیدگاه (که در خام و ناپخته بودن آن تردیدی نیست) اقبال جوانان مستعد به رشته های پزشکی و برخی گرایش های مهندسی بیش از سایر علوم بوده است. برای یادآوری این مهم کافی ست هر خواننده ای به آرزوهای کودکی والدین خود یا اطرافیان مراجعه کند که زندگی مرفه آتیه فرزندان خود را در دکتر یا مهندس شدن جستجو می کرده اند!
به زعم نگارنده این دیدگاه نیاز به دگردیسی و تغییرات بنیادین دارد تا رشد و تعالی اجتماعی در همه ابعاد آن محقق شود اما گذر از وضعیت موجود و رسیدن به کمال مطلوب بی تردید نیاز به زمانی دراز دارد و در این زمان زندگی همچنان ادامه دارد و مهترین سرمایه اجتماعی این مرز و بوم، یعنی جان و سلامت انسان ها همواره در معرض تهدید!
همچنانکه سیاست گذاران بهداشتی مثلا با افزایش تعرفه و دستمزد زایمان طبیعی سعی بر اصلاح فرهنگ غلط رغبت روزافزون به زایمان سزارین دارند، سیاست نادرست کاهش تعرفه های یک رشته به ویژه وقتی “تبعیض آمیز” رخ دهد هیچ دستاوردی جز تضعیف علمی و عملی آن در درازمدت در پی نخواهد داشت. اصرار دولتمردان در کاهش تعرفه بیهوشی بعنوان یکی از حساس ترین و حیاتی ترین گرایش های تخصصی بالینی طی سال های آتی مانع از ورود استعدادها و پزشکان دارای قابلیت اداره بحران به این رشته خواهد شد و بعید نیست روند موجود سبب شود نسل آتی آنچنانکه متخصصین امروزین با توانمندی های خود نجات دهنده جان های بسیاری هستند، نتواند به وظایف خطیر خود به نحو احسن بپردازد و آنطور که شایسته است در خدمت تیم درمان به رشد و تکامل علم پزشکی و به ویژه جراحی کمک کند.
من اگر یک جراح بودم پیش از هر متخصص بیهوشی به این اجحاف معترض می شدم که بی شک در آینده مرا از پرداختن به جراحی های پیچیده بازخواهد داشت و چه بسا با کاستن از علاقه افراد مستعد و باهوش به این رشته، وزن علمی و عملکردی گروه متخصصین بیهوشی را خواهد کاست و لاجرم بر رخداد عوارض پیرامون عمل خواهد افزود که این جرقه اگر روشن شود خیمه پزشکی را دیر یا زود خواهد سوزاند و از دستاوردهای این سالیان جز خاکستری برجای نخواهد گذارد.
کافی ست هر خواننده ای به هنگام قضاوت، خود را بر بالین عزیزی از عزیزان خود تصور کند که مرگ و زندگی او در گرو تصمیماتی ست که یک متخصص بیهوشی و احیاء باید طی ثانیه ها بگیرد و اگر از هوش و ذکاوت کافی برای این مهم برخوردار نباشد اقبالی در کمک به بیمار نخواهد داشت!
دکتر رضا امین نژاد
متخصص آنستزیولوژی و مراقبت های ویژه
یکشنبه ۱۶ مهر متخصصین بیهوشی ایران در مقابل مجلس تجمع میکنند تا شاید چشمان بینای نمایندگان مجلس مرحمی باشد بر گوشهای ناشنوا مسئولان دولتی
تخصص بیهوشی بالینی ترین و حیات بخش ترین رشته پزشکی است که پیشرفت رشته های جراحی مدیون این رشته است حال چرا وزارت بهداشت اقدام به از بین بردن این رشته کرده ؟بخاطر ارزش پایین جان انسانها در وزارتی است که متولی سلامت جامعه می باشد.