دلایل نگارش نامه به رئیس قوه قضائیه چیست؟

تلاش احمدی‌نژاد برای تبرئه از یک پرونده و آغاز رقابت برای انتخابات 1400

    کد خبر :111723

در واقع نامه احمدی نژاد به رئیس قوه قضائیه، نه برای حمایت از اطرافیانش است و نه برای یادآوری و تأکید بر موضوع حقوق شهروندی. او می خواهد خود را از آنچه به عنوان پرونده اش در دادسرا عنوان شده از هم اکنون تبرئه کند و موضوع را سیاسی جلوه دهد. می خواهد رقابت خود با لاریجانی ها را در اذهان عمومی یادآوری کند و در نهایت برداشت هایی را که در مورد کاندیداتوری احتمالی لاریجانی در 1400 کرده است، با اهداف انتخاباتی خود دنبال کند. نامه احمدی نژاد به آیت الله آملی لاریجانی، یک نامه کاملا سیاسی با اهداف صرف انتخاباتی است.

«محمود احمدی نژاد» چند روز پیش نامه ای خطاب به «آیت الله صادق آملی لاریجانی» رئیس قوه قضائیه نوشت و ضمن مطرح کردن مسائل و ادعاهایی سعی کرد در آن خود را مدافع حقوق شهروندی افراد به ویژه یار نزدیکش «حمید بقایی» نشان دهد؛ نامه ای که از ابعاد مختلف قابل بررسی و تأمل است؛ اینکه چرا احمدی نژاد چنین نامه ای نوشته و البته آن را منتشر کرده، موضوعی مهمی است که از جهات مختلف قابل بررسی است.

به گزارش تابناک؛ متن نامه احمدی نژاد رئیس دولت های نهم و دهم خطاب به «آیت الله آملی لاریجانی» رئیس قوه قضاییه بدین شرح است؛

متن نامه احمدی نژاد به آیت‌الله آملی لاریجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله صادق لاریجانی

رئیس محترم قوه قضاییه

با سلام و آرزوی موفقیت در خدمت به ملت بزرگ ایران و در سنگر بسیار مهم قوه قضاییه، ضروری است نکاتی را به استحضار جنابعالی برسانم.
تلاش احمدی‌نژاد برای تبرئه از یک پرونده و آغاز رقابت برای انتخابات 1400
روند نامناسب در بخش های مهمی از دستگاه قضا موجب نگرانی بسیاری از مردم و دلسوزان کشور و انقلاب شده است. ظاهراً عده ای بدون توجه به قوانین و مقررات و حقوق اساسی مردم و با احساس امنیت و مصونیت از هر نوع رسیدگی، بی پروا مقاصد سیاسی و غیر سیاسی خود را در پوشش این دستگاه و با استفاده نادرست از قدرتی که ملت در اختیار این مجموعه قرار داده است دنبال می کنند.

موارد متعددی از این دست می توان نام برد و اینجانب به عنوان یک شهروند ایرانی موظف و البته مجاز به طرح مشکل و دفاع از حقوق همه کسانی هستم که در این روند ناعادلانه مورد ظلم و اجحاف قرار می گیرند. این یک عهد الهی است که امروز مصمم تر و آگاهانه تر تا پای جان بر آن خواهم ایستاد. مگر نه اینکه قیام امام حسین‌(ع) برای مقابله با ظلم بود.

یکی از آشکارترین این موارد نحوه برخورد دستگاه قضا با آقای رحیمی معاون اول محترم دولت دهم بود. ابتدا و بدون هیچ مقدمه ای جنابعالی در رسانه ها حکم محکومیت ایشان را صادر کردید و سپس زیر مجموعه حضرتعالی رسیدگی را آغاز کردند و البته نتیجه از قبل معلوم بود.

مورد آشکار دیگر نحوه برخورد دستگاه قضا با آقای حمید بقایی معاون محترم اجرایی دولت دهم است.

نحوه دستگیری و بازداشت موقت، نحوه بازجویی، نوع اتهامات بی اساس، نحوه تفتیش منزل و ضبط وسائل، نحوه اطلاع رسانی، نحوه تمدید مکرر بازداشت موقت، نحوه رفتار در زندان انفرادی، نحوه رفتار با وکلای ایشان، نحوه تعیین بازپرس و قاضی، نحوه رفتار و مواضع اعلامی مقامات دادسرا و قاضی تعیین شده از ابتدا و نحوه اعمال محدودیت‌های شدید و غیر قانونی بر آقای بقایی و وکلای ایشان، همه حاکی از اولاً زیر پا گذاشتن بسیاری از قوانین و مقررات جاری کشور و ثانیا اصرار بر اجرای یک تصمیم قبلی برای برخورد و محکوم کردن آقای بقایی است.

وکلای مدافع آقای بقایی بارها سعی کردند از حضرتعالی وقت بگیرند و تخلفات و موارد را یادآوری نمایند که امکان‌پذیر نشد و نهایتاً از طریق پست سفارشی مواردی را به دفتر حضرتعالی منعکس کردند.

لابد فراموش نکرده اید که در مجمع تشخیص مصلحت وقتی از علت تمدید چند باره و غیر قانونی بازداشت موقت آقای بقایی سوال کردم، جنابعالی فرمودید که افرادی جدیداً ادعاهایی را مطرح کرده‌اند. سوال کردم که ؛ آیا سندی نیز ارائه داده اند که جنابعالی فرمودید خیر. وقتی با اشاره به صراحت قانون و سخنان مقام معظم رهبری و حتی سخنان خود حضرتعالی، بر بی اعتبار بودن این ادعاها و غیر قانونی بودن بازداشت موقت به استناد این ادعاها تاکید کردم، جنابعالی فرمودید آقای بقایی فرق می کند. گفته شد که چه فرقی می کند که پاسخی وجود نداشت. در برابر درخواست تجدید نظر در این رویه غیر قانونی، جنابعالی بر ادامه آن تاکید فرمودید که به شما گفته شد؛ بسیار خوب امروز شما در موضع قدرت قرار دارید و ما کاری نمی توانیم بکنیم. مطالب دیگری نیز رد و بدل شد که از آن می گذرم.

نهایتاً آقای بقایی بادستور مقام معظم رهبری از زندان انفرادی آزاد شدند.

بیش از چهار سال است که مقامات قضایی مدام تکرار می کنند که اینجانب پرونده دارم. دست آخر معلوم شد که دو شکایت به نام اشخاص که مختومه شده و دو شکایت از رئیس مجلس موجب ایجاد پرونده شده است.

طی چهار سال گذشته به خصوص بعد از هر سفر استانی و استقبال مردمی و حتی پس از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به ‌طور مکرر ادعا شده است که علیه اینجانب پرونده وجود دارد. به گونه ای صحبت می‌شد که گویی حقوق ملت را تضییع و به افراد فراوانی اجحاف کرده ام. تا جایی‌که مخالفان و معاندان به‌خصوص بیگانگان صدها داستان و افسانه ساخته و صدها تهمت و افترا به اینجانب و دولت دهم و جمهوری اسلامی زده اند. اینک معلوم شد که موضوع، شکایت آقای علی لاریجانی از اینجانب است.

لازم است نگاهی به قانون اساسی داشته باشیم. روابط قوا تنظیم شده است . کدام اصل اجازه داده است یک قوه علیه قوه دیگر و یا مجلس علیه رئیس جمهور و رییس قوه مجریه آن‌هم به دلایل واهی به قوه دیگر شکایت کند. مجلس فقط می تواند سؤال و استیضاح نماید. حل اختلاف قوا به عهده مقام معظم رهبری است. اتفاقاً در این دو مورد هم از طریق هیات حل اختلاف تفسیر شورای نگهبان از اصل 75 اخذ و معلوم شد حق با اینجانب بوده است. تاریخ گواه است که مجلس قبل تمام تلاش خود را در زمینه سؤال و استیضاح و فشار درباره اینجانب و دولت دهم انجام داد.

اگر آقای علی لاریجانی می خواهد از اینجانب به شما شکایت نماید آزاد است ولی چرا باید نام مجلس را وارد این ماجرا کند. این عمل خلاف قانون اساسی چگونه قابل توجیه است و آیا نباید مورد پیگرد قضایی قرار گیرد؟

معلوم است وقتی با بنده و همکارانم که مدیران ارشد نظام بوده ایم چنین رفتار می شود، چگونه عموم مردم می توانند به احقاق حق خود امیدوار باشند.

متأسفانه این رفتاری است که توسط عده ای، بی محابا در دستگاه قضایی جاری می شود و از موجبات اصلی نارضایتی عمومی از نظام جمهوری اسلامی شده است.

شنیده می شود که اخوی حضرتعالی، جناب آقای علی لاریجانی رییس محترم مجلس شورای اسلامی قصد کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری آینده را دارند و مهم ترین مانع در این راه را بنده و همکاران بنده تلقی می نمایند.

به نظر شما چرا ما باید قربانی اهداف سیاسی شویم. نقش جنابعالی و قوه تحت امر شما در این ماجرا چیست؟

جایگاه ریاست قوه قضاییه ایجاب می کند که از برخورد غیر قانونی و ظالمانه با آقای بقایی و موارد مشابه ممانعت به‌عمل آورید و امید مردم را به احقاق حق در دستگاه قضا احیا کنید. این یک آزمایش تاریخی است. انتظار این‌جانب آن است که وارد شوید و قاطعانه از اقدامات خلاف قانون جلوگیری کنید.

اهداف احمدی‌نژاد از نگارش نامه به قوه قضائیه

هرچند احمدی نژاد در ابتدای این نامه سعی کرده است، با اشاره به برخورد با تخلفات آقایان رحیمی و بقایی؛ بهانه ای برای ورود به مسأله اصلی داشته باشد و خود را به ظاهر مدعی و مدافع «حقوق شهروندی» نشان دهد، اما در حقیقت بهانه نگارش چنین نامه ای مسائل دیگری است که در بخش های پایانی در خصوص دیگر مسائل آمده است؛ از جمله اینکه او تلاش دارد خود را در برابر ملت ایران تبرئه کند و بگوید آنچه با عنوان «پرونده برای احمدی نژاد» ذکر می شود، ارتباطی با عملکرد او ندارد و بیشتر به دلیل مسائل و موضوعات سیاسی است.

او در حقیقت نامه ای را به بهانه دفاع از یارانش خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشته است، اما در حقیقت برای تبرئه خود در اواسط و بندهای پایانی نامه تلاش کرده است، وگرنه موضوعات و مسائل پیرامون محکومیت و اتهامات رحیمی و بقایی مربوط به مدت ها پیش است و او می توانست پس از آزادی بقایی از زندان این مسائل را مطرح کند؛ اما درست چند روز پس از اینکه دادستان کل کشور اعلام کرد که «پرونده احمدی نژاد به دادسرا رفته است» او بر آن شده تا بلافاصله پاسخی آماده کند تا پیشاپیش رفتن پرونده اش به دادسرا را سیاسی جلوه دهد.

تلاش دوباره برای دیده شدن

از طرفی «محمود احمدی نژاد» فردی است که نمی تواند ساکت باشد و در معرض افکار عمومی و رسانه ها قرار نگیرد. او عاشق دیده شدن است و برای همین هم هراز گاهی برای نشان دادن خودش چه در محیط داخلی و چه بین المللی دست به کارهایی می زند که سر و صدای زیادی به پا کند. این اولین باری نیست که چنین کارهایی از احمدی نژاد می بینیم و مطمئنا آخرین بار هم نخواهد بود.

جدای از تلاش او برای دیده شدن که گاهی با نگارش نامه به رئیس جمهور آمریکا اتفاق می افتد و گاهی با کارهایی شبیه انتقاد از قوه قضائیه، او بنا دارد خود را در اذهان عمومی و عرصه سیاسی همچنان اثرگذار نشان دهد برای همین هم اقداماتی که برای چنین قصدی در پیش می گیرد و انجام می دهد هم عمدتا کارهایی است که چنین خواسته ای را تأمین کند و سر و صدای زیادی هم به پا کند.

یکی از مواردی که صراحتا در بخش های میانی و پایانی نامه قصد احمدی نژاد را مشخص می کند، انتقاد جدی او از «علی لاریجانی» رئیس مجلس شورای اسلامی است. او که حضور لاریجانی در مجلس ختم آیت الله راستی کاشانی در جماران و هم نشینی با برخی چهره ها از جمله «سید محمد خاتمی» را به معنای حضور قطعی رئیس مجلس در انتخابات ریاست جمهوری 1400 تلقی کرده و آن را تشکیل یک دولت اعتدالی دیگر با همراهی اصاح طلبان و برخی معتدلان اصولگرا ارزیابی کرده است، تلاش دارد تا بلافاصله از تشکیل چنین ائتلافی جلوگیری کند.

نگرانی از کاندیداتوری لاریجانی و حمایت اصلا‌ح طلبان از او

اینکه احتمال حمایت اصلاح طلبان از کاندیداتوری لاریجانی در انتخابات 1400 وجود دارد و آنها به دلیل همراهی ها و حمایت لاریجانی از دولت تدبیر و امید و البته قدرت چانه زنی بالای او با رئوس نظام، «علی لاریجانی» را یکی از کاندیداهای بالقوه و مطلوب برای ادامه راه پس از روحانی ارزیابی می کنند، موضوعی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم شائبه آن شکل گرفته است. همنشینی جماران از دیدگاه احمدی نژاد و البته برخی سیاسیون این مسأله را پر رنگ تر کرده است؛ لذا همان طور که در متن نامه احمدی نژاد هم مشاهده می شود، او نگرانی جدی در این خصوص دارد.

او با مطرح کردن نام «علی لاریجانی» و با خطاب کردن رئیس قوه قضائیه با عنوان «آیت الله صادق لاریجانی» قصد دارد اولا این ارتباط فامیلی و نزدیکی را یادآوری کند، در ثانی یاد یکشنبه سیاه مجلس را بار دیگر در اذهان عمومی زنده کند و این برخوردها با خود و اطرافیانش را به کینه لاریجانی ها از خود و همراهانش در دولت نهم و دهم ارتباط بدهد؛ موضوعی که او تلاش می کند مساله را در اذهان عمومی اینگونه نشان دهد.

احمدی نژاد می خواهد با تکیه به این مسائل خود را بار دیگر در قامت کاندیدای بالقوه و با صلاحیت ریاست جمهوری نشان داده و پرزنت کند؛ در حالی که خودش هم می داند با اقداماتی که تاکنون انجام داده است مهره سوخته برای ریاست جمهوری به شمار می رود. البته او همچنان امیدوار است بخشی از نو اصولگرایان که مخالفت جدی با کاندیداتوری احتمالی «علی لاریجانی» و حمایت از او دارند را با خود همراه کند و این تصور را به وجود آورد که در صورت حمایت آنها و تلاش برای گرفتن تأیید صلاحیتش، او تنها کسی خواهد بود که می تواند لاریجانی را در 1400 شکست بدهد.

احمدی‌نژاد و لذتی که از دو قطبی می‌برد!

او از الان تلاش می کند تا خود را با استناد به مسائلی نظیر حقوق شهروندی که البته فقط برای دوستانش پیگیر آن می شود، خودش را به بخشی از جامعه که طیف آرای خاکستری محسوب می شوند، بقبولاند و در حقیقت از هم اکنون رقابت خودش با لاریجانی ها را زنده نگه دارد؛ چون می داند که در این صورت می شود یک دو قطبی را در جامعه ایجاد کرد؛ موضوعی که استراتژی اوست و از آن لذت می برد.

در واقع نامه احمدی نژاد به رئیس قوه قضائیه نه برای حمایت از اطرافیانش است و نه برای یادآوری و تاکید بر موضوع حقوق شهروندی. او می خواهد خود را از آنچه به عنوان پرونده اش در دادسرا عنوان شده از هم اکنون تبرئه کند و موضوع را سیاسی جلوه دهد؛ می خواهد رقابت خود با لاریجانی ها را در اذهان عمومی یادآوری کند و در نهایت برداشت هایی که در مورد کاندیداتوری احتمالی لاریجانی در 1400 کرده است را با اهداف انتخاباتی خود دنبال کند. نامه احمدی نژاد به آیت الله آملی لاریجانی یک نامه کاملا سیاسی با اهداف صرف انتخاباتی است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید