طبقه متوسط ؛ پاشنه آشیل اصولگرایان / چرا راستگرایان رای ایدئولوژیک را به رای طبقه متوسط ترجیح می دهند؟/ از قالیباف تا رییسی ؛ شکست در انتخابات با سراب رای طبقه محروم

  • سیاسی
  • شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ ۸:۵۸
    کد خبر :104766

فعلا شاید یکی از مهمترین سوال ها این باشد که «چرا اصولگرایان انتخابات را می بازند؟»؛ آنهم درست در شرایطی که لااقل خودشان تا قبل از رقابت تا حد پیروزی امیدوارند.

حالا که چند ماه از انتخابات ریاست جمهوری گذشته حتما راحت تر می توان به دنبال پاسخ سوال های تعیین کننده بود . پرسش هایی که پاسخ به آنها می تواند تصویری از آنچه گذشته و آنچه پیش روی ماست را روشن تر کند .

همه بحث بر سر این است که با وجود اینکه راستگرایان در این چند دوره نماینده یا نمایندگانی در انتخابات داشتند اما هیچکدام از آنها نتوانستند اقبال عمومی را به سمت خود جلب کنند و در نهایت انتخابات را واگذار کرده اند. حتی در سال 1384 که محمود احمدی نژاد نامزد انتخابات شد، بسیاری او را نماینده جناح اصولگرا معرفی کردند اما همه می دانستند که احمدی نژاد خودش را اصولگرا نمی داند و تداوم حضور او در پاستور نیز نشان داد که تا چه اندازه با اصولگرایان فاصله دارد .

اگر بنا باشد برای پاسخ این سوال از سطح سیاست به سطح جامعه شیفت کنیم آنگاه می توان موارد متعددی را درباره چرایی این عدم توفیق در کنار هم ردیف کرد .

در این سیاهه پر تعداد برخی تحلیلگران یکی از دلایل عدم توفیق اصولگرایان را طبقه متوسط شهری دانسته اند. رابطه ای که این جناح با طبقه متوسط داشته و نگاهی که طبقه متوسط به این جناح دارد. پاسخ این سوال را در رفتارشناسی نمایندگان این جناح در مقابل طبقه متوسط در دو انتخابات اخیر می توان یافت؛ جستاری از 92 تا 96 .

ناکام دوقطبی

بهتر است از سال 92 شروع کنیم . زمانی که با پایان دوران صدارت محمود احمدی نژاد و وضعیت نه چندان مناسب اصلاح طلبان ، راستگرایان امیدوارتر از همیشه برای نشستن بر صندلی بر جای مانده از احمدی نژاد برنامه ریزی می کردند . اوضاع آنچنان برای آنها امیدوار کننده بود که جدال و رقابت عجیبی برای پوشیدن ردای نامزدی در انتخابات پدید آمده بود. آنچه در نهایت شکل گرفت، کاندیداتوری غلامعلی حداد عادل، محسن رضایی، سعید جلیلی و محمد باقر قالیباف بود. اما این افراد چه نسبتی با طبقه متوسط داشتند ؟

1 غلامعلی‌حداد عادل؛ او بدون توجه به طبقه متوسط فقط درصدد جذب آرای ایدئولوژیک بود. همان سبدی از آرا که تصور می کرد اگر تنها نامزد جناح باشد از آن او خواهد بود . گفتمان او در این انتخابات نسبتی با طبقه متوسط نداشت و حتی گاهی برخی حرف های او در جریان مناظره ، ضد طبقه متوسط تحلیل می شد . او گویا خود نیز تمایل یا امیدی نداشت که رای این طبقه را جذب کند.

2-محسن رضایی ؛ با وجود آنکه خود را نماینده جناح اصولگرا معرفی نمی کرد اما در طیف اصولگرایان قرار می گرفت او هم با نادیده گرفتن طبقه متوسط شهری در تلاش برای جذب آرای قومیتی و معیشتی بود . او در این انتخابات قطعا نامزدی با برنامه به شمار می آمد؛ برنامه هایی برای اداره کشور . او البته هر چه قدر که برای کشورداری برنامه جمع کرده بود برای پیروزی در انتخابات پلن نداشت. کتابچه انتخاباتی او بیشتر برای طبقه محروم و قومیت ها ایده داشت . طبقه متوسط به او توجهی نکرد هر چند که آرا معیشتی او قابل توجه بود.

3-سعید جلیلی ؛ از همان ابتدا سکان نمایندگی طبقه محروم را در دست گرفت و تلاش کرد آرای این طبقه را داشته باشد. او نمادی از تداوم وضع موجود بود . گویا جامعه او را احمدی نژاد از نوع سوم تیری اش شناخته بود . همین هم بود که توانست یک دو قطبی را پدید آورد و نتیجه انتخابات را متفاوت تر از آن چیزی کند که هر تحلیل گری پیش بینی می کرد .

4-محمد باقر قالیباف ؛ برخلاف سه نامزد دیگر به نظر می رسید او نماینده طبقه متوسط شهری باشد. مشخصه های ظاهری هم او را به این طبقه نزدیک می کرد اما در نهایت به دلیل دو قطبی شدن کارزار جلیلی، روحانی او انتخابات را باخت ؛ دومین شکست در کارنامه نامزدی سردار خلبان.

نکته قالیباف این است که او در تمام نظرسنجی های قبل از انتخابات نمانیده خوبی برای طبقه متوسط به شمار می رفت . تا قبل از آن مناظره طوفانی رای خوبی از این طبقه در سبد انتخاباتی خود داشت . همه چیز اما قبل از رای گیری و در همان عصر متفاوت بهاری به هم ریخت . قالیباف طبقه متوسط را از دست داد .

آنالیز رای حسن روحانی و جنس آرایی که از محمد باقر قالبیاف ریزش کرد نشان می دهد که اصولگرایان اگر شانسشان برای پیروزی، محمد باقر قالیباف بوده آن را به دلیل کوچ ناگهانی آرا طبقه متوسط از سبد رای قالیباف از دست داده اند .

گریز از طبقه متوسط

این رویه اما در انتخابات بعدی هم پا برجا بود . راستگرایان همچنان نگاه دوستانه ای به طبقه متوسط نداشتند . گویا آنها به این نتیجه رسیده بودند که نمی توان چندان برای جذب رای از این طبقه امیداوار بود. آنها روی دو طیف سرمایه گذاری کردند ؛ طبقه محروم / بدنه ایدئولوژیک جناح. رفتار شناسی نامزدهای جناح در انتخابات 96 این را به خوبی نمایان می کند.

1-مصطفی میرسلیم؛ با وجود اصولگرایی در دایره این بررسی نمی گنجد. او برای پیروزی نیامده بود . میرسلیم فقط نماینده ای از موتلفه بود که تاب امر پذیری از جمنا را نداشت . نه برای طبقه متوسط حرف می زد نه برنامه ای برای جذب رای طبقه محروم داشت . گویا آمده بود تا سیاهه ای از سوالاتش را در برابر دوربین های متعدد قرائت کند.

2-ابراهیم رئیسی ؛ او علاوه بر اینکه خود را نماینده طبقه محروم و قشر مستضعف جامعه معرفی کرد، با شعار ها و گفتمان ضد طبقه متوسط، آرای این طبقه بزرگ جامعه را از دست داد. رییسی تلاش داشت احمدی نژاد 84 و جلیلی 92 باشد . هم رای ایديولوژیک جناح را می خواست و هم حرف هایی می زد که رای طبقه محروم را جذب کند . رییسی حتی آنوقت که خواست ضد طبقه متوسط بودنش را زیر سوال ببرد به نزدیکترین ابزار در اختیارش یعنی یک خواننده زیر زمینی متوسل شد . اتفاقی که نه تنها نگاه طبقه متوسط را به او تغییر نداد بلکه موجب ریزش آرا او نیز شد .

3-محمد باقر قالیباف؛ دوباره یک اشتباه دیگر . مشاوران او حتما حالا که انتخابات تمام شده فهمیده اند که کجای راه را اشتباه رفته اند . او که همچنان نظرسنجی ها نشان می داد رای طبقه متوسط را دارد به سمت دیگری شیفت کرد تا با اطمینان از داشتن رای طبقه متوسط،در تلاش برای جذب آرای طبقات پایین جامعه باشد. این را می شد از تغییر ظاهر او او فهمید . از برندینگ انتخاباتی جدیدش با آن محاسن و لباس هایش . فردی که همه او را با کت و شلوار مارک دیده بودند حالا با لباس دو جیب و روی شلوار در سخنرانی ها ظاهر می شد . حرف هایی خوشایند طبقه محروم می زد و از برنامه هایش برای چند برابر کردن یارانه ها سخن می گفت. او در نهایت مانند سال 92 با دو قطبی شدن رقابت بین رئیسی و روحانی، کنار گذاشته شد.

با این اوصاف به نظر می رسد که جناح اصولگرا شناخت درست و دقیق از طبقه متوسط شهری و مطالبات این طبقه و میزان اهمیت و تاثیری که این طبقه بر جریانات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… می گذارد ندارد. به نظر می رسد تا زمانی که اصولگرایان درصدد آن برنیایند تا این طبقه را به همراه نیازهایش به درستی بشناسند و در جهت تطبیق خود با الگوهای آن قدمی بر ندارند، روند شکست های آنها کمافی السابق ادامه خواهد داشت. بی راه نیست اگر طبقه متوسط شهری را پاشنه آشیل اصوگرایان بدانیم.

منبع:نامه نیوز

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید