خبر حیات سرباز ربوده شده ایرانی، بعد از 5 ماه

    کد خبر :107085

سرباز ربوده‌شده سیستان‌وبلوچستانی زنده است. بعد از نزدیک ٥ماه بی‌خبری فرمانده مرزبانی نیروی انتظامی جزییاتی از وضع سعید براتی داده است.

اردیبهشت امسال بود که در منطقه مرزی «چاهندو» میرجاوه سیستان‌وبلوچستان گروهی از تروریست‌ها به ١٢نفر از ماموران مرزبانی نیروی انتظامی متشکل از سه نیروی کادر و ٩ سرباز وظیفه به هنگام تعویض پست حمله کردند و سعید براتی را دزدیدند. حالا می‌گویند او زنده است و پیگیری برای برگرداندن او به کشور ادامه دارد. خانواده سعید با این‌که از خبر زنده‌بودن او خوشحال شده‌اند اما دلنگرانی‌شان ذره‌ای کم نشده است. آنها هنوز نمی‌دانند که پسرشان از سوی چه کسانی دزدیده شده و مادرش از غم این بی‌خبری بیمار شده است.
قاسم رضایی، فرمانده مرزبانی نیروی انتظامی دیروز خبر تازه را به ایرنا گفت: «آخرین پیگیری‌هایی که داشته‌ایم و همچنان دنبال آن هستیم، این است که از طریق سیستم‌های اطلاعاتی و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و هم از طریق اقوام منطقه دوطرف (منطقه مرزی چاهندو میرجاوه سیستان‌وبلوچستان) مطلع شدیم که این سرباز در اختیار آنان بوده و زنده است.»
به گفته فرمانده مرزبانی نیروی انتظامی دراین‌باره حتی سفیر ایران در پاکستان نشست‌هایی با دادستان کل پاکستان برگزار کرده تا سرباز یادشده سالم به آغوش خانواده خود بازگردد.
او توضیح داد که اکنون درحال رایزنی برای بازگرداندن این سرباز هستند و با ابراز امیدواری نسبت به بازگرداندن این سرباز ایرانی به وطن، گفت: «از دولت پاکستان و مسئولان پاکستانی در این زمینه درخواست داشتیم که سرباز ایرانی سالم به کشور بازگردد که آنان در این خصوص تلاش می‌کنند.»
چه خوشحالی وقتی نمی‌دانیم سرنوشتش چیست؟
 

ولی براتی پدر سعيد که صبح دیروز برای پیگیری وضع پسرش به اداره مرزبانی رفته بود، خبر زنده‌بودن سعید را از سردار رضایی شنید و بعد هم شنید که در تلویزیون و رسانه‌های اینترنتی هم خبر پیچیده است. او به «شهروند» از نگرانی‌هایش اینطور می‌گوید: «اصل خبر براي من خوشحال‌كننده بود اما چه خوشحالي وقتي نمی‌دانيم چه سرنوشتي در انتظار اوست و الان چه وضعيتي دارد؟ ما واقعا نگران هستيم. مادرش هم بيمار در خانه خوابيده است، چون وضعيت مشخص نيست. یک نفر به ما بگوید چه سرنوشتي در انتظار اوست»
در مدت ربوده‌شدن سعید، افراد مختلفی چندین‌بار با پدر او تماس گرفته‌اند: «آخرين‌بار سه روز قبل يك نفر با من تماس گرفت و گفت که سعيد زنده است. او توضیح داد که خودش هم همراه سعيد اسير بوده اما با پادرمياني ريش‌سفيدها و بزرگان و همچنين در ازاي مقدار زيادي پول حالا آزاد شده است. بعد هم گفت که اگر می‌خواهيد سعید آزاد شود، موضوع را پيگيري كنيد.»
به گفته پدر این سرباز وظیفه چندباري كه افرادی با چنین درخواستی با او تماس گرفته‌اند، حرف‌هاي متناقضي گفته‌اند: «يك‌بار می‌گفتند بايد ٤ميليارد تومان بدهيد تا پسرتان آزاد شود و يك‌بار ديگر هم می‌گفتند كه ٣٠٠ تا ٧٠٠ميليون تومان پول بدهيد. خودمان هم نمی‌دانيم اين كسي كه با ما تماس می‌گيرد، كيست و اين‌كه آيا راست می‌گويد يا نه. من به اين موضوع هم شك دارم. شايد اصلا اين شخص از طرف خودشان باشد اما به‌هرحال رقم‌هايي هم كه می‌دهند، خیلی بالاست. ما هم توان پرداخت آن را نداريم. مرزباني بايد این پول را بپردازد و پيگيرش باشد اما همچنان درباره رقم ابهام وجود دارد.»
در نزدیک به ٥ماه چشم‌انتظاری صبر خانواده سرباز ربوده‌شده به سر آمده. پدر سعید می‌گوید: «مسأله اين است كه ما هنوز نمی‌دانيم كه اين گروگانگيري از طرف كجاست و چه كساني پشت آن هستند. پسر ما اسير جنگ نيست كه بدانيم مثلا در اختيار عراقي‌هاست. يكي از دلايلي كه باعث وقفه در پيگيري‌ها شده، مكان آنهاست، چون ظاهرا يك‌جايي در پاكستان مستقر هستند و دسترسي به آنها سخت است. هركسي كه داستان پسر ما را می‌شنود، ناراحت می‌شود و متعجب. چند روز ديگر مفقودي پسرم وارد ٥ماه می‌شود و ٥ماه است كه ما در بي‌خبري و نگراني به سر می‌بريم.»
او این حرف‌ها را می‌گوید و درخواست می‌کند که مسئولان زودتر این مشکل را حل کنند: «در اين مدت هميشه درباره سعيد حرف می‌زديم اما فكر نمی‌كرديم واقعا سالم باشد. يك‌ماه قبل حتي اسم او را هم نمی‌گفتند اما الان ديگر تقريبا می‌دانند كه كجاست و ظاهرا فقط پول بيشتري در ازاي آزادي او می‌خواهند. پسر من بچه درسخوان و آرامي بود؛ اگرچه به دليل درس‌خواندن نمی‌توانست كمك خرج ما باشد اما همين كه درسش خوب بود، از او راضي بوديم. در بجنورد حسابداري خوانده بود. در اين مدت فقط دونفر از مجلس و يك‌نفر از اداره ايثاگران سراغ ما آمدند و هيچ بحث ديگري نبود. واقعا چه خوشحالي وقتي می‌گويند پسرت زنده است اما نزديك به ٥ماه است از او بي‌خبريم.»
چرا کسی هزینه آزادی را نمی‌دهد؟
 

وحید براتی، برادر سرباز ٢٤ساله در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید که او هم همان خبرهایی را می‌داند که بقیه شنیده‌اند: «ما هم به اندازه دیگران از وضع سعید خبر داریم. فعلا گفته‌اند که از مکان نگهداری برادرم خبر دارند.»
او آخرین‌بار ٥ماه پیش سعید را دید، وقتی برادر سربازش به مرخصی آمده بود، اما برگشت و یک‌ماه بعد خبر آمد که او را ربوده‌اند.
وحید که دو‌سال از برادر سربازش کوچکتر است، از حال و روز خانواده در نبود سعید می‌گوید: «مادرم از وقتی شنیده که سرباز را برده‌اند، از پا افتاده. دیگر نمی‌تواند راه برود و باید پایش را عمل کنیم. پدرم هم همین‌طور، دیگر دلی برایمان نمانده. انتظار همه‌مان را کلافه کرده است.» او اینها را می‌گوید و گلایه می‌کند که چرا هنوز نتوانسته‌اند برادرش را نجات دهند: «سوال من این است که آیا مسئولان واقعا پیگیر برادر من که سرباز وطن بوده، هستند یا خیر؟ چرا هیچ‌کس هزینه آزادی را پرداخت نمی‌کند تا از انتظار راحت شویم و برادرم را ببینیم. کاش یک خبری بدهند. تا کی چشم‌انتظاری؟»

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید