ژن‌های خوب روی خط بازیگری

    کد خبر :113053

ژن خوب هرچند اصطلاحی رایج در ادبیات سیاسی شده اما فقط محدود به عالم سیاست نیست و عرصه سینما را هم دربر می گیرد. همین چند روز قبل بود که نوید محمدزاده بازیگر فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» از جشنواره فیلم ونیز جایزه گرفت البته وحید جلیلوند کارگردان این فیلم نیز یکی از شیرهای …

ژن خوب هرچند اصطلاحی رایج در ادبیات سیاسی شده اما فقط محدود به عالم سیاست نیست و عرصه سینما را هم دربر می گیرد.

به گزارش صدای ایران، همین چند روز قبل بود که نوید محمدزاده بازیگر فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» از جشنواره فیلم ونیز جایزه گرفت البته وحید جلیلوند کارگردان این فیلم نیز یکی از شیرهای بالدار این جشنواره را از آن خود کرد.اتفاق خوبی که نشان داد سینمای ایران هنوز هم در دنیا طرفداران خاص خود را دارد و هنوز هم داستان های سینمای ایران هرچند به سوژه های کاملا داخلی بپردازد باز هم هستند کسانی که در بیرون از مرزها با زبان این سینما ارتباط برقرار کرده و آن را تحسین می کنند.

البته نباید حضور رخشان بنی اعتماد؛ فیلمساز پیشکسوت و صاحب سبک سینمای ایران در هیات داوران این جشنواره را در جوایزی که به ایرانی ها تعلق گرفت بی تاثیر دانست.اما نکته قابل ملاحظه تر در این جشنواره حضور باران کوثری بود.برخی حتی حضور او را بی تاثیر در رای داوران ندانسته وگفتند شاید به واسطه حضور مادرش در هیات داوران توانسته بر رای دیگر داوران این جشنواره تاثیر بگذارد و جایزه ای را در دستان دوست سینمایی اش نوید محمد زاده قرار دهد ! این دو در فیلم های عصبانی نیستم و لانتوری به کارگردانی رضا درمیشیان در کنار هم بازی کردند و همین فیلم ها باعث شد تا محمدزاده بیشتر دیده شود و جوایزی را از آن خود کند.

دختری شبیه باران!

باران کوثری تنها فرزند رخشان بنی اعتماد و جهانگیرکوثری است.بنی اعتماد، سینماگر سرشناس ایرانی که برخی از فیلم هایش را همسرش جهانگیر کوثری تهیه کرده است.کوثری سال ها به عنوان مجری نیز با تلویزیون همکاری می کرد که این همکاری از سال 88 از طرف سازمان صدا و سیما قطع شد.

باران کوثری از همان بچگی در کنار پدر و مادرش سینما را شناخت و با آن بزرگ شد.او سن و سال کمی داشت که در فیلم روسری آبی به کارگردانی مادرش بازی کرد و خیلی کم سن و سال بود که با مادرش به جشنواره های خارجی می رفت و عکس بچگی های او در کنار زنده یاد عباس کیارستمی در جشنواره لوکارنو بسیار دیده شده و بعد از درگذشت کیارستمی بازتاب های زیادی در شبکه های اجتماعی داشت.

باران کوثری بازیگر خوبی است و تاکنون چند جایزه را از آن خود کرده که مهم ترین آنها برای بازی در فیلم خون بازی( به کارگردانی رخشان بنی اعتماد) است.اما واقعیت این است که حواشی باران کوثری گاهی بازیگری او را تحت الشعاع قرار می دهد.گرایش سیاسی او به سمت اصلاح طلبان است و پروایی ندارد که آن را بیان کند و برای آن مبارزه هم بکن.عصیان گری باران گاهی به پرخاشگری هم نزدیک می شود؛ او چند سال قبل با علیرام نورایی بازیگر فیلم قلاده های طلا درگیر شد و سیلی که به صورت این بازیگر زد هنوز هم در یادها مانده است.او حتی پروایی ندارد که مقابل دوربین تلویزیون و میلیون ها بیننده پدر خود را وارد چالش کند همان کاری که در برنامه شب شیشه ای ( رضا رشیدپور) کرد و زمانی که با پدرش مهمان این برنامه بود وقتی جهانگیر کوثری گفت دوست دارد دخترش با ابراهیم حاتمی کیا نیز همکاری داشته باشد، باران همان جا و سرضرب گفت که این خواسته پدرش هست و خودش چندان تمایلی به این همکاری ندارد!

در دوره ای که حرف و حدیث درباره مافیای سینما زیاد شنیده می شود برخی از بازیگران تلویحا از باران کوثری هم به عنوان یکی از اعضای مافیا نام می بردند هرچند تاکنون باران کوثری نسبت به آن واکنشی نشان نداده است. باران 32 ساله حالا آنقدر در سینما برای خودش اسم و رسمی بهم زده که دیگر زیر سایه پدر و مادرش نیست اما آنهایی که از نزدیک او را دیده اند و حتی چند ساعتی با او معاشرت داشته اند، می دانند که روحیه عصیانگر و تاحدودی پرخاشگرانه او نه به پدرش رفته نه به مادرش.او شبیه خودش است؛ شبیه باران !

خاندان بزرگ برومند

خواهران برومند چند نسل است که با مردم ایران همراه هستند. احترام، مرضیه،راضیه و طاهره سال هاست در زمینه برنامه سازی برای تلویزیون و سینما فعالیت می کنند.البته نام طاهره را کمتر شنید ه ایم او همسر عادل بزدوده یکی از قدیمترین عروسک سازانی است که با آثارش مجموعه هایی مانند خونه مادربزرگه ، کلاه قرمزی، قصه های تا به تا و … را خاطره انگیز کرده است.احترام برومند را بچه های قبل از پیروزی انقلاب هم می شناسند که برایشان برنامه اجرا می کرد.او همسر زنده یاد داود رشیدی است و دختر آنها لیلی یکی از بازیگران خوب تئاتر و تلویزیون است.راضیه و همسرش بهرام شاه محمدلو هم از هنرمندان پیشکسوت هستند که شاه محمدلو با شخصیت آقای حکایتی بین بچه های دهه شصت به شهرت رسید و هنوز هم زیر سایه آقای حکایتی مانده است.راضیه بیشتر بازیگری را تجربه کرده است و باز هم دهه شصتی ها نقش آفرینی او را در سریال گرگ ها در نقش دختر طبیب( علی نصیریان) به یاد دارند.مرضیه برومند هم که به اصطلاح معرف حضور همه هست.کارگردانی که سال هاست برای نسل های مختلف برنامه سازی و خاطره سازی می کند.

خواهران برومند همیشه از مادر و پدر خود به نیکی یاد می کنند.با نگاهی به کارنامه این خواهران می توان به صراحت از ژن خوب این خانواده یاد کرد و گفت این ها از ژن خوب هایی هستند که با خلاقیت و پشتکار توانسته اند نامشان را در فرهنگ و هنر ایران به ثبت برسانند.

داود نژادها و سینمایی که دوستش می داریم

علیرضا داودنژاد یکی از مستقل ترین فیلم سازان ایرانی است که فیلم سازی را قبل از پیروزی انقلاب شروع کرده و بعد از سال 57 هم بدون وقفه به کارش ادامه داده است. فیلم سازی که دغدغه های اجتماعی و خانوادگی خاص خود را دارد و همیشه روی خط اتفاقات مهم جامعه حرکت کرده و نشان داده که نبض روزگار دستش است و می داند چه بسازد که مردم دوست داشته باشند و با آن ارتباط برقرار کنند. شاخصه دیگر داودنژاد این است که از همان اول اعضای خانواده خود را وارد گروه فیلم سازی اش کرد و حالا او صاحب یکی از بزرگترین خانواده های سینمایی ایران است.پسرش رضا یکی از آن ژن خوب هایی بود که با نقش آفرینی هایش در سینما و تلویزیون این وعده را داد که بازیگر برجسته ای می شود اما سرنوشت دیگری برایش رقم خورد، او با بیماری کبدی دچار شد و سال هاست مشغول درمان است اما تلاش می کند گاهی در آثار پدرش نقشی بازی کند که اتصالش به دنیای بازیگری قطع نشود.محمدرضا داودنژاد، برادر علیرضاست که بازیگری با سبق و سیاق خودش است.زهرا داودنژاد، دختر علیرضاست که کمابیش بازیگری می کند و در کارهای پدرش منشی صحنه و دستیاری را هم تجربه کرده است.

احترام السادات حبیبان همان پیرزن دوست داشتنی فیلم های مصائب شیرین، بچه های بد، بهشت از آن تو، هوو، مرهم و کلاس هنرپیشگی مادر علیرضاست که وقتی بازی های او را می بینی یقین پیدا می کند که سینما در ژن و ذات این خانواده جریان دارد.به همه این ها باید دیگر اقوام داود نژاد که نام خانوادگی دیگری دارند اما در سینما فعال هستند را هم اضافه کرد مثل علی واجد سمیعی؛ شوهر خواهر داودنژاد.

لیلا؛ دختر علی

زنده یاد علی حاتمی فقط یک فرزند دارد، دختری به نام لیلا که چند سالی است به عنوان یکی از افتخارت سینمای ایران مطرح است و در بهترین فیلم های ایرانی نقش آفرینی می کند و جوایز زیادی را از آن خود کرده است.آنهایی که با زنده یاد علی حاتمی کار کرده اند در خاطراتشان از کم حرفی و نیکو سخن گفتن او می گویند گویا این خصلت به لیلا هم رسیده و ترجیح می دهد کمتر با رسانه ها صحبت کند و بیشتر تمایل دارد نوع بازی اش حرف آخر را بگوید.البته لیلا حاتمی در مقابل اهالی رسانه های کمی بی اعصاب ظاهر می شود! گویا از ژن خوب علی حاتمی تعامل و صبوری در کنار دیگران به او نرسیده است.

پگاه آهنگرانی؛ آرام تر از مادر

آنهایی که منیژه حکمت، کارگردان و تهیه کننده سینما را می شناسند با روحیه قلدرمابانه او هم آشنایی دارند و خیلی ها به اصطلاح می گویند او برای خودش یک پارچه مرد است ! اما دختر حکمت؛ پگاه آهنگرانی روحیه لطیف تری دارد و همان دختری با کفش های کتانی است.دختری که از نوجوانی وارد دنیای بازیگری شده و همچنان راهش را با فیلم های متفاوت ادامه می دهد.گرایشات سیاسی مشخصی دارد و از این که اعلام کند طرفدار اصلاح طلبان است پرهیز نمی کند او در سال 92 برای حضور در ستاد حسن روحانی و یک سری فعالیت ها چند روزی بازداشت شد. پدرش جمشید آهنگرانی از مدیران تولید سینماست که کارگردانی را نیز تجربه کرده است.

نسل محمدرضا شریفی نیا

تا دو، سه سال قبل اسم محمدرضا شریفی نیا در اوج هرم مافیای سینمای ایران قرار داشت.حرف و حدیث های زیادی پشت سر او بود که در بیشتر کارهای سینمایی و تلویزیونی اوست که بازیگران و عوامل اصلی پشت دوربین را می چیند و شریفی نیا همیشه خود را از این اتهام مبرا می کرد.اما اگر او واقعا چنین کار هم کرده باشد درباره دختران خود؛ مهراوه و ملیکا وارد این بازی نشده است.حتی درباره مادر دخترانش ؛ آزیتا حاجیان.هر چند آزیتا حاجیان که برای خودش وزنه ای است در دنیای بازیگری و به رانت نیازی ندارد و ژن بازیگری را در مهراوه هم می توان دید.اما ملیکا از این ژن بهره کمتری برده است.هرچند اگر مهراوه هم در انتخاب هایش بخصوص بعد از سریال کیمیا دقت بیشتری نمی کرد، به حاشیه می رفت و حتی دیگر نمی توانست از کارهای خوبش هم دفاع کند.

ژن تقریبا خوب !

مهدی هاشمی و گلاب آدینه از شاخص ترین بازیگران ایرانی هستند.این زن و شوهر سبک خاصی در بازیگری دارند، وزنه هایی برای هنرهای نمایشی اند که بدون آنها حتما یک جایی از دنیای بازیگری ایران می لنگید! نورا هاشمی، تنها دختر این دو بازیگر است که تا اینجای کار نشان داده که چندان از خلاقیت، هوش و ذکاوت پدر و مادر در هنر بازیگری بهره نبرده و آهسته و بدون هیچ اوجی به راهش ادامه می دهد.شاید در کنار پدر و مادر بازیگر او به این هنر علاقمند شد و نتوانست رشته و حرفه دیگری برای خودش انتخاب کند.ناصر هاشمی هم برادر مهدی سال هاست بازیگری را به عنوان حرفه انتخاب کرده اما اوجی نداشته و بیراه نیست اگر بگوییم معمولا زیر سایه نام برادر خود بوده و هست.

ژن های خوب اما جامانده از اصل خود

کودکان زیادی مقابل دوربین سینمای ایران نقش آفرینی کرده اند که از همان اول نشان داده اند استعداد زیادی در زمینه بازیگری دارند.یکی از آنها عدنان عفراویان بود که در فیلم باشو غریبه کوچک بازی کرد و عاشق سینما شد اما به واسطه نداشتن حامی نتوانست این راه را ادامه دهد و این عشق او را به اصطلاح خراباتی کرد و آسیب های زیادی به او زد.هنوز هم شنیده می شود که او در جنوب کشور دکه سیگار فروشی دارد و هنوز هم عاشق سینماست.

فرخ هاشمیان بازیگر نقش علی در فیلم بچه های آسمان هم یکی از همین عاشق هاست که برای این فیلم زحمت زیادی کشید و عاشق بازیگری شد و تصمیم داشت این هنر را ادامه دهد اما ژن خوب به کار او نیامد و فرخ نتوانست بازیگری را در سینما ادامه دهد.هر چند بارها با رسانه ها صحبت کرد با این امید که بتواند نظر کارگردانان و تهیه کننده ها را جلب کند اما نشد که نشد.

فرزند برخی از عوامل پشت دوربین سینما هم به واسطه پدر بازیگری را تجربه کردند اما نتوانستند در این حرفه موفق شوند و شهرتی کسب کنند مثل کاوه سماک باشی یا پندار اکبری.شاید آنها واقعا ژن مناسبی برای بازیگری ندارند و پلی مانند پدر نتوانسته آنها را در این حرفه ماندگار کند.

سعید امیرسلیمانی پدر کمند و سپند امیرسلیمانی است.دختر و پسر او هم سال هاست در حرفه بازیگری فعال هستند، در نقش های مختلف و کارهای مختلف دیده شده اند اما شانس درخشیدن نداشته اند.باز هم پای یک ژن در میان است، شاید گاهی باید بین علاقه و ژن تفاوتی قائل شد.قرار نیست بازیگری از والدین به فرزندان به ارث برسد!

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید